زمان : 02 Tir 1393 - 20:26
شناسه : 89686
بازدید : 15237
تکذیب یک شایعه یا نشست خبری سه ساعت گفت و شنود با 24 خبرنگار در لفافه ی 70 سوال! تکذیب یک شایعه یا نشست خبری رضا بردستانی

تکذیب یک شایعه یا نشست خبری

سه ساعت گفت و شنود با 24 خبرنگار در لفافه ی 70 سوال!

رضا بردستانی

در سی یکمین روز از بهار1393 و در ساعات میانی آخرین روز خردادماه گرم و تفتیده یزد کویری ِ تشنه آب و همچنان چشم انتظار مدیریتی جامع! 24 خبرنگار در نشستی سه ساعته و پس از طرح قریب به 70سؤال! به این نتیجه رسیدند که رفتن میرمحمدی اردکانی شایعه ای بیش نیست و کسانی که آرزوی رفتن زود هنگام استاندار یزد را در دل دارند به رغمِ عدم تمایل استاندار محترم، آرزو به دل خواهند ماند.

این شاید خلاصه ترین گزارشی باشد که بتوان از لا به لای متن نگاشته شده توسط روابط عمومی استانداری استخراج کرد.و ما در حسرت این واقعیت ماندیم که بهتر نبود در جایی که فقط یک شایعه تکذیب شد، به ریشه های چرایی گسترش این شایعه بیشتر توجه می شد؟ هیچ کس از خودش پرسید چگونه این شایعه حول صندلی عالی ترین مقام اجرایی استان آن هم فقط بعد از گذشت کمتر از 250روز(حدفاصل 12 آبان تا 31 خرداد)شکل گرفت که تا رسانه ی محلی ـ استانی صدا و سیما هم برای بازگو کردنش از خود تمایل نشان داد؟

آقای میرمحمدی اردکانی استاندار محترم یزد!

بی هیچ تعارف و صغری-کبری چیدنی باید به استحضار آن مقام که عالی ترین مقام اجرایی استان هستید برسانیم که اگر فقط و فقط دو صفحه از رویدادهای سیاسی اجتماعی ایران را مطالعه کرده بودید، چنین ادعای سنگینی را هرگز مطرح نمی کردید.از آن جایی که خیلی دوست نداریم نبش قبر کنیم و به گذشته باز گردیم اما ناچاریم!حاکم بر امور اجرایی در سیستم مدیریتی، در سرزمینی که عالی ترین مقام سیاست خارجه اش را در هوا و N تعداد از مدیران ارشدش را در مأموریت های سازمانی عزل کرده اند داعیه ماندن تا انتها را اساساً به ذهن هم گذر نمی دادید.

آنانی را که به سمت مشاورین خود برگزیده اید و منصوب کرده اید یا کرده اند را اگر صدا بزنید و از آن ها معنای شایعه و اساس و مبنای شایعات را جویا شوید تا بروند و از لا به لای کتاب های قطور روابط اجتماعی و جامعه شناسی مدیریت، به این مهم دست پیدا کنند که شایعه چیست؟ راه های اشاعه ی آن کدام است؟ خواهید دانست که شایعه از بستر ناهمگونی مدیریت های کلان به مدیریت های زیر دست سرایت می کند و بزرگترین دستگاه اشاعه دهنده همان دستگاهی است که شایعه ی منتشر شده را شامل می شود. شاید خرده بگیرند که چرا شاهد مثال را از سیستم مدیریتی مدیران سابق آورده اید! حق دارند! در همین مدت ده-دوازده ماهه ی دولت تدبیر و امید و اعتدال، نگاهی بیاندازید به عزل و نصب ها؛ از برکناری استانداری که خود به کار گمارده بودند(البرز) تا معاون و مشاوری که از رگ گردن به آن ها نزدیک بود، از جا به جایی دوباره و شاید در آینده ای نزدیک! چندباره ی نهاد کتابخانه های عمومی بگیرید تا جابجایی هایی که در گمانه زنی ها دست به دست می چرخد.اگر ریشه ی این شایعه را "که استانداری یزد قرار است تغییری زودهنگام داشته باشد"، در اخبار کشوری دنبال کنید زودتر به هدف خواهید رسید تا پیگیری در سایت ها و محافل خبری محلی!وقتی خبرها از ترمیم کابینه و جابجایی در چند وزارت خانه گرفته تا آیند و روند چندین و چند استاندار و فرماندار حکایت دارد پس چگونه است که شما خود را کاملاً از شامل تغییر و تحول شدن مبرا می دانید؟ مگر می شود دولت پس از حدود یکسال به این نتیجه برسد که باید در چند وزارت خانه دست به تغییرات بزند اما یک استاندار انتشار چنین شایعاتی را ساخته و پرداخته ی آرزو بر دل ماندگان بداند!«دلواپسان» کم بودند«آرزو بر دل ماندگان»هم اضافه شدند!

نوبخت در برنامه ای تلویزیونی که میلیون ها بیننده داشت، در دفاع از دولت تدبیر و امید به ردّ پروژه ی«دولت حسن روحانی، دولت سوم هاشمی» پرداخت در حالی که با یک نگاه کلی و گذرا می بینیم بدنه ی دولت تدبیر همان تنه ی دولت سازندگی و اصلاحات است! پس تکذیب این چنین حقیقتی چه معیار و مبنایی می تواند داشته باشد؟پاسخ آشکار است: فشار گروه هایی که به دنبال سهم خود از انتخابات 24 خرداد1392 هستند. اشتباه نکنید! تعجب هم نکنید! در دولتی که فعلاً زمام امور را به دست گرفته است، گروه های متعددی دست به دست هم دادند تا نامزدی میانه رو بر صندلی خوش نقش و نگار پاستور تکیه بزند پس بدیهی است در ترکیب مدیریتی اگر نقش خود را کمرنگ ببینند، صدایشان به اعتراض بلند شود. دوباره می ترسیم ما را متهم کنند به بی انصافی، حرکت در ریل جریان های افراطی، یک سویه نگری، شتاب زدگی و مواردی از این دست اما منصفانه به اطرافیان خود نگاه کنید، دو صفحه ی خیلی خلاصه از پیشینه و قدرت و توانمندی اجرایی آنان را ابتدا مطالعه و سپس ارائه کنید، رد و نشانه های آنان را اندکی دنبال کنید آن گاه ناخودآگاه به همانی می رسید که سخنگوی خوش لهجه و خوش سخن دولت تکذیب کردند:«دولت روحانی، دولت سوم هاشمی» این که بد نیست! هست؟

یکی همین خود شما! مگر شما از مدیران بازمانده از نسل دولت سازندگی نیستید؟ اصلاً شاخص ترین دلیلی که متقاعد کننده ی اذهان مدیریتی کلان این کشور بود که فردی بعد از بیست و پنج سال می تواند به سرزمین آباء و اجدادی اش بازگردد و زمام امورِ عریض و طویل ترین دستگاه اجرایی آن سرزمین را به دست بگیرد چیزی نبود مگر بودن در حلقه ی مدیران دولت سازندگی که اگر قرار بود اصلاحات تصمیم گیرنده باشد امروزِ روز سه گزینه برای استاندار یزد شدن بسی محق تر از شما بوده اند(یعنی بودند و هستند و شاید خواهند بود): مهندس سید حمید کلانتری، مهندس علی اکبر اولیاء و مهندس غلامعلی سپید! آیا از خود پرسیده اید چرا این سه گزینه استاندار نشدند؟ آیا از خود پرسیده اید چگونه اجماع انتخاب و انتصاب استاندار یزد بر سر شما به توافق رسید؟ آیا این پرسش در ذهن شما جایی دارد که چرا باید دولت«تدبیر»، «امید»، «اعتدال» و خیلی چیزهای دیگر پس از طی پروسه ای دراز مدت به این نتیجه برسد بهترین گزینه برای استانداری یزد کسی نیست جز میرمحمدی اردکانی، مدیر سال های دوری که چند سالی هم هست بازنشسته شده است؟

از نظر ما پاسخ آشکار است: سه گزینه ی مطرح شده به این دلایل نتوانستند کلید دار ساختمان استانداری یزد شوند؛

مهندس سید حمید کلانتری نتوانست نیروهای اصلاح طلب، اعتدال و دو نامزد دیگر را متقاعد کند. مهندس اولیاء روحیاتی دارد که نادیده انگاری از ادامه ی حضور در مجلس با این فرض که دوباره انتخاب می شد بزرگترین شاخصه ی آن است،مهندس سپید هم اظهر من الشمس بود که نیروهای اصولگرایی که هنوز حرفشان خریدار دارد محال بود کوتاه بیانید مضافاً بر این که دولت بر اساس قاعده ی«سری که درد نمی کند دستمال نمی بندند!»خود به خود و برای فرار از فشار های احتمالی و آتی! از خیر گزینه ی سوم، گذشت واگرنه آنانی که دستی بر آتش دارند خوب می دانند اگر شما از مدیران دولت سازندگی در گذشته بوده اید ایشان از یاران همیشگی آیت الله محسوب می شوند! پس اگر گاهگاهی نام و نشان ایشان را اطراف ساختمان استانداری می شنوید اولاً خیلی تعجب نکنید ثانیا به فکر تکذیب و تحلیل و توجیه هم نباشید! می پرسید چرا؟ باز هم نگاهی دوباره به حلقه ی مدیرانی که برگزیده اند و شما دارید با آنان کار می کنید بیاندازید.

بر این ها باید این اصل نانوشته را افزود: اگرچه سیاست و اقتصاد هیچ خصومتی با هم ندارند اما یک تفاوت اساسی وجود دارد و آن این که اگر مدیری سیاسی وارد فعالیت های اقتصادی شد آن گاه بازگشتش به بدنه ی سیاسی و اجرایی سخت، پرحاشیه، چالش برانگیز و صدالبته کمی تا قسمتی غیر ممکن است اما اگر مدیری اقتصادی به سیاست ورود کرد بدنه ی اقتصادی سابق با آغوشی باز او را خواهد پذیرفت و غلامعلی سفید از بستر حقیقت همین قاعده از جمع کاندیداها خارج شد.

قرار نبود مستقیم با خودتان به گفت و شنود بنشینیم زیرا نه از اصحاب رسانه ایم، نه کارت خبرنگاری داریم و نه سایت و خبرگزاری، چندباری هم که با واسطه سؤالاتی مطرح کردیم شاید از همان اتاق روابط عمومی پا فراتر ننهاده است پس مجبور شدیم به بهانه ی نشست سه ساعته ی شما چند کلام همصحبت شویم با این توضیح که یکبار دیگر سؤالات خود را مطرح می کنیم زیرا هرچه گشتیم در بین آن «قریب به هفتاد سؤال» رد و نشانه ای از سوالات خود نیافتیم.و اما قبل از رسیدن به آن هفت سؤال شاید کذایی! نیم نگاهی خواهیم انداخت به اعم مسائلی که در نشست سه ساعته ی خبرنگاران با شما مطرح شد و پیش از آن شما را ارجاع می دهیم به دو امر مهم؛ نخست مطالعه ی یادداشتی از مهندس سید حمید کلانتری با عنوان«این چهار وزیر، یادگاران دوران جهاد اند!»، همان چهار وزیری که شما به خوبی از آنان شناخت دارید.

مهم دیگر مطالعه ی کتابی که به رسم خیر مقدم هدیه خواهد شد. و اما در جواب کسانی که در نقد برخی یادداشت ها و بدون توجه به محتوا می پرسند تا الآن کجا بوده اید؟ و در پاسخ باید گفت ما همین گوشه کنار ها! شما تاکنون کجا بودید؟جناب مهندس میرمحمدی اردکانی! باور کنید تحلیل امور خیلی هم سخت و پیچیده نیست.کمی بد سلیقگی، اندکی خودخواهی، ذره ای رعایت نکردن شروط ضمن مشورت، کمی تا قسمتی زیاده خواهی و صدالبته کج فهمی باعث شد تا برخی(!) برای رسیدن به اهداف و خواست هایی که از آن فاصله گرفته بودند!انتصاب گزینه های خود را به قیمت ایجاد خلل در اقتدار مدیریت کلان استان و رو در رو قرار دادن عالی ترین مقام اجرایی استان با انبوهی از گمانه زنی های نیش و زخم دار!ترجیح دهند باور کنید به همین سادگی این اتفاقات منجر به رواج شایعاتی تا برکناری یا تغییر استاندار در دل«آرزو به دل ماندگان!» ریشه دوانید.

بیایید باز گردیم به چند ماه قبل به 30 آبان 1392- موضوع تجلیل از فیلسوف 80 ساله یزدی(دکتر رضا داوری اردکانی)، چهره ی ماندگار علمی، رئیس فرهنگستان علوم و... و کسی که بارها و بارها برایش در جای جای این سرزمین مراسم نکوداشت گرفته اند، برگذار کننده: کانون یزد تبار، اعضای هیئت مدیره: جلال مجیبیان، سید محمد المدرسی، دکترمحمد کاظمینی، مهندس علی اکبر اولیا و غلامعلی سفید در محفلی که به نام و بهانه ی بزرگداشت دکتر رضا داوری اردکانی در سالن اجتماعات اداره برق(سالن شهید عباسپور)برگزار شد و همگان به نیکی دریافتند محفلی با چنین سرعت و با این ترکیب چه معنایی می تواند داشته باشدT مگر رونمایی از کسانی که باید پست و منصبی داشته باشند، در پیامکی کوتاه و البته مغضوب شونده خطاب به معاون سیاسی امنیتی شما، نگاشتیم«برای استان از این انتصاب و دیگر انتصاب ها آبی گرم نخواهد شد!» و ایمان داریم که نشد که نمی شود که تا معیارفلان و بهمان باشند هم آبی گرم نخواهد شد! و پس از آن یک به یک گزینه های مورد نظر به پستی، منصبی، جایی، گوشه ای گمارده شدند و جالب اینجا است که استاندار معزز یزد بعد از گذشت کمتر از 250 رو از دریافت حکم استانداری همچنان مدعی اند در انتخاب مدیران کل دخالتی نمی کنند و تنها از آن ها کار می خواهند!

این در حالی است که برای مثال5 ماه از سرپرستی معاون اداری مالی ارشاد می گذرد و هنوز انبوهی از گزینه های از استان فرستاده شده به دلیل برخوردار نبودن از حداقل های مدیر کلی باز گردانده می شوند و استاندار معزز و محترم می فرمانید انتخاب مدیر کل به دست وزارتخانه است و ما دخالتی نمی کنیم یعنی وزارت خانه می دانند شاخص های استان یزد برای انتخاب مدیر کلی که مناسب و مفید باشد چیست؟باور کنید می شود فهرست آدم های معرفی شده را تقدیم کرد! خیلی ناممکن نیست. یعنی باور کنیم مدیر کلی که وزارتخانه برای استان می فرستد آن هم بدون هماهنگی با شما ! برای این استان دلی خواهد سوزاند؟

از نکته های ریز و کم اهمیت درگذریم و به محور هایی بپردازیم که در نشست رسانه ای استاندار با اصحاب رسانه مطرح شد. بر اساس متن ارائه شده ی روابط عمومی استانداری، 40 مورد مهم از بین«قریب به 70 سؤال»ی که«24 خبرنگار»مطرح کردند می توان این محور ها را به بخش های زیر تقسیم بندی کرد

الف: باورهای دینی، فرهنگ و امور فرهنگی

 1-باور داریم که برخوردهای خشن جوابگو نیست
2- نظر دستگاه هاي قانوني ملاك ما در مساله كنسرت است
3- يكي از رويكردهاي قابل توجه دولت رويكرد فرهنگي است
4- يك ريال بودجه فرهنگي در جايي غير از فرهنگ صرف نشده است
5- براي تقويت كانون ها مساجد در چارچوب قانون كمك مي كنيم
6- برگزاري همايش مفيد است مشروط برآن كه اسراف نشود
7- سال2017 ميلادي به عنوان سال خوشآمدگويي به يزدتعيين شده است
8- وصيت نامه امام خميني (ره) عمل شود و فرمايشات ايشان ملاك باشد
9- مردم با آگاهي حافظ دين خود هستند

در این که مردم با آگاهی حافظ دین خود هستند ریشه در تاریخ، عمق اعتقادات و آموزه های اجتماعی دارد. اموزه هایی که دیر زمانی است رنگ و نمای آن ها تغییرات اساسی کرده است. موضوع باز می گردد به ایجاد اغتشاش در کنسرت موسیقی و جلوگیری علنی از سخنرانی مشاور آیت الله رفسنجانی، رویدادی که مشابه آن در چند جای دیگر کشور هم اتفاق افتاد که باید نام آن را زورآزمایی اصولگرایان در برابر اعتدال گرایان دانست. بی پرده سخن بگوییم؟ اگر کنسرتی دیگر در یزد با نظم و آرامش به سرانجام رسید آنوقت باور می کنیم رسیدگی به حادثه ی قبل عملیاتی شده است واگرنه مجوز ندادن و کنسرت برگزار نکردن که می شود پاک کردن صورت مسئله! 9 مسئله ای که تمامی ریشه در امور فرهنگی و باورهای دینی جامعه دارند در دو امر مهم می تواند خلاصه شود؛ نخست بودجه که برای سال1393 تقریباً می دانیم امیدی نیست و باوجود نامگذاری امسال دولت به دلیل مسائل کلان بودجه ای نتوانست وجه قابل قبولی به فرهنگ اختصاص دهد البته نحیف بودن بودجه های فرهنگی در تمامی سال های گذشته امری است عادی، معمول و مرسوم.

ب: بافق و بافقی ها و مسئله ای به نام معادن سنگ آهن

10- در خصوص موضوع سنگ آهن بافق تلاش بر این بود که آرامش حفظ شود و اقدامی که دور از شان و شئونات مردم منطقه و استان باشد صورت نپذیرد.
11- برخوردهای گذشته با جامعه کارگری، نوعی بی اعتمادی در بین کارگران و ناراحتی در میان مردم بافق را دامن زده بود می پذیریم که اگر نبود اقدامات اساسی مردم و پیگیری های نمایندگان استان در مجلس، آش را با جاش برده بودند البته شنیدن فرمایش استاندار هم خالی از لطف نیست البته همچنان امیدواریم آن چه به واقعیت می پیوندد حتی اگر نیمی از خواست مردم هم باشد، استان ضرر نکرده است.این هم عادتی است که آیندگان چاره ی حل و فیصله ی دعوا را به روندگان نسبت دهند! خود به خود مسائل حل می شود. در جایی که نمی شود از هست ها پاسخی دریافت کرد از نیست ها و نبوده ها و رفته ها چه انتظاری می شود داشت؟

ج: موضوع آب و کویر و تشنگی و بحرانی که فقط ما را تهدید می کند!

12- در ارتباط با آب شرب،صنعت و کشاوررزی دچار کم آبی هستیم.

13- درمقابله با بحران کم آبی استان، باید بر اساس واقعیت ها عمل کنیم.
14- انتقال آب از خلیج فارس به یزد باید به هر نحو ممکن انجام شود.
15- شركت هاي توانمند مي توانند در طرح انتقال آب مشاركت كنند.
16- تلاش داريم مسير استفاده از كولرهاي گازي را تسهيل كنيم.
17- آب انتقالي ازخليج فارس مستقيم از دريا برداشت مي شود.
18- آب مجموعه باغ شهر جاده تفت از شهرستان تفت تامين نمي شود
19- راههاي سوء استفاده توسط شركت هاي مشاركت كننده درطرح انتقال آب بسته است. سه مورد اخیر را اینگونه خلاصه کنیم؛ اگر کسی تنها یک سطر درباره ی استان کویری یزد اطلاعات داشته باشد می تواند در باره ی آب، کم آبی، بحران آب، انتقال آب(از سر شاخه های زاینده رو گرفته تا خلیج فارس و دریای عمان و حتی اقیانوس هند)، صرفه جویی، سخت کوشی یزدی ها و هزاران مورد دیگر سال های سال سخنرانی کند!

د: مجمع استانداران

20- باید از نظرات مجمع استانداران یزد بهره مند شویم.

در این مورد خاص نظری نداریم چون اساساً نمی دانیم مجمع استانداران یعنی چه!

ه: اقدام وفق مقررات

21- در خصوص امکان تغییر حوزه های انتخابیه استان، نظر ما منطبق بر نظر کارشناسی وزارت کشور است.

22- الحاق حميديا به يزد مستلزم انجام مقدمات مصوب است

پیش از آمدن حضرتعالی، مدیرکلی داشتیم که هر نامه و درخواستی برای گرفتن امضاء به ایشان ارجاع می دادند ذیل نامه می نوشت: اقدام شود... وفق مقررات!

و: افکار عمومی و داوری جامعه

23- ملاک کار در ارزیابی ها، افکار عمومی و داوری جامعه است

همیشه افکار عمومی و داوری جامعه با کارهای صورت پذیرفته مشکل اساسی داشته است! چرایی آن را باید در تفاوت سلیقه ها دانست و برخی اعمال نظرات گروهی، جناحی، شخصی!

ز: اصحاب رسانه

24- اصحاب رسانه نقش روشن كردن مردم را دارند

باور کنید بعد از گذشت سال ها یعنی حداقل در مورد ما از سال1369 تا کنون هنوز معنا و مفهوم و جایگاه و نقش گروهی موسوم به«اصحاب رسانه» را متوجه نشدیم.

ح: یارانه ها

25- ميزان ثبت نام يارانه ها برخلاف انتظار دولت نبود.

26- در عدم ثبت نام يارانه ها ما در ردیف هاي بالا قرار داریم

جناب آقای میرمحمدی اردکانی البته نظر حضرتعالی محترم است اما دولت، دست اندرکاران، کارشناسان، منتقدین، موافقین، مخالفین، همراهان و خلاصه همه و همه اذعان و اعتراف داشتند که میزان ثبت یارانه ها، بدبین ترینِ آدم ها را هم شوکه کرد چه برسد به جماعت خوش بین! حال اگر شما می فرمایید دولت منتظر این حجم از ثبت نام یارانه ها بوده است حتما دولتمردانی که اظهار ناراحتی و شگفتی کرده اند دارند شکسته نفسی می کنند.

ط: بیت المال

27- در مورد تعدي به بيت المال اگر مستندي اعلام شود با قاطعيت برخورد مي شود. در این مورد چون برخورد با تعدی کنندگان را مشروط به مستنداتی کرده اید که اگر اعلام شود برخورد خواهید کرد ما هم ابراز امیدواری می کنیم تمامی مستندات تعدی به بیت المال در موقع مقتضی و قبل از حیف و میل بیت المال به شما و مجموعه ی نظارتی استان منعکس شود که اگر نشود آن می شود که تاکنون شده است!

ی: اقتصاد و معیشت

28- عمده تلاش دولت تدبير و اميد روي اقتصاد و معيشت مردم است. ما ضمن ابلاغ تشکر و خسته نباشید، امیدواریم دولت تدبیر و امید و اعتدال دراین امور مهم و حیاتی از همیشه موفق تر باشد البته بیشتر امیدواریم در سایه ی رسیدگی به امور اقتصادی و معیشتی دیگر امور مغفول نماند. ک: سرمایه گذاری، مدیریت، جذب سرمایه

29- براي جذب سرمايه بايد اعتماد را بالا ببريم.

30- هماهنگي خوبي در زمينه مسائل بانكي در استان داريم

31- مشكل اشتغال تحصيلكرده ها را با تقويت پارك هاي علم و فناوري رفع مي كنيم.

32- سفر وزير تعاون، كار و رفاه اجتماعي به استان يزد

33- سياست هاي دولت براي سرمايه گذاري در استان رسما اعلام شده است.

34- تلاش شبانه روزي براي پيشرفت استان

35- اصل بر تغییر مديران نیست، اصل بر کار و تلاش است

36- طرح جامعي براي ساماندهي مهاجرين در حال تدوين است

37- اگر در استان مدیری سستی کرد نمی توانیم پذیرای او باشیم

در اقتصاد هیچ چیز به اندازه ی اعتماد و بستر سازی مناسب نمی تواند سرمایه گذاری و سرمایه گذاران را ترغیب و هدایت کند و ما نیز امیدواریم زمینه های سرمایه گذاری های مفید، مؤثر و متناسب با این استان در دستور کار قرار گیرد. از همه ی امور مهمی که بر شمرده شده است نمی توان از تأثیر و نقش مهم مدیریت به سادگی گذشت!

ل: افسردگی!

38- افسردگي مردم يزد نظر شخصي نيست نتيجه تحقيقات علمي است.

بحث افسرده بودن مردم یزد را امری مختومه می دانیم و به عنوان یک شهروند یزدی حالا که خوب در امور شخصی خود دقیق شده ایم می بینیم دیگران راست می گویند خیلی افسرده ایم، یعنی افسردگی در خون ما جریان دارد. اساساً دوست داریم افسرده باشیم ضمن آن که در ضرب المثلی معروف آورده اند:«اعلام افسردگی کن قبل از آن که تو را افسرده بنامند!» بعد از اعلام استاندار محترم به این امر واقف شدیم که ایشان به راحتی توانسته اند افسردگی مردم یزد را تشخیص دهند زیرا بیست و پنج سال نبوده اند و در نخستین نگاه متوجه شده اند چقدر این مردم با مردمان سرزمین های دیگر متفاوت اند و وقتی پژوهش کردند متوجه شدند اشکال عمده در افسردگی است پس پرونده ی افسردگی مردم یزد را تا اطلاع ثانوی می بندیم

م: تخته کردن بازار شایعات

39- وقتي يك چيزي را كه پذيرفتيم بايد تا پايان كار برويم

ما نه«دلواپس»هستیم و نه جزئی از گروه«آرزو بر دل ماندگان» اما شک نداریم با پایان ماه پر فیض و برکت رمضان اتفاقات بزرگی در رده های مدیریتی کلان کشور و استان ها رخ خواهد داد و یزد قطعاً در این تغییرات و جابجایی ها و ترمیم ها سهمی مهم خواهد برد. کلام پایانی و سؤالاتی که همچنان بالاجواب مانده است: جناب آقای میرمحمدی اردکانی به عنوان یک شهروند یزدی و از آن جایی که متاعی گرانمایه تر از کتاب نمی شناسیم به عنوان هدیه و خیر مقدم هرچند خیلی دیر! کتابی است مفید و خواندنی که انتخاب آن با دلیل و هدفی بوده است! به واسطه ی یکی از دوستان تقدیم خواهیم نمود و خوشحال خواهیم شد برای آرامش ذهنی تنها زحمت کشیده، اعلام وصول فرمایید کتاب مذکور تحقیق ارزنده ای است از دکترعلی رضائی بیرجندی(عضو هیئت علمی دانشگاه بیرجند و امام جمعه و نماینده ولی فقیه در شهر بیرجند) با نام«خوش بینی در متون و فرهنگ اسلامی» و آخرین کلام... در یادداشتی که به نقد روابط عمومی استانداری مبادرت ورزیدیم و نواخته شدیم به ملاطفت هایی چون: «بی انصافی»، «قلب واقعیات»، «قضاوت عجولانه و نادرست»، «حرکت بر ریل جریان های افراطی»، «ندیدن محسنات»، «زود دست به نقد شدن» و «دلواپسی»، هفت سؤال از مدیریت محترم روابط عمومی استانداری پرسیدیم که چون چشم انتظاری ما طولانی شد از شما می پرسیم و امیدواریم سؤالتمان بی جواب نماند. در پایان برایتان عمری با عزت، رمضانی پر برکت، ومدیریتی سرشار از موفقیت با هر اندازه طول و عرضی از درگاه خداوند منان آرزومندیم

و اما آن هفت سؤال بی جواب مانده:

1- در یادداشتی نسبت به واگذاری کتابخانه مرکزی یزد در شورای برنامه ریزی استان با شواهد و قرائن موجود اعتراض شد. روابط عمومی استانداری چرا به این اعتراض که در روزنامه ی پیمان و سایت خبری یزدفردا منعکس شد هیچ پاسخی ارائه نداد؟

2- آیا ممکن است در پاسخ به این اعتراض تمامی ابعاد آن را آشکارا برای ارباب جراید و افکار عمومی روشن نمایند؟

3- عاقبت سند راهبردی روابط عمومی ها به کجا انجامید؟ در همایش بین المللی ارائه شد؟ همچنان به دلیل کسری بودجه اجرایی نشده است؟ ابلاغ استاندار قبل به قوت خویش باقی است یا منتظر ابلاغیه ی جدید هستند؟

4- در تعریف روابط عمومی آورده اند:«روابط عمومی یک فرآیند است!»به نظر مدیرکل! روابط عمومی علم است؟ فرآیند است؟ هنر است؟ اکتسابی است؟ خدادادی است؟

5- جایگاه روابط عمومی در انتقال سخنان مدیریت ارشد استان کجا است؟ اگر ممکن است این جمله را به زبانی ساده معنا کنند:« استاندار یزد: ورزش از نگاه ما، در ارتباط با مكتب ، حق طلبی و ظلم ستیزی ماست (معارفه مدیر کل ورزش و جوانان استان یزد ـ به نقل از سایت استانداری)». این جمله به هر تقدیر از صافی روابط عمومی استانداری عبور کرده است!

6- مدیرکل سابق نهاد کتابخانه ها با انتشار متن استعفای خود اینگونه به جامعه ی خبری القاء نمود که مدیریت ارشد کشوری ایشان را می خواهد اما مدیریت استان خواهان ترک پست توسط ایشان است با وجودی که می دانیم و می دانند واقعیت چیز دیگری است چرا روابط عمومی استانداری شفاف سازی نکرد؟!

7- در مدت زمانی که اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان بدون مدیر کل و با سرپرست اداره می شود اخبار، گمانه زنی ها و برخی بداخلاقی ها جامعه را دستخوش رنجیدگی هایی کرد! نقش، وظیفه و جایگاه روابط عمومی استانداری در این گونه موارد چیست؟

 

> مطلب این صفحه را به زبان دلخواه خود ترجمه کنید

 

این خبر را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

value="http://www.macromedia.com/go/getflashplayer" />
مخاطبان آن لاین یزدفردا -فرداییان همیشه همراه یزدفردا در سراسر جهان