زمان : 23 Khordad 1393 - 00:05
شناسه : 89116
بازدید : 6836
نگاهی به کارنامه ی 180روزه ی روابط عمومی استانداری یزد.(6 نظر) کشیدن«مو» از «ماست» با اعتراض به بخش هایی از یک اعتقاد نگاهی به کارنامه ی 180روزه ی روابط عمومی استانداری یزد.(6 نظر) رضا بردستانی

مقدمه:

زیر ذره بین قرار دادن بخشی از یک نهاد بزرگ،  بررسی تمامی ابعاد نهادینه شده در آن یک بخش از آن نهاد مورد بحث و بررسی همه جانبه ی حرف هایی که مستند بر افکار و اندیشه ی مدیریت راهبردی آن بخش، مکتوب و  ثبت شده است اگرچه در اندک زمانی از طریق دستیابی بر فضای مجاز قابل دسترسی است و نیز اگرچه می تواند از زوایای گوناگونی معنا شود اما، اندک فایده اش ارائه ی کارنامه ی یک یا چندوجهی از مجموعه دستآوردهایی است که شاید بازتاب آن در این روش فعلی بیشتر باشد. به تعبیری ساده تر، اندیشه ی غالب در مجالی کوتاه بر ترازوی قضاوت نشانیده می شود تا با در کنار هم قرار دادن برخی از مهم ترین ها و برجسته ترین ها، چالش های پیش رو نمایان تر بروز و ظهور پیدا کند.

داوود پاک طینت کیست؟

«با توجه به سوابق و تجربیات و تعهد جنابعالی، به موجب این حکم  از تاریخ 20/9/1392 به سمت مدیرکل روابط عمومی استانداری پست سازمانی56- ۳۱منصوب می شوید. امید است با توکل به خداوند متعال و استعانت از حضرت ولی عصر (عج) در راستای پیشبرد اهداف نظام مقدس جمهوری اسلامی و برنامه های دولت تدبیر و امید در انجام وظایف محوله برابر ضوابط و مقررات مربوط نهایت سعی و تلاش خود را مبذول نمایید. انشاالله موفق و موید باشید.»

این ها بخشی از متن حکم صادره از سوی استاندار معزز یزد برای مدیرکل جدید روابط عمومی استانداری، آقای داوود پاک طینت است که ساعت 12 و سی دقیقه ی چهارشنبه20آذر1392بر روی خروجی سایت رسمی استانداری یزد قرار گرفت. دو سه کلمه ی نخست جنبه ای کاملاً رسمی، تکراری، به جا آوردن تعارفات معمول و مرسوم و براساس یک نسخه ی تیپ است که آن را حتی در حکم وزرا هم می توان دید پس علی القاعده از سوابق، تجربیات و تعهد جنابعالی در می گذریم اما با بررسی سوابق پیش رو قرار داده شده ی ایشان در می یابیم، مدیر39ساله ی روابط عمومی استانداری یزد، متولد تهران، دانش آموخته ریاضی فیزیک(دبیرستان)، فیزیک کاربردی(مقطع کاردانی ـ دانشگاه یزد)، کارشناس روزنامه نگاری(دانشگاه آزاد میبد) و کارشناس ارشدعلوم ارتباطات اجتماعی گرایش تحقیق در ارتباطات اجتماعی(دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز) است و شاخص ترین سابقه ی اجرایی ایشان، مدیریت کمی بیش از چهارساله بر روابط عمومی بهزیستی است و باقی مسئولیت های برشمرده شده تابعی از همین مدیریت چهارساله یا اندکی بیشتر است که لاجرم در کنار پست اصلی، بیشتر تبعی و فرعی محسوب می شود.

پنج مقاله که مهم ترینِ آن به احتمال قریب به یقین، با موضوع پایان نامه در مقطع کارشناسی ارشد  به عنوان یک تکلیف درسی ـ  دانشگاهی و نیز برشماری پایان نامه ی درسی به عنوان یکی از فعالیت های علمی، همکاری با برخی(!) از نشریات محلی و سایت های خبری در ارائه یادداشت و مقاله از سال 85 تاکنون(سندی برای تعامل با نشریات استان)، تدریس در برخی(!) مراکز علمی ـ کاربردی از جمله جواد الائمه و مدرس دوره های آموزشی تخصصی روابط عمومی و خبرنگاری در برخی(!) از ادارات استان؛ تمام داشته های علمی، تحقیقی، پژوهشی و آموزشی ایشان است که خیلی قابل تأمل به نظر نمی رسد.

آن چه ما را بر آن داشت تا این یادداشت را بنویسیم تأمل در برخی اظهار نظرها، سخنان منتشر شده و جهت دهی هایی بوده است که احساس می کنیم با نوعی عدم تعادل همراه بوده است که به گمان نگارنده، این عدم تعادل به نمایش درآمده رابطه ی مستقیمی با عدم تعادل در ظرف و مظروف دارد و می تواند در دراز مدت آسیب هایی را به دنبال داشته باشد.

از تاریخ فوق یعنی بیستم آذرماه1392، تمامی خبرها، اظهار نظرها و مجموعه سخنرانی هایی که بر روی خروجی وبسایت رسمی استانداری قرار می گیرد نشان از حضور تفکری جدید در عرصه ی روابط عمومی استانداری دارد. از آن جایی که رئیس روابط عمومی به خودی خود دبیر شورای هماهنگی روابط عمومی های استان نیز محسوب می شود و نیز روابط عمومی استانداری در ادامه«امور بین الملل» را هم یدک می کشد، اهمیت و سنگینی وظایف محوله را دوچندان می کند.

استاندار محترم در جلسه ی معارفه در چرایی انتخاب ایشان به چند نکته اشاره دارد:«در میان چند نفری كه دوستان معرفی كردند و صحبت صورت گرفت، در مجموع برداشت بنده این بود كه"پاك طینت" با توجه به رشته تحصیلی، تجربه، برنامه ها و منش و اینكه به تدریس در این زمینه هم مشغولیت دارد، اشرافیت لازم در خصوص وظایف روابط عمومی را داشته باشد.»ما نیز به برداشت استاندار محترم احترام می گذاریم اما ناگفته نمی گذاریم که موارد برشمرده شده شروط لازم به کارگیریِ شخصی در این پست سازمانی است و اما شروط کافی چیزهایی دیگر است مضافا بر این که در بخش تجربه و تدریس! اما و اگرهایی وجود دارد که بماند برای زمانی مناسب تر.

 در همان جلسه ی مذکور استاندار با ذکر جمله ای، روابط عمومی را ملات خشت های جامعه برمی شمارد و اضافه می کند:«روابط عمومی ها، ملات خشت های جامعه هستند كه باید افراد جامعه را به هم بچسبانند.» که باید گوشزد کرد اگرچه ملات! خشت های جامعه را باید به هم بچسباند اما همین ملات دوکار مهم دیگر نیز باید انجام دهد: حفظ فاصله ی معین و یکسان بین خشت های جامعه و ایجاد هارمونی و افزایش زیبایی بصری در کل نمای ارائه شده(دو اصلی که متاسفانه مغفول مانده است!). در جلسه ای که داوود پاک طینت منصوب شد یک سوی دیگر یعنی مدیرکل سابق روابط عمومی استانداری بنا به هر دلیل غایب بود و جلسه ای که می توانست جلسه ی تودیع و تکریم و معارفه باشد به جلسه ای یک سویه و صرفا به جلسه ای برای معارفه مبدل شد.

بر ملا کردن«شکاف آگاهی» در نخستین اظهار نظر:

داوود پاک طینت در نخستین اظهار نظر رسمی با این جمله ی«نامفهوم» که:« شكاف آگاهی در بین روابط عمومی های استان وجود دارد.» نخستین اندیشه ی نهادینه شده ی خود را اینچنین بروز می دهد:«عضویت در شورای مركزی هماهنگی روابط عمومی های استان و تدریس در ادارات و دانشگاه ها به شناخت من از روابط عمومی های استان منجر شده است.»از آن جایی که مدیرکل روابط عمومی استانداری در همایش وقف و رسانه یکی از کلیدی ترین جملات را به نام خود ثبت کرده اند! از این هنگام تا پایان این نوشتار برپایه ی همان جمله ی عمیق! معتقدیم درست ترین، تأثیرگذارترین و کاربردی ترین جمله ای که در این مدت شنیده ایم آن است که:«درک انسان ها از واژه ها بر اساس پیشینه تاریخی و تجارب قبلی خودشان است.» و مبنای تمامی قضاوت های خود را بر همین اساس استوار خواهیم ساخت که به راستی:« درک انسان ها از واژه ها بر اساس پیشینه تاریخی و تجارب قبلی خودشان است.»

قصه ی پرغصه ی سند راهبردی!

سابقه ی ذهنی نگارنده از«سندراهبردی روابط عمومی»های استان به یک سال قبل باز می گردد و از آن جایی که مهرماه1392این«سندراهبردی»به استناد اخبار مندرج در سایت رسمی استانداری ابلاغ شده است! اظهارات اخیر پاک طینت در سوم بهمن سال گذشته مبنی بر آماده ی اجرا بودن آن«سند راهبردی» و عدم اطلاع رسانیِ بعدی علامت سؤال بزرگی را ایجاد کرده است که شائبه ی خبرسازی و نه اطلاع رسانی را دامن می زند واگرنه سندی که اجرای آن ابلاغ شده باشد دیگر چه نیازی به مانور خبری دارد؟بدون هیچ قضاوتی اخبار رسمی اعلام شده را مرور می کنیم:

پنج شنبه سوم بهمن1392: سند راهبردی روابط عمومی های استان در یک کنفرانس بین المللی ارائه می شود .

پنج شنبه سوم بهمن1392:  سند راهبردی روابط عمومی های استان که زحمات بسیاری برای تدوینش کشیده شده است، در استان یزد آماده اجراست و قرار است برای نخستین بار در كشور در کنفرانس بین المللی روابط عمومی ها که بهمن ماه برگزار می شود، بصورت پنل ارائه شود و این افتخار استان یزد است.

شنبه21دیماه1392: سند راهبردی روابط عمومی استان یزد در کنفرانس بین المللی مدیریت استراتژیک ارائه می شود    

چهارم مهرماه1392: سند راهبردی روابط عمومی های استان یزد ابلاغ شد.

دوم تیرماه1392: تدوین سند راهبردی روابط عمومی های استان به مرحله نهایی رسید.

سی ام خرداد1392: سند راهبردی؛ چراغ راهنمای روابط عمومی های استان است.

دید و بازدید های مدیر کل جدید:

بدون هیچ توضیحی، تفسیری یا ارائه ی هیچ گونه تحلیلی به دید و بازدیدهایی می پردازیم که قطع به یقین با مطالعه ی آن، اربابان اندیشه و قلم در فضای ذهنی خود به یک فضای هندسی معنادار خواهند رسید با این توضیح که در ادامه ممکن است بر حجم این دید و بازدیدها با دیدگاه هایی خاص تر! افزوده شود.

چهارشنبه27آذرماه1392:

-         دیدار اعضای هیات مدیره‌ انجمن متخصصان روابط عمومی استان یزد با مدیر کل روابط‌عمومی استانداری.

شنبه21دی1392:

-         مدیر کل روابط عمومی استانداری با اصحاب رسانه دیدار کرد  .

یکشنبه4اسفند1392:

-         بازدید مدیر کل روابط عمومی استانداری از مجتمع آموزشی حضرت مجتبی(ع) یزد.

یکشنبه4اسفند1392:

-         دیدار مدیر كل روابط عمومی استانداری با مدیران مسئول نشریات یزد امروز و آیینه یزد.

سه شنبه13اسفند1392:

-         بازدید مدیر كل روابط عمومی استانداری یزد از خبرگزاری های فارس، مهر و شبستان   .

یکشنبه18اسفند1392:

-         دیدار مدیرکل روابط عمومی استانداری از دفاتر بشارت نو، ایسنا و ایکنا 

یکشنبه4خرداد1393

-         مدیر کل روابط عمومی استانداری یزد از دفتر نشریه ملک بازدید کرد.

نگاهی به برخی اظهار نظرات بعضا عجیب!:

 */ وجود شکاف آگاهی!

پنج شنبه21آذر1392: شكاف آگاهی در بین روابط عمومی های استان وجود دارد  .

*/ خدمات، دانش، علم!(دانش چیزی غیر از علم است؟!)

پنج شنبه21آذر1392: وی روابط عمومی را شامل سه مرحله ی خدمات، دانش و علم دانست و افزود: برخی از روابط عمومی ها  مرز دانش و علم را می گذرانند و برخی در سطح خدمات باقی مانده اند.

*/ استانداری محل اُلفت!

چهارشنبه4دی1392: استانداری محل الفت تمام رسانه ها است .

*/ تبیین وقف در جامعه.

8دی1392: تبیین وقف در جامعه بسیاری از مشکلات را حل می کند.

*/ درست، عمیق و قطعاً دردسرآفرین!

8دی1392: درک انسان ها از واژه ها بر اساس پیشینه تاریخی و تجارب قبلی خودشان است.

*/ ورزش همان سلامتی است!

25دی1392: روابط عمومی هیات های ورزشی كاری كنند كه اذهان عمومی ورزش و سلامت را مترادف بدانند.

*/ تعامل خوب است! همیشه یا گاهی اوقات؟

2بهمن1392: تعامل روابط عمومی ها با رسانه ها موجب تقویت جایگاه نهادها در سطح افكار عمومی می شود.

*/ توصیه ای معنا دار از سوی استاندار در مورد روابط عمومی ها!

8بهمن1392: شورای هماهنگی روابط عمومی ها شاخصه های یک روابط عمومی مطلوب را به مدیران اعلام کند.(مدیر کل روابط عمومی استانداری دبیر این شورا است!)

*/ گفتمان جدید.

10بهمن1392: توجه به گفتمان نسل جدید برای تبیین دستاوردهای انقلاب اسلامی ضروری است.

*/ تسهیل در...

13بهمن1392: تسهیل در ارتباط با مسئولان دولت تدبیر و امید.

*/ تولید محتوا...دیگر رسانه ها!

15بهمن1392: پایگاه های خبری تولید کننده محتوا برای سایر رسانه ها باشند.(تولیدمحتوا چیست؟دیگر رسانه ها کدام اند؟)

*/ نگاه اجتماع محور...

27بهمن1392: نگاه اجتماع محور نیروی انتظامی به مباحث آسیب های اجتماعی قابل تقدیر است.

*/ چطور فکر کنیم یا به چه فکر کنیم؟!

اول اسفند1392: قدرت رسانه باید به زیور اخلاق مزین شود .

داود پاك طینت، مدیر كل روابط عمومی استانداری یزد در مراسم افتتاح دفتر استانی خبرگزاری تسنیم با اشاره به نگاه خاص حاكم بر كار خبرگزاری ها و تفاوت سبك كار این رسانه با نشریات، خواستار وقوف مسئولین خبرگزاری ها بر اهمیت و و نقش و كاركرد این رسانه شد و گفت: "در امر رسانه اگر نتوانیم به مردم بگوییم كه چه طور فكر كنند حداقل می توانیم بگوییم كه به چه فكر كنند".(و این تفسیر آشکار این جمله است که:« درک انسان ها از واژه ها بر اساس پیشینه تاریخی و تجارب قبلی خودشان است.»)

*/ پارک خبرنگار! ساختنی است یا قابل نامگذاری؟!

12اسفند1392: راه اندازی پارك خبرنگار در شهر یزد.

*/ مقابله با اقتدار گرایی!

7اردیبهشت1392: رسانه ها باید جامعه را به سمت و سویی ببرند که روحیه اقتداری گرایی در جامعه كاهش یابد و افراد جامعه را تشویق كنند تا در هر موقعیتی که هستند، دایره اقتدارگرایی خود را کوچک نمایند و این فرهنگ را به بخش های دیگر جامعه، تسری دهند.

*/ پرسشگری، شفاف سازی و گفتمان سازی...

11اردیبهشت1392: پرسشگری، شفاف سازی و گفتمان سازی باید در تشكل های دانشجویی پررنگ شود.

*/ فاصله ی کهکشانی حرف تا عمل!

11اردیبهشت1392: خانه مطبوعات می تواند عالی ترین مرجع هماهنگی و پیگیری مطالبات اصحاب رسانه باشد.

*/ مثال مفروق! صحنه ی تاریک تئاتر!

25اردیبهشت1392: حرکت نهادها بدون توجه به روابط عمومی مانند بازی روی صحنه تاریک تئاتر است.

*/ مقاومت در برابر حذف!

27اردیبهشت1392: دبیر شورای هماهنگی روابط عمومی های استان یزد، با اشاره به یك حركت خزنده كه گام به گام واحد های تخصصی را از بدنه روابط عمومی ها جدا می کند و روابط عمومی را به سمت و سوی تک كاركردی، سوق می دهد گفت: رسالت فعالان عرصه روابط عمومی، واكنش منطقی برای جلوگیری از حذف پست های سازمانی این واحد است.

*/ بی حساب شدن با مدیریت ارشد استان!

28اردیبهشت1392: توجه مدیران دستگاه های اجرایی باید به نكات مورد اشاره مدیریت ارشد استان جلب شود.

*/ تفکر تک کارکردی!

اول خرداد1392: ترویج تفكر تك كاركردی شدن روابط عمومی ها از نگرانی های فعالان روابط عمومی هاست.

*/ تاریخ مصور نیم قرن یزد!!!

4خرداد1392: نشریه ملک، تاریخ مصور و گویای نیم قرن گذشته یزد است.(از آن جایی که هیچ چیز قطعی نیست دو مسئله در ابهام باقی می ماند؛ نخست این که تاریخ مصور چه مشخصه هایی دارد و دوم این که یک نشریه چگونه می تواند جایگاه تاریخ مصور50ـ 60ساله ی یک استان را پوشش دهد؟)

«من» هایی که زیبا نیستند!

در بین اظهار نظرها، موضع گیری ها و برخی سخنان مدیریت محترم روابط عمومی استانداری به«من»هایی سلسه ای و تمام ناشدنی بر می خوریم که رفته رفته، قدرت و شتاب و رنگ این«من»، «من»گفتن ها به مرزهای عدم کنترل نزدیک می شود. منشأ این«من»ِ گفتاری اگر درست آسیب شناسی نشود به سمت«منِ»رفتاری و در نهایت به«منیّت»هایی مخرب منتهی خواهد شد.

*/ دغدغه های«من»!

9دی ماه1392: رسانه ها و نحوه ی تعامل با آنها یکی از دغدغه های من است/نقد موجب شکوفایی اندیشه است.

*/ دغدغه دار«م»

29اردیبهشت1393: دغدغه دارم مبادا روابط عمومی ها به سمت تك كاركردی شدن بروند.

*/ مفتخر«م»

17خرداد1392: مفتخرم که رسانه های استان احساس امنیت می کنند.

و اما...

سخنی در باب احساس امنیت رسانه:  

از آن جایی که کارکردهای رسانه را در برخی موارد و پاره ای از زمان در تقابل با دستگاه اجرایی می دانیم از دو جنبه با این فرمایش مدیر کل روابط عمومی استانداری مشکل اساسی و بنیانی داریم.در تعریف امنیت اگرچه هیچ اجماعی وجود ندارد اما حداقل های این تعریف به آرامش ذهنی باز می گردد به این معنا که امنیت در بستری از آرامش رشد و نمو پیدا می کند. حال اگر رسانه احساس امنیت داشته باشد از دو حال خارج نیست:

نخست: همه چیز گل و بلبل است(امر محال و غیرممکنی ابدی!)

دوم این که، رسانه خود را ملزم به رعایت برخی مرزبندی ها کرده باشد. در مورد دوم دو حالت پیش روی ما قرار می گیرد: رسانه با توجه به عدم تعامل تأثیرگذار با دستگاه های اجرایی کاری ندارد! و یا این که مجموعه ی دستگاه اجرایی فقط می خواند و می شنود. در این حالت ها است که رسانه به مرزهایی امن اما کاذب دست پیدا می کند.

از آن جایی که رسانه رسالتی مشخص دارد بر این باوریم هیچگاه رسانه به نزدیکی مرزهای احساس امنیت هم نخواهد رسید چه آن که از خطوط خوش خط و خال امنیت هم خواسته باشد تا عبور کند. از همین رو به طور کلی این اظهار نظر مشفقانه و منفعلانه ی مدیرکل روابط عمومی استانداری را اساسا! جدی نخواهیم گرفت.در یادداشتی مفصل و منعکس شده در سایت خبری تحلیلی یزدفردا با بی نهایت اعتقاد به این مسئله ی مهم اشاره کردیم که :« از استخدام خبرنگاران بپرهیزید! به جا مانده از 17 مرداد؛ روز خبرنگار(http://www.yazdfarda.com/news/1393/03/37623.html)» زیرا خبرنگاری که برای امرار معاش دغدغه ی برخی گفته و ها نقل کرده هایش را داشته باشد! به خودی خود قلم و زبانش را از برخی نوشتن ها و گفتن ها باز خواهد داشت!

ناگفته پیدا است القای این حس که رسانه ها با تغییر مدیریت کلان استان و به تبع آن تغییر در دیدگاه های روابط عمومی استانداری به احساس امنیتی قابل توجه دست یافته اند دو دیدگاه را دامن می زند: تاکنون احساس امنیتی وجود نداشته است! این احساس امنیت در بستری پدید آمده است که رسانه قادر به بیان دیدگاه های خود شده است. اما باید توجه داشت بیان حرف هایی که مخاطب را برنیانگیزد، به پاسخگویی ترغیب نکند، مجادله برانگیز نباشد و دست آخر فقط گفته شود! یعنی کلام عنصری به نام تأثیر گذاری را از دست داده است و به مرزهای سقوط در دامان خنثی بودن نزدیک شده است. کوتاه سخن این که احساس امنیت رسانه نه تنها جایی برای«مفتخر» بودن ندارد که باید بررسی شود چگونه است که رسانه های یک استان در تعامل با مجموعه ی مدیریتی به ناگاه در مرزهای مهربانی و امنیت سکنی گزیده اند.

چه بخواهیم، چه نخواهیم، روابط عمومی هر دستگاه، ارگان یا سازمانی بر پایه ی خواست، علاقه و خط مشی مدیریت ارشد آن نهاد عمل خواهد کرد و تمرکز بیش از حد بر این باور که روابط عمومی می تواند جایگاه رسانه را در تعاملات اجتماعی مال خود کند یعنی همان دغدغه ای که مدیرکل روابط عمومی استانداری از آن دم می زنند با این تفاوت که این بار به جای حرکت روابط عمومی ها به سمت تک کارکردی شدن، رسانه های به دام تک صدایی شدن رانده شوند. در پایان و اگر همچنان مدیر کل روابط عمومی استانداری یزد احساس امنیت رسانه را از افتخارات خود می دانند لطفا به این چند سؤال انتهایی این یادداشت با شفافیت پاسخ دهند:

1-    در یادداشتی نسبت به واگذاری کتابخانه مرکزی یزد در شورای برنامه ریزی استان با شواهد و قرائن موجود اعتراض شد. روابط عمومی استانداری چرا به این اعتراض که در روزنامه ی پیمان و سایت خبری یزدفردا منعکس شد هیچ پاسخی ارائه نداد؟

2-    آیا ممکن است در پاسخ به این اعتراض تمامی ابعاد آن را آشکارا برای ارباب جراید و افکار عمومی روشن نمایند؟

3-    عاقبت سند راهبردی روابط عمومی ها به کجا انجامید؟ در همایش بین المللی ارائه شد؟ همچنان به دلیل کسری بودجه اجرایی نشده است؟ ابلاغ استاندار قبل به قوت خویش باقی است یا منتظر ابلاغیه ی جدید هستند؟

4-    در تعریف روابط عمومی آورده اند:«روابط عمومی یک فرآیند است!»به نظر مدیرکل! روابط عمومی علم است؟ فرآیند است؟ هنر است؟ اکتسابی است؟ خدادادی است؟

5-    جایگاه روابط عمومی در انتقال سخنان مدیریت ارشد استان کجا است؟ اگر ممکن است این جمله را به زبانی ساده معنا کنند:« استاندار یزد: ورزش از نگاه ما، در ارتباط با مكتب ، حق طلبی و ظلم ستیزی ماست (معارفه مدیر کل ورزش و جوانان استان یزد ـ به نقل از سایت استانداری)». این جمله به هر تقدیر از صافی روابط عمومی استانداری عبور کرده است!

6-     مدیرکل سابق نهاد کتابخانه ها با انتشار متن استعفای خود اینگونه به جامعه ی خبری القاء نمود که مدیریت ارشد کشوری ایشان را می خواهد اما مدیریت استان خواهان ترک پست توسط ایشان است با وجودی که می دانیم و می دانند واقعیت چیز دیگری است چرا روابط عمومی استانداری شفاف سازی نکرد؟!

7-    در مدت زمانی که اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان بدون مدیر کل و با سرپرست اداره می شود اخبار، گمانه زنی ها و برخی بداخلاقی ها جامعه را دستخوش  رنجیدگی هایی کرد! نقش، وظیفه و جایگاه روابط عمومی استانداری در این گونه موارد چیست؟

در پایان باید اعتراف و اذعان داشت به این که:

فکر بلبل همه آن است که گل شد یارش!

گل در اندیشه که چون عشوه کند در کارش!

> مطلب این صفحه را به زبان دلخواه خود ترجمه کنید

این خبر را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

value="http://www.macromedia.com/go/getflashplayer" />
مخاطبان آن لاین یزدفردا -فرداییان همیشه همراه یزدفردا در سراسر جهان