1) پرسش:
...حضرت حجت الاسلام والمسلمین آقای دکتر حسن روحانی (رییس جمهور محترم ایران) در بخشی از سخنرانی شان ـ که در روز شنبه مورخه 10/3/1393 خورشیدی در دیدار با کارکنان سازمان حفاظت محیط زیست و نهادهای مدنی انجام شد ـ فرمودند: «بعضی بیکار هستند، کار ندارن، شغل ندارند... و دچار توهمات میشوند و مدام غصّه ی دین و آخرت مردم را میخورند، در حالی که نه میدانند، دین چیست و نه آخرت...!؟»
اکنون اینجانب «حَسن دانش آموز» ـ به عنوان این که یاد بگیرم ـ از حضرت حجت الاسلام والمسلمین آقای دکتر حسن روحانی (رییس جمهور محترم ایران) پرسشی دارم:
این بعضی ها که بیکار هستند، چه کسانی اند؟! و چگونه امرار معاش می کنند؟! آخر چگونه می شود کسی بیکار باشد ـ و طبعاً درآمدی نداشته باشد ـ ولی آن قدر بی خیالِ گرانی ها و هزینه های سرسام آور زندگی باشد که مدام غصّه ی دین و آخرت مردم را بخورد؟!
*مگر نه این است که در این مملکت یک کیلو گوشت، بیش از بیست و پنج شش هزار تومان است؟!
*مگر نه این است که هزینه های دانشگاه ها و حتّی مدارس ابتدایی چند ملیون تومان است؟!
*مگر نه این است که مثلاً یک کفش معمولی، چند ده هزار تومان قیمت دارد؟
*مگر نه این است که مثلاً برای خرید سه چهار متر پارچه ی سفید ـ یا سیاه! ـ باید ده ها هزار تومان پول داد؟!
*مگر نه این است که مثلاً برای رفتن نزد پزشک برای یک سرماخوردگی ساده، باید حداقل پنجاه، شصت هزار تومان خرج کرد؟!
*مگر نه این است که خرید یک آپارتمان قوطی کبریتی میلیون ها تومان پول می خواهد؟ یا حتّی اجاره ی آن صدها هزار تومان است؟!
خب! آخر این بیکارها در کجا زندگی می کنند؟ چگونه و با چه پولی ارتزاق می کنند...؟!
چرا به جای غصّه ی دین و آخرت مردم خوردن، نمی روند برای خودشان شغل آبرومندانه ای پیدا کنند...؟!
ارادتمند ـ دانش آموز
> مطلب این صفحه را به زبان دلخواه خود ترجمه کنید
این خبر را با دوستان خود به اشتراک بگذارید