ترافيك مشكلي نيست كه آسان نشود
واقعيت اين است كه وجود امكانات رفاهي، فرهنگي و اجتماعي در شهرها و زيبائي هاي فريبنده شهري در تمام نقاط جهان روستائيان را با شدت و ضعف خاص بسوي خود جذب مي كنند .
تا سال 1990 جمعيت روستايي در سطح جهان بيش از جمعيت شهرنشين بوده است ولي از سال2000 جمعيت شهري با ترك روستاها توسط روستائيان به دلائلي كه مجال بحث آن دراين مقاله نيست رو به افزايش گذاشت و اين روند همچنان ادامه دارد. اين مسأله شامل كشور ما نيز مي گردد و درمواردي شدت آن بيش از ساير كشورها بخصوص كشورهاي اروپائي است بطوريكه امروزه اكثر روستاها يا خالي از سكنه است يا فاقد نيروي كار جوان مي باشد.
افزايش جمعيت و توسعه بي رويه شهرها و درنتيجه افزايش تعداد مسافرتهاي شهري بخصوص دركلان شهرها وشهرهاي مراكز استانها ازيك طرف ومناسب نبودن سيستم حمل و نقل و ضعف نظارت و كنترل حمل و نقل شهري از طرف ديگر موجب بروز مشكلاتي مي شود كه در بسياري موارد آزاردهنده و غيرقابل حل جلوه مي كند.
كارشناسان براين باورند دريك هكتارزمين كشاورزي20 مورد سفر درسال و در نصف اين مساحت دريك ساختمان18 طبقه مسكوني50 متري18ميليون نفر سفر در سال و دراين مساحت درسه طبقه تجاري 5/36 ميليون سفر در سال اتفاق مي افتد.
تعداد مسافرتها درزندگي روستايي با تعداد مسافرت در ساير كاربريها قابل مقايسه نيستند امروز درايران مردم براي انجام مسافرتها وفعاليتهاي روزانه خويش از ده ميليون وسيله نقليه استفاده مي كنند، در كشورهاي صنعتي تعداد مسافرتهاي درون شهري 24% با خودروهاي شخصي76 % با خودروهاي عمومي صورت مي گيرد.
در كشور ما در شهرهاي بزرگ 30% از سفرهاي روزانه شهروندان با اتوبوس و ميني بوس و تقريباً 23% با تاكسي و 47% با وسائط نقليه شخصي انجام مي شود.
مصرف بنزين درسال1336 روزانه يازده هزار ليتر و در سال1346، 33/2ميليون ليتر و درحال حاضر بين 60- 70 ميليون ليتر تخمين زده مي شود و ميزان مصرف اعلام شده غير از خودروهاي سنگين و سبك است كه از گازوئيل استفاده مي كنند.
هزينه اي كه دولت در سال1383 بابت يارانه پرداخت نموده سه ميلياردتومان و در همان سال 600.000 تصادف در ايران رخ داده است. 140.000 نفر كشته داديم و 70.000 مجروح و 5 هزار ميليارد تومان خسارت . اگر ميانگين روزهاي بستري مصدومين 5/2 روزفرض كنيم سالانه بطورمتوسط 8100 روز تختهاي بيمارستاني اشغال مي شود همچنين ميانگين زمان استراحت براي افراد سانحه ديده 12 روز است و اگر بطور متوسط برآورد نمائيم ساليانه حدود 36000 روز بيكاري و استراحت بدست خواهد آمد و ميانگين هزينه بيمارستاني هر فرد حداقل 527115 ريال مي باشد و اگر افرادي كه ضربه مغزي يا معلول مي شوند و آينده خانواده هاي معلولين، مصدومين و كشته شدگان و خسارتهاي مالي و جاني و اجتماعي وسائط نقليه از اين فرآيند محاسبه و درنظر گرفته شود آن وقت مشخص مي گردد كه چه فاجعه انساني، اجتماعي و اقتصادي پنهاني را كشور متحمل مي شود. با كمال تأسف اين آمار روز به روز گسترده مي شود.
بطور متوسط در هر ماه در اثر تصادف در يزد 83 مورد كشته و263 مورد مجروح داشتيم كه تعداد كشته شدگان در سال81 به تعداد186 نفر و درسال82 ، 306 نفر و در سال 83 ، 318 نفر بوده است. از اين تعداد 7/293 مورد تصادف موتوري با 12 نفر كشته و از نظر تعداد تصادفات 16 نفر در درون شهر و 23 نفر در خارج شهر در هر ماه مي باشد واين در حالي است كه براساس استانداردهاي سازمان بهداشت جهاني نسبت كشته شدگان به مجروحان در تصادفات سه درصد
و در ايران شاخص آن 3/18 درصد و به عبارت ديگر سالانه بيست و شش هزار نفر كشته مي باشد.
درمقايسه با آمار كشته شدگان در كشورهاي مختلف نشان مي دهد در سال2003 در برابر هر ده هزار خودرو در كشورهاي استراليا23/1 نفر ، كانادا 94/0 نفر ، آلمان2/1 نفر ، ژاپن 1/1 نفر ، سوئد 1/1 نفر ، نيوزلند 6/1 نفر ، انگلستان 1/1 نفر و در آمريكا 6/14 نفر كشته داشته است و اين در حالي است كه در ايران در همان سال و با همان نسبت 39 نفر كشته داده است.
باتوجه به مقدمه اي كه ذكر شد اگر ما بتوانيم وضع موجود ترافيك در شهرهاي كشورمان را به وضع مطلوب واستانداردهاي جهاني به اعتبارفرهنگ وتاريخ وتمدن وتدين واعتقادات والايي كه داريم به وضع مطلوب واستانداردهاي جهاني برسانيم كه بايد بتوانيم و يك روزي بايد اولين قدم را برداريم، اين سؤال را مطرح مي كنيم : (آيا وضعيت ترافيك در شهرهاي ما بهتر از اين كه هست نمي تواند باشد؟)
بي انصافي است اگرجواب سؤال نه باشد،ما بطورخلاصه وساده درجهت تحقق اين آرزو كه خيلي هم دور از ذهن وجدان جامعه و افكارعمومي نيست درسه مرحله :
1)مشكلات و خسارات ناشي از ترافيك نا كارآمد.
2) راه حل مسائل و مشكلات ترافيك در كوتاه مدت .
3)راه حل و مسائل و مشكلات ترافيك در درازمدت.
را بطور خلاصه مورد مطالعه و بررسي قرار مي دهيم .
توجه مسؤولين و كارشناسان، دارندگان خودرو و درنهايت مردم عزيزمان را به حل مشكلات و مسائل ناشي از اين فرآيند كه هيچ كس ، هيچ زمان و در هيچ جا از خطري كه در كمينش هست درامان نمي باشد جلب مي كنيم.
v مشكلات و خسارات ناشي از ترافيك نا كارآمد
1) درساعات رسيدن به مقصد تأخير ايجاد مي كند و از سرعت رسيدن به امور روزانه مي كاهد.
2) موجب افزايش مصرف سوخت مي شود درنتيجه ايجاد آلودگي هوا و آلودگي صوتي نموده، سلامت و بهداشت جامعه را به مخاطره مي اندازد و هزينه هاي جاري را بالا مي برد.
3) سيستمهاي نامناسب همانند استفاده از خودروهاي شخصي و نامناسب را تقويت مي كند وبه تبع آن ناامني هاي اجتماعي ومشكلات جنبي را موجب مي گردد.
4) باعث ايجادتغييرات مداوم ومقطعي شده ونارضايتي هاي جمعي را موجب مي شود.
5) هزينه هاي حمل و نقل را افزايش مي دهد.
6) هزينه هاي عملياتي افزايش يافته و امنيت در آمد و شد راتحديد مي كند.
7) موجب تصادف و در نتيجه كشته و زخمي و معلوليت راكبين و عابرين مي گردد كه اين خود مشكلاتي دارد كه لازم به توضيح نيست .
8) طبق تحقيقاتي كه صورت گرفته دركودكان ازنظرروانشناسي و نيز از نظر فيزيولوژيكي تأثيرسوء گذاشته وموجبات بي خوابي آنان را فراهم مي آورد.
9) گازكربنيك هوا را زياد مي كند وموجبات آلودگي آبهاي جاري را فراهم مي آورد.
10) موجبات به وجود آمدن نهادهاي موازي و درنتيجه سرمايه گذاري اضافي ناشي از نيروي انساني و امكانات جنبي مي گردد بطوريكه امروزه 17 نهاد ديگر با اين امر درگير هستند.
11) حمل و نقل عمومي ناكارآمد هزينه هاي پنهان دولت را مانند بعضي آلودگيهاي هوا و فشارهاي اجتماعي و سياسي ناشي از آن را افزايش مي دهد و موجب بالا رفتن هزينه هاي جانبي در امر بهداشت و درمان و سلامت جامعه مي گردد.
12) در ده سال آينده تلفات رانندگي در كشور ما 370 هزارنفر در سال پيش بيني مي شود اين آمار سرسام آور است كه برابر مجموع كشته شدگان كل كشورهاي جهان به علت سوانح رانندگي براساس استانداردهاي سازمان بهداشت جهاني است نسبت كشته شدگان به مجروحان در تصادفات در آمار جهاني سه درصد است ولي در ايران شاخص 3/18درصد است به عبارت ديگر ساليانه بيست و شش هزار نفر در تصادفات كشته مي شوند.
13) روزانه 12 ميليون ساعت وقت همه شهروندان در ترافيك هاي سنگين به هدر مي رود كه ارزش ريالي آن 15 ميليارد تومان است.
14) مصرف بيش از حد بنزين ضرر مالي وارد مي كند و گاهي موجب تاوان هم مي گردد هر خودروئي روزانه 10 ليتر و در مجموع63 ميليون ليتر بنزين مصرف مي شود.
راه حل مسائل و مشكلات ترافيك در كوتاه مدت
1) استفاده از كمربند ايمني و كلاه ايمني درزمان حركت با اتومبيل و موتور سيكلت و جلوگيري از تردد موتورسيكلت هاي فاقد شماره و تخلف رانندگان متخلف .
2) بازديد و كنترل وسايط نقليه به منظور اطمينان از سلامتي خودرو. اين اقدام مي تواند ازطريق مدارس، دانشگاهها، كارخانجات، ادارات، سازمانها و شركتها با برنامه ريزي اصولي بصورت كامل و كنترل شده انجام پذيرد .
3) آشنايي كامل رانندگان به علائم راهنمايي و رانندگي .
4) آشنايي رانندگان به اصول اوليه مكانيكي خودرو.
5) كنترل تردد موتورسيكلت ها به نسبت جمعيت .
6) جلوگيري از توليد و عرضه موتورسيكلت هاي چهارزمانه .
7) سعي در توسعه استفاده از دوچرخه بجاي انواع موتورسيكلت .
8) جلوگيري از حمل كالا و مسافر توسط موتورسواران كه بصورت خيلي خطرناك معمول مي گردد.
9) رفع كليه موانعي كه موجب اختلال در ديد رانندگان مي گردد ازجمله شاخه هاي درختان بخصوص در ماههايي كه موجب پنهان شدن چراغهاي راهنمايي و علائم رانندگي و محدوديت ديد رانندگان مي شوند .
10) دركاشت درخت بايد باتوجه به موقعيت وشرايط خاص خيابانها ومناسبتهاي موجود اقدام كرد نبايد توجه داشت كه كجا بايد درخت كاشت بلكه بايد دقت كرد كه كجا نبايد درخت كاشت و چه درختي را كجا بايد غرس نمود .
11) در نصب علائم رانندگي و راهنمايي بايد مكان، اندازه، رنگ، درشتي و ريزي خط، تعداد، فاصله علائم از همديگر دقت و توجه لازم را معمول داشت و اين اقدامات براساس نظريه كارشناسان انجام پذيرد .
12) خريد تجهيزات از خارج به نفع كشور ما نيست بايد به انتقال تكنولوژي فكركرد و كنترل توليدات داخلي، نه وارد كردن تجهيزات از خارج از كشور .
13) رسيدگي به روشنايي خيابانها و معابر كه امروزه از مسائل پيش پا افتاده در شهرهاي دنياست .
14) جمع آوري ماشينهاي اسقاطي وقديمي و از كار افتاده از كنار خيابانها و معابر.
15) انجام خط كشي خيابانها، بلوارها و جاده ها و دقت در خط كشي عابر پياده در محلهاي مناسب و كنترل عبور و مرور عابرين و رانندگان .
16) به پياده روها و پياده راهها و افراد پياده توجه شود .
17) جايگزين كردن علائم ترافيكي بجاي علائم تجاري و انتخاب مكانهاي مناسب با مشخصات لازم براي تابلوها و علائم تجاري .
18) اصلاح آسفالتهاي نامناسب ولكه گيري خيابانها ومعابر ورفع موانع ومشكلات ايذائي و موضعي .
19) تعيين و اعلام زمان شروع و اتمام پروژه هاي شهري بخصوص حفاريهايي كه بوسيله ادارات آب، برق، تلفن و فاضلاب و... صورت مي گيرد و نصب علائم هشدار دهنده در مسير اجراي اين طرحها كه بصورت يك مشكل ادامه دارد و دولتها و دستگاههاي دولتي درحل اين مسأله حالت انفعالي پيدا كرده اند .
20) ايجاد پاركينگ درمحلهاي مناسبي درخيابانها ومعابربخصوص درمحلهاي پرجمعيت و پرترافيك.
21) هم سطح كردن دريچه ها و حوضچه هاي ايجاد شده در خيابانها و معابر بوسيله سازمانهاي مذكور كه درحال حاضر بصورت يك دست انداز و محل خطر رها شده است .
22) اصلاح هندسي تقاطعها و راستگردها وكنترل نقاط پرترافيك درساعاتي از روز بوسيله مأمورين وظيفه شناس نيروهاي انتظامي .
23) بي برنامگي موجب افزايش ترافيك و بي اعتباري مجريان و مأموران مي گردد بايد از يك برنامه اجرايي مستمر حمايت نمود و از اجراي حركتهاي نمايشي، ضربتي وموضعي جداً خودداري كرد.
24) حتي الامكان از بستن خيابانها و معابر بخاطر انجام آمد و شدهاي تشريفاتي كه اغلب مورد رنجش و اعتراض مردم است جلوگيري كرد .
25) برنامه ريزي در سطح كلان بايد صورت گيرد و امكانات و اعتبارات بصورت عادلانه بين استانها و شهرها و حتي روستاها تقسيم گردد بايد توجه داشت ايران فقط تهران و چند شهر بزرگ نيست .
26) اعمال قوانين ومقررات راهنمايي و رانندگي و برخورد با متخلفان كه متأسفانه وضع مطلوبي ندارد.
27) براي ماشينهاي شخصي كه مسافركشي مي كنند بايد فكر شود.
28) استفاده از وسايل ايمني دقيقاً مورد توجه رانندگان و مورد كنترل پليس باشد.
29) از اياب و ذهاب وسايل نقليه فاقد شماره جلوگيري شود.
30) صدا و سيما آمار تصادفات را با قيد علت وقوع آن اعلام دارد.
31) به وضعيت اقتصادي مأموران راهنمايي و رانندگي توجه شود.
32) برداشتن تيرهاي برق و مخابرات از معابر.
33) رفع سد معبر.
v راه حل مشكل ترافيك در درازمدت
1) بايد فكر كردن را به دستوردادن مقدم بداريم و از كارشناسان استفاده بهتري نمائيم. مديران مديريت كنند و بگذارند كارشناسان كارشناسي نمايند.
2) مسؤولين به مطالعه و تحقيق بها دهند بدون مطالعه و بدون درنظر گرفتن اصول شهرسازي و ترافيك و حمل و نقل عمومي از اقدام موردي پرهيز شود.
3) شهرداريها از متخصصان حمل ونقل و ترافيك خالي هستند اگر هم باشند اغلب در غير رشته تحصيلي خود كار مي كنند بايد به اين ضعف سازماني توجه شود.
4) متوليان حمل ونقل عمومي متخصصان اين رشته نيستند و اين خود بيشترين مشكلات را ايجاد مي كند.
5) درشهرداريها توجه به مسائل حمل ونقل دردرجه دوم اهميت است ومسائل مربوط به ترافيك ازطريق معاونت عمراني ياخدمات شهري برنامه ريزي مي شود. درست اين است كه معاونت حمل ونقل بخصوص درشهرداريهاي مراكز استانها درنظرگرفته شود.
6) مديريت حمل ونقل عمومي را دركنار مديريت حمل و نقل خصوصي ببينيم.
7) آموزش ترافيك با اخذ يااعطاي گواهينامه پايان مي پذيرد دوره هاي آموزش بنحوي براي رانندگان در مقاطع زماني مختلف درنظر گرفته شود.
8) به اصلاح قوانين راهنمايي ورانندگي توجه شود وفرهنگ آموزش ومطالعه قوانين را توسعه دهيم اگر چه بيش از آنكه نياز به اطلاع از قوانين داشته باشيم نياز به اطاعت از قوانين داريم.
9) استفاده از روشهاي جديد براي تأمين مراكز خدماتي در قسمتهاي مختلف شهري براي جلوگيري از مسافرتهاي غيرضروري افزايش يابد.
10) از توسعه كوي هاي سازماني وشهركهاي طبقاتي وصنفي كه موجب ايجاد
مسافرتهاي غيرضروي و خارج از استانداردهاي پذيرفته شده ناشي از قطع ارتباطات اجتماعي است و با فرهنگ اصيل ايراني و اسلامي نيز همخواني ندارد جلوگيري شود.
11) در طرحهاي جامع وتفصيلي سعي شود نيازمنديهاي اجتماعي چون ترمينال، ميادين ميوه و تره بار، مراكز تجاري و آموزشي حول يك محور متمركز نگردد و در مراكز و مناطق مختلف باتوجه به نسبت تقاضاي جامعه اتخاذ گردد.
12) روشهاي جديد براي تأمين مراكز خدماتي در قسمتهاي مختلف شهري براي جلوگيري از مسافرتهاي غيرضروري افزايش يابد.
13) پاركهاي مختلف براي خريد و فروش خودروها بخاطر كنترلي كه امكان ايجادش هست و از ضرورتهاي زمان حال است احداث شوند.
14) كيفيت حمل و نقل عمومي و كيفيت سرويسهاي خدمات رساني بخصوص ازنظر زمان ايست و حركت براي مسافران ارتقاء يابد.
15) به ايجاد پيست هاي موتورسواري بمنظور هدايت نيروهاي جوان و مستعد در جهت هدايت بسوي سالم سازي و سازندگي توجه شود.
16) خودروهاي فرسوده از بستر ترافيك حذف گردد.
17) از سيستم هوشمند در آمد و شد شهري كه تأثير مثبت آن در ترافيك ثابت شده استفاده شود.
18) درحد استانداردهاي جهاني قابل قبول سعي شود از وسايل حمل و نقل عمومي ميني بوسراني، اتوبوسراني، تراموا، قطار سبك شهري و مترو استفاده شود.
19) از اياب وذهاب وسايط نقليه عمومي وخصوصي غير مجاز به شدت جلوگيري شود.
20) صادقانه و شجاعانه و براساس تجربه هاي بدست آمده جهاني يك فكر اساسي براي پياده كردن مديريت واحد شهري بشود.
21) كارشناسان معتقدند براي حمل و نقل تعداد كمتر از 3 هزار نفر جمعيت به ميني بوسراني، 7 هزار نفر به اتوبوسراني، براي 15 هزار نفر تراموا، براي30 هزار نفر به قطار سبك شهري و براي بالاتر از 45 هزار نفر به مترو نياز است. براي تأمين حداقل نيازهاي جامعه به حمل و نقل عمومي برنامه ريزي شود.
22) عوارض سوختي كه شهرداريها در دهه چهل دريافت مي كردند50 دينار معادل 10% قيمت بنزين آن روز بود اكنون نيز شهرداريها چيزي بيش از پنجاه دينار دريافت نمي كنند من نمي دانم قيمت بنزين چقدر بايد باشد، اما مي دانم شهرداريها بايد همان ده درصد قيمت آن را بعنوان عوارض سوخت دريافت كنند با اين كار مي توان بسياري از هزينه هاي حمل و نقل و ترافيك را جبران كرد.
اسكندر اصلاني
رئيس شوراي اسلامي شهر يزد