در طول مدت دولت نهم و مخصوصاً دهم باب شده بود که نمایندگان مجلس، با فراخواندن مکرر وزرا به مجلس، وقت و انرژی آنها را گرفته و اجازه تمرکز کاری را از آنها سلب کنند.
این رویه که با انتقاد رئیس جمهور و وزرا مواجه شده بود با پاسخ " سوال از وزیر حق مجلس است" روبرو میشد و البته چون حق مسلم نمایندگان هم بود، دولت راه گریزی نداشت. تا جائی که کار به سوال از رئیس جمهور هم کشیده شد!
با شروع به کار کابینه دولت یازدهم، این رویه ادامه یافت، با این تفاوت که طیف سیاسی نمایندگان سوال کننده تغییر کرد. اما شروع این سوالات آنقدر زودهنگام بود که در برخی موارد شائبه سیاسی کاری از آنها به ذهن میرسید.
دیروز سوال ۴۱ نماینده از وزیر اطلاعات در رسانهها منتشر شد. ذیل این سوال، ۲۱ مصداق مطرح شده که بیارتباطی محض بسیاری از آنها با وزیر اطلاعات باعث تعجب میشود!
شاید از مجموع ۲۱ مصداقِ سوال شده از وزیر، بتوان ۱۰ مورد را مرتبط با حوزه کاری ایشان قلمداد کرد و طرح مابقی را بی مورد دانست.
سوالات مکرر و بعضاً تکراریِ نمایندگان از آقای ظریف نیز در این مدت، به روال تبدیل شده است. با این وضعیت به نظر میرسد ظرفیت خوبِ سوال از وزرا که یکی از ابزارهایِ قویِ نظارتی نمایندگان است، رو به لوث شدن میرود.
البته ناگفته نماند که اقدامات برخی وزرا نیز در این مدت کوتاه وزارت خود، انصافاً جای بررسی و نظارت و پیگیری داشته است، اما آیا تنها ابزار نظارتی همین شیوه "سوال" است؟ مثلاً نمایندگان نمیتوانند با نامهنگاری سوالات خود را پیگیری کنند تا هم کمتر وقت وزیر را گرفته و هم ظرفیت سوال در مجلس را عادی نکنند؟
شاید سالها پیش وقتی بحث سوال نمایندگان از یک وزیر مطرح میشد، حساسیت ها زیاد میشد و مردم پیگیر میشدند که چه اتفاقی رخ داده که کار به سوال از وزیر کشیده شده است. اما ۲-۳ سالی است این اقدام کاملاً عادی و حتی در مواردی بی اهمیت شده است.
مطلب این صفحه را به زبان دلخواه خود ترجمه کنید