آرمان- رضا رئیسی: همسنگر حاج احمد، فرزند فاضل امام(ره)، همنشین بهشتی مظلوم، سید جوانی که در روزهای مبارزه و قیام با اندیشهورزی و سخنآرایی متفاوتش در میان مبارزین روزهای سخت نامآور شد. انقلاب که پیروز شد عرصه فرهنگ و قلم را برای تحقق آرمانها و ایده آلهایش برگزید. از حضور در روزنامهها گرفته تا وزارت ارشاد؛ عرصه، عرصه خردورزی و تعاطی اندیشه و تعالی فکر بود. آرام و بی هیچ آلایشی در کتابخانه ملی روزگار میگذراند که حکم سیاستورزی به نامش زدند. در حماسهای به یاد ماندنی و برخلاف تمامی پیشبینیها بر راس هرم قوه اجرایی آمد، سیاستمداری که بیشتر از جنس فرهنگ و هنر بود. در هشت سال پرتلاطم روزهایی پرفراز و نشیب را پشت سر گذاشت اویی که در دوره دوم با چشمانی اشک بار زمزمه کرد: «در عاشقی گریز نباشد زسوز و ساز/ استادهام چوشمع، مترسان زآتشم» اویی که نه به میل خود که با خواست و مطالبه ملت یکبار دیگر جامه سیاست پوشید. به هنگامه خداحافظی از عرصه قدرت اجرایی خیال خود و همه را راحت کرد، گفت که هیچ سمت و پستی را نمیپذیرد و ترجیح داد در بنیاد باران بهاندیشه گری بپردازد. او با همه خاطرات و دستاوردهای پر و پیمانش نمیخواست دیگر در عرصه اجرایی به میدانداری بپردازد و هر چند زمزمههای ورود دوبارهاش به عرصه انتخابات ریاستجمهوری در بهمن87 جدی شد و با اصرار و ابرام سیاستورزان جناح چپ میرفت تا یکبار دیگر ناخواسته تسلیم میل و خواست عمومی شود اما صحنه به گونهای آرایش یافت که او با فراغ بال خود را از عرصه رسمی کنار کشید. انتخابات سال88 و حوادث پیرامونی آن دور تازهای از حیات سیاسی سیدمحمد خاتمی را رقم زد. تضادها و انشقاقها به اعلی درجه ممکن رسیده بود و نگاههای بسیاری در این میانه به سید همیشه خندان معطوف بود و او به مثابه همه ادوار گذشته میخواست در وانفسای این کشاکشها دری به صلح و صفا و آشتی بگشاید. رئیس جمهور اسبق جایگاهی یگانه در این میانه داشت و هر کنش وی میتوانست تاثیری سترگ بر جای بگذارد. درست در این هنگامه بود که پیش از انتخابات نهمین دوره مجلس آن بیانیه سرگشاده را نوشت و همگان را توصیه به گذار از چالشها و فراموشی مخاطرات و حرکت در مسیر همافزایی و همنوایی عمومی کرد. گفتاری که همانند همیشه تندروهای بیرونی و منتقدین داخلی را به هجمه بی فروکاست علیه وی واداشت اما او که طرح گفتوگوی تمدنهایش دنیا را به تفکر واداشت، اکنون که هموطنانش نیازمند همنشینی و هماندیشی برای گذار از چالشها داشتند بدیهی بود که نمیتوانست دم فرو بندد و سکوت کند. در انتخابات دوره یازدهم ریاستجمهوری نیز با تمام وجود به میدان آمده و از اعتبار سیاسی خود بیمحابا خرج کرد تا حماسه سیاسی رقم خورده و برونرفتی مقبول و معقول حاصل آید. حال با گذار از آن چالشهای فرصتسوز و در حالی که با خلق حماسه سیاسی، فضای عمومی کشور روندی مطلوب به خود گرفته و خاتمی همانند دیگر بزرگان خیراندیش در این میانه خشنود از این فعل و انفعالات دعوت به همافزایی و وحدت و همدلی میکند باز عدهای بیمحابا بر وی میتازند و تندترین سخنان و عکسالعملها را نسبت به مردی روا میدارند که دوست و دشمن بر ادب و متانتش شک نداشته و هر آنکس که وی را بشناسد و لمحهای عملکردش را بنگرد در خیراندیشیاش شک نخواهد کرد.
از سودای قدرت تا خیراندیشی برای ملت
هر آنکه خاتمی را بشناسد و حتی مروری بر عملکردهایش داشته باشد میداند او هیچ گاه مفتون قدرت نبوده شاید این خصلت را از استادش بهشتی به یادگار داشته باشد که گفت: «ما تشنگان خدمتیم نه شیفتگان قدرت.» او همان هشت سال را نیز که به رتق و فتق امور اجرایی پرداخت اگر به خودش بود نمیپذیرفت چرا که از همان اول با بحث و نظر و فکر و اندیشهورزی قرابتی ویژه داشت. آنچنان که در پاسخ به هجمهها و تخریبها و شایعه کاندیداتوریاش برای انتخابات ریاستجمهوری یازدهم با صراحت گفت: «حاضرم تعهد محضری به آقایان بدهم که کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری نمیشوم.» شاید بد نباشد نقل خاطرهای در این میان برای روشن شدن هر چه بیشتر موضوع. در بحبوحه انتخابات مجلس نهم و درست پس از آن بیانیه معروف مبنی بر عبور از منازعات گذشته و نظر به افق پیش رو که خاتمی را یکبار دیگر به ورطه نقدهای گزنده از سوی تندروهای هر دو سو کشانده بود. به نزدش رفتم و صحبت که به میــدانداری در عرصــه سیاسی رســـید از وی پرسـیدم کــه محافظــهکاران شما را متهم به حرکت با موتور خاموش میکنند، با خنده پاسخ داد ما موتورمان کجا بود! و اضافه کرد اگر به خاتمی میلیاردها دلار بدهند دیگر حاضر نیست پستی قبول کند. او با صراحت گفت آنچه را که گفتم تنها از باب خیراندیشی و برای گذار از بحرانها بود و بس.
خاتمی، فرصتی برای ایران
نخبگان و فرهیختگان در عرصههای مختلف به یکباره بروز و ظهور نمییابند. مولفههای متعدد و ظرفیتها و ظرایف بسیاری باید به همافزایی بشتابند تا نخبهای بروز و ظهور یافته و بر گرانیگاهی خطیر جای خوش کند. خاتمی با آن اعتبار و اعتنای بینالمللی و محبوبیت و مقبولیت در میان نحلههای مختلف سیاسی و با آن دلبستگی و دغدغه همیشگیاش برای اعتلای انقلاب اسلامی از آن ظرفیتهای ممتازی است که به سادگی بدست نیامده و اکنون در آستانه هفتمین دهه زندگانی خود با کوله باری از تجربیات گرانسنگ درخت پرباری است که میتوان در عرصههای مختلف از وی بهره جست آنگونه که در انتخابات اخیر نیز در کنار آیتا...هاشمی دو استوانه تاثیر گذار خلق حماسه سیاسی بودند و اکنون که دشمنان بیرونی درصدد خدشه به دستاوردهای دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی در تبلور گفتمان تعاملمدارانه و جذب کننده دولت تدبیر و امید میتوان از ظرفیتهای وی بهره فراوانی جست نکتهای که خود وی نیز تمایل نشان داده و قصد سفر به ژوهانسبورگ و حضور در خاکسپاری ماندلا را داشت اما برخی مسائل مانع تحقق این مهم شد.
خاتمی بهمثابه یک کنشگر اجتماعی
همانگونه که اشاره رفت سیدمحمد خاتمی در آستانه 70 سالگی نه سودایی برای قدرت دارد و نه تمایلی بر کسب شهرت او اما نمیتواند کنج عزلت گزیده و از ظرفیتهای بالقوهای که اقبال اجتماعی و سیاسی مردم و نخبگان برای وی فراهم کرده چشم بپوشد. همین است که در قالب دبیرکل مجمع روحانیون مبارز به حرم امام راحل میرود و با همراهی یاران دیرین و در معیت یادگار فاضل امام(ره) جلوهای تازه از حضور سیاسی و اجتماعی را به منصه ظهور میرساند و در پیامی سراسر وحدت آفرین و در راستای زدودن دلخوریهای پیشین همگان را دعوت به حضوری غرور آفرین در مراسم سالگرد پیروزی انقلاب میکند. در کلام وی رافت و نوعدوستی و دغدغهمندی منافع ملی موج میزند؛ همویی که در انتخابات ریاستجمهوری و پیشتر ملامت کشید و حرف شنید اما پا پس نکشید و همگان را دعوت به طی طریق در مسیر اقتدار ملی و وحدت در عین تکثر کرد. حال بهرغم تمامی این اقدامات و خیرخواهیهایی که هیچ منصفی را یارای انکار و چشم پوشیاش نیست بازهم بر او میتازند و هجمه وارد میکنند. حتی با توزیع شبنامه حق حضور وی در مراسم پیروزی انقلاب را برنمیتابند و در رسانههای خود تندترین حملات را متوجهاش میکنند و پلاکارد منزجر کننده برایش میسازند اما او نه به پای خود آمده که بگذارد و برود؛ او برای انقلابی که نقد جوانی به پایش ریخته در میانه میدان است هر چند آنان که تکصدایی و تصلب را پذیرایند و پیام ملت مبنی بر دوری جویی از افراط و تفریط را نشنیدهاند هنوز بر گذشته انشقاقی رجهای طویل بزنند.
در نهایت...
خاتمی هشت سال تمام رئیس شورای عالی امنیت ملی و دومین مقام کشور بوده و بیش از سه دهه و اندی در پستهای مختلف تجربه اندوخته و به کشور و انقلاب خدمت کرده است. در سالهای مبارزه همدوش و همیار یادگار امام بوده و مورد تفقد رهبرکبیر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی قرار گرفته و در سالهای ریاستجمهوری و در پایان دوران خدمت در این عرصه مورد احترام و تایید رهبر معظم انقلاب بوده. در میان نخبگان و تودههای عام اجتماع مقبولیتی غیرقابل انکار دارد و تمامی کنشهای چند سال اخیرش در راستای منافع ملی و زدودن انشقاقها و جلب همافزایی بوده و حال نیز او نه در جایگاه رئیس شورای عالی امنیت ملی که به عنوان کنشگری مورد وثوق مردم عملکردهایش در راستای ارتقای ضریب امنیت ملی است که مهمترین مولفه آن جلب همذات پنداری و همنوایی میان حاکمیت و ملت است؛ این نکتهای است که تندروهای آشتیناجو اگر منافع ملی و خواست اکثریت جامعه را مد نظر دارند به جای پرخاش و نقدهای نامنصفانه لازم است به آن توجه مبذول دارند. پرونده منازعات پیشین میرود که بالاخره پایانی بیابد و خاتمی در این میانه مهرهای کلیدی است که میتواند در راستای نزدیکی طیفها و نگرشهای مختلف نقش بسیاری ایفا کند.
مطلب این صفحه را به زبان دلخواه خود ترجمه کنید