فرهنگ امروز/حسین امیری: به گواهی پشت صحنه و آنچه بر پردهی سینما میبینیم، معراجیها بازگشتی به اولین ساختهی سینمای دهنمکی است. ساختار قصه اولین چیزی است که بر این مسئله دلالت میکند، داستان جوانی که پس از برخی کشوقوسهای خانوادگی راهی جبهه میشود و حضور وی در جبهه با عملیاتی همزمان میشود که با پاتک شدید عراقیها مواجه شده و همهی گردان قتلعام میشوند ... این چکیدهی داستان معراجیهاست، درحالیکه با اندکی تغییر بر اخراجیهای ۱ نیز دلالت میکند با این تفاوت که جوان اخراجیها بهاجبار و از سر ناچاری به جبهه میآید؛ ولی در معراجیها او عاشق جبهه است و خانوادهاش با جبهه رفتن او مخالف هستند. این بازگشت به فرم اخراجیها بهعنوان فیلمی موفق ایراد چندان بزرگی محسوب نمیشود؛ زیرا آنچه از این ساختار عاید اخراجیها شده بود انسجامی بود که شمارهی یک آن را از دو نسخهی دیگرش متمایز کرده است. معراجیها از انسجام داستانی برخوردار است برخلاف اخراجیهای ۳ و تا حدودی ۲، این بار با داستانی شریف و پرکشش هرچند خلوت و کمکنش مواجه هستیم.
یکی از جهات شباهت معراجیها به اخراجیها، روند شکلگیری فیلمنامه است، هر دو فیلم اول برای سریال نوشته شده و سپس تبدیل به سینمایی شدهاند و جالب است بدانیم که هر دو فیلم اول قرار بوده وقایع جبهه را به صورت فلاشبک روایت کند، ولی در نسخهی سینمایی این اتفاق نیفتاده است و قصهای سرراست و روایتی مستقیم از وقایع جنگ، بنیان اصلی فیلم قرار گرفته است. اینکه چرا اخراجیهای ۱ از این تغییر قصهی اولیه ضربهی چندانی نخورده است بحث دیگری است، شاید بدیع بودن سوژهی اصلی فیلم باعث شده تا ضعفهای اینچنینی به نظر نیاید، درحالیکه قصهی معراجیها بدیع نیست، ماجرای جوانی که میخواهد به جبهه برود و پدری که آنقدر مخالف است که حاضر است خودش به جبهه رفته و فرزندش را برگرداند، چندین بار در سینمای ایران تکرار شده است. تنها عنصر جدید در این میان نگاه خاص دهنمکی است که با نگاهی انتقادی به جامعهی آن زمان نگاه میکند و افراد ریاکار و کسانی را که به هر نحوی میخواستند خود و خانوادهشان را از جنگ دور نگه دارند را به تصویر میکشد. نقطهی قوت معراجیها نسبت به اخراجیها نیز طنز فاخرتر آن است، معراجیها به جای شوخیها و طنزهای پیامکی از تضاد افراد ترسو و مجاهدین و رزمندهها برای ایجاد موقعیت طنز استفاده کرده است.
استخراج نسخهی سینمایی از یک سریال باعث شده است معراجیها یک فیلم تلویزیونی از آب در بیاید تا فیلم سینمایی. در بیشتر سکانسها رخداد خاصی را نمیبینیم و فقط این دیالوگها و توانایی بالای مهران رجبی در بداههپردازی و اجرای دیالوگها فیلم را پیش میبرد و اکثر اتفاقات در زبان رخ میدهد. مانند سایر آثار دهنمکی باز هم با طنز زبانی مواجه هستیم و تقابل عافیتطلبی نقش مهران رجبی با شجاعت رزمندهها نیز بهجز یک مورد به طنز موقعیت نمی انجامد. بههرحال دهنمکی مانیفست خود را دربارهی جنگ و عافیتطلبان در قالب این فیلم بیان میکند و این بار از جانب رزمندگانی که معراجی بوده و ذرهای دلبستگی به مادیات نداشتند این همه را بیان میکند. از این جهت معراجیها نقطهی مقابل اخراجیهاست؛ اما خارج شدن بهیکبارهی فیلم از روند طنز و شروع سکانسهای جنگی آن هم در نهایت تلخی، نوعی دوپارگی و افت قصه را ایجاد میکند بهخصوص اینکه نقش شخصیت اصلی قصه در این میان مشخص نیست؛ زیرا گردان به ۳ دسته تقسیم میشود و هریک در ناحیهای متفاوت قتلعام میشوند تا گردانهای دیگر بتوانند عملیات اصلی را انجام دهند. در این میان قهرمان قصه هیچ کار خاصی انجام نمیدهد و در گوشهی تصویر اینجا و آنجا میرود در میانهی قتلعام نیروها، فرمانده دغدغهاش این است که محمد (قهرمان فیلم) چرا بدون اجازهی ولی به خط مقدم آمده است.
یکی از ابعاد مهم سینما، بعد تجاری آن است و در این زمینه دهنمکی حرف اول را میزند، او بازاریاب قهاری است و میداند چه فیلمی را با چه نوع هدفگذاری بسازد. با احتساب شهرنشینی و روستانشینی و وضعیت سنی حدود ۴۰ میلیون نفر ایرانی بهصورت بالقوه مخاطب سینما میتوانند باشند، دهنمکی فیلمی نمیسازد که همهی مردم ایران را به سینما بکشاند، اصولاً چنین امکانی برای هیچ فیلمسازی وجود ندارد، او فیلمهایی میسازد که به دغدغههای مشترک اکثریت مردم ایران بپردازد؛ ولی هدفگذاری، فروش فیلمش را بر ۱۰ الی ۱۵ درصد از این مخاطب بالقوه یعنی ۴ الی ۶ میلیون قرار میدهد. در وضعیت امروز سینما که کمتر فیلمی یک میلیون مخاطب دارد او اگر بتواند ۴ میلیون نفر را به سینما بکشاند بدون شک موفق است، برای همین فیلم معراجیها نیز علیرغم ضعفهایش میتواند یکی دیگر از فیلمهای پرفروش سینمای ایران باشد.
هرچه هست ساخته شدن فیلمی که مخاطب عام دارد در وضع موجود سینما مغتنم است؛ زیرا تعداد بالای فیلمهای تلخ و دارای ریتم کند در جشنواره نشان از سالی کمرونق در پیش روی سینمای ایران دارد، سینمایی که هر روز بیشتر از دیروز از بطن جامعه فاصله گرفته و به جای مردمی شدن، دولتیتر میشود. معراجیهای علاوه بر اینکه مانند سهگانهی اخراجیها جذابیت زیادی برای مخاطب عام دارد، شریفتر و دفاع مقدسیتر است و امید است خونی تازه به رگ اقتصاد مردهی سینمای ایران تزریق کند.
مطلب این صفحه را به زبان دلخواه خود ترجمه کنید