"غلامرضا حسنی" ملقب به "ملا حسنی" متولد ۱۳۰۶ در روستای بزرگآباد در ۳۰ کیلومتری ارومیه در یک خانواده سنتی- مذهبی و البته زمیندار و متمکن بزرگ شد و تا چندی پیش نماینده ولی فقیه در استان آذربایجان غربی و امام جمعه ارومیه و قبلتر، نماینده اولین دوره مجلس از این شهر بود. او تحصیلاتش را تا ششم دبستان در روستا ادامه میدهد و در ۲۰ سالگی به حوزه علمیه ارومیه و چندی بعد برای ادامه تحصیلات حوزوی به قم میرود. بعد از دو سال توسط آیتالله "شریعتمداری" به کسوت روحانیت در میآید.
به گزارش افکار، حسنی پدرش را در ۱۴سالگی از دست داد و دو سال بعد از آن به توصیه مادرش یک اسلحه "ورندل" تهیه میکند تا بتواند از خود و خانوادهاش در برابر رخدادها دفاع کند و این نخستین آشنایی این طلبه جوان با اسلحه است که بعدها هیچگاه از وی جدا نمیشود. حسنی درباره دقتش در تیراندازی میگوید: من در ۵۰، ۶۰ متری میایستادم و نشانه میرفتم و دقیقا نوک سیگار را میزدم.
"کریم حنیف"، قائم مقام صداوسیمای آذربایجان غربی در این زمینه میگوید: قبل از انقلاب با تعدادی حزباللهی در ارومیه گروهی تشکیل میدهد و از سال ۵۷ رسما گروه مسلح "مبارزین ژنرال حسنی" در ارومیه و در استان شکل گرفت و من هم به آنها ملحق شدم و در تیمهای دونفره و چهار نفره سازماندهی شدیم. بیشتر این عملیاتها توسط آقای حسنی به عنوان فرمانده ارشد طراحی میشد و مردم به ایشان لقب ژنرال حسنی را داده بودند و یکی از کارهای شگفت او در نزدیکی انقلاب آن است که روی منبر به آموزش استفاده از سلاح پرداخته است.
"رشید حسنی" پسر بزرگ ملا حسنی است که به سازمان کمونیستی چریکهای فدائیان خلق گرایش داشت. بنا به روایتی که ملا حسنی نقل میکند، خودش پسرش را به دادگاه انقلاب معرفی میکند و در خاطراتش میگوید: وقتی خبر اعدامش را شنیدم، اصلا ناراحت نشدم چون به وظیفه خود عمل کردم. حسنی پس از گذشت ۳۰سال از اعدام رشید، میگوید از اعدام فرزندش همچنان رنج میبرد. آقای حسنی در سال ۹۱ به خبرگزاری رسا گفته که اعدام فرزندش برای او "فوقالعاده سخت" بوده و اعتقاد دارد اگر برای تربیت رشید بیشتر وقت میگذاشت، وی به چنین سرنوشتی دچار نمیشد.
امام جمعه ارومیه در کتاب خاطراتش نوشته که حکم فرزندش در نهایت "حبس ابد بود" و متاسفانه قاضی پرونده همینطور فلهای حکم صادر کرده بود. به اعتقاد وی، برخی از احکام اعدام اوایل انقلاب از سوی افرادی وابسته به گروههایی که در بعضی ارگانها و به خصوص در دستگاه قضایی نفوذ کرده بودند، صادر شده. از میان ائمه جمعهای که از دوران امام خمینی (ره) حکم امامت داشتند، شاید تنها چهرهای که همواره در جناح راست یا اصولگرا باقی ماند، حسنی بود و جز او، همه آن ائمه جمعه دیگر به اصلاح طلبان یا جناح خط امام (ره) نزدیک بودند.
حسنی در دوران ریاستجمهوری محمد خاتمی بهدلیل برخی نطقها و خطبههای تند و معروفش که عموما علیه دولت خاتمی و اصلاح طلبان بود، معروف شد. حسنی همواره خود را یک کشاورز میدانسته و در طول سالیان از طریق کشاورزی امرار معاش کرده است و هیچگاه سمت دولتی نداشته و معتقد است که روحانیت نباید به درآمد دولتی متکی باشد چراکه نمیتواند آزادانه سخن خویش را بگوید.
حسنی خودش در مورد محل دفن پس از مرگش میگوید: در سینه کوه برای خودم محل دفن و قبر انتخاب کردم و راضی نیستم بعد از مردن، جنازهام، حتی یک متر از زمین کشاورزی و مستعد را اشغال کند. (ص ۳۰۴ (وی سالهای سال یکی از خطبای معروف در فضای سیاسی کشور بود و به جرات میتوان گفت که هزاران ساعت حرف زده است. کمتر موضوع سیاسی و اجتماعی بوده است که حسنی در مورد آن نظر نداده باشد.
مطلب این صفحه را به زبان دلخواه خود ترجمه کنید