یک کتاب، یک نویسنده بافقی(کتاب سوم: فرهنگ مردم بافق(شوچر))
نام کتاب: فرهنگ مردم بافق(شوچر)
نویسنده: محمد علی طالعی بافقی
ناشر: علم نوین
سال چاپ: ۱۳۸۹
شمارگان: ۳۰۰۰ جلد
تعداد صفحات: ۴۵۶صفحه
در پیشگفتار کتاب، نویسنده درباره دو لقب شهرستان بافق یعنی دارالشجاعه و قصبه طیبه توضیحاتی می دهد. در بخش پایانی پیشگفتار به حذف یا تغییر بسیاری از آداب و سنن مردم بافق اشاره ای می شود.
آقای طالعی در بخشی از مقدمه کتاب آورده است:
تلاش برای ماندن و حفظ موجودیت و معرفی آن به نسل جوان هویت طلب است که نسبت به گذشته خود، فرهنگ و آب و خاکی که در آن به رشد و بالندگی می رسند احساس تعلق و تعهد کنند و ایمان بیاورند که آنچه هست و آنچه شده اند حاصل تلاش نسلهای متمادی است و تحت هر شرایطی باید از آن محافظت نمایند.
در قسمتی دیگر از مقدمه کتاب آمده است:
در نشست های متعددی که در طول پنج سال جمع آوری داده های این پژوهش با معمرین و سالخوردگان داشتم اظهار می کردند مطالبی را که الان بازگو می کنیم روزگاری به فرزندان و نوه ها می گفتیم ولی امروز خریداری ندارد. دور هم که جمع می شدیم نشخوار و شوچر( مشغول بودن و سرگرمی شبانه) ما حرف زدن بود. در افواه مردم است که وقتی پیر و سالخورده ای می میرد یک کتابخانه دفن می شود و یا زیر هر سنگ قبر، یک تاریخ خوابیده است و… .
کتاب فرهنگ مردم بافق در دو بخش نوشته شده است. بخش اول شامل ۱۹ فصل است که به معرفی فرهنگ مردم بافق با موضوعات محرم، رمضان، چله، فرهنگ کشاورزان، آب در فرهنگ مردم، نام گذاری، صنایع دستی، دعاها، باورها، چیستان، بازیها، کودکان، مکتب خانه، آشها، حکایتها، اوزان و مرگون پرداخته شده است. در بخش دوم اشعار فولکوریک در دو فصل اشعار عامیانه، و ضرب المثل های موزون آورده شده است.
گندم همه جا نون گندم جا به جا
بشناس جاتا بگذار پاتا
قسمت کس، کس نخوره گر بخوره، جا نخوره
الهی تا تگ جوغنو باشه رو غنو
سید محمد طباطبایی
عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بافق