پارسینه / حجت الاسلام مسعود دیانی: پایان نامهی کارشناسی ارشدم دربارهی توجیهات اخلاقی توهین به مقدسات دیگران بود. عنوان دقیقش این بود:
توهین به مقدسات: مفاهیم، دامنه و توجیهات اخلاقی با رهنماییهای بی دریغ استاد دکتر اسلامی
نه به عنوان موضوعی برای رسالهی دکتری، بلکه به خاطر دغدغه و علاقهی شخصیام پیگرش هستم. به خاطر همین دیشب در یکی از مجالس خاص مشهور به عید الزهرا، فرحة الزهرا و یا در اصطلحی عامیانه تر «عمر کشون» در اصفهان شرکت کردم.
این مشمئز کننده ترین تجربهی زندگی من در سه دهه ای بود که پشت سر گذاشته بودم. توی مجلس دلم فقط گریه و استفراغ میخواست. مجلسی پر از فحاشی، پر از شوخیها و حرکتهای رکیک جنسی، پر از اعمال سخیف، پر از توهین، پر از حماقت و پر از تعصب بود.
شاید بر دوستان من این ادعا گران تمام شود؛ اما حقیقت آن است که بی سابقه ترین، رکیکترین، چندش آور ترین و تنفر آمیز ترین توهین به مقدسات دیگران توسط گروهی از شیعیان و نسبت به مقدسات تمام اهل سنت انجام میشود. دست کم من با تحقیقاتی که در زمینهی پایان نامهام داشته امن توهین دیگری نسبت به مقدسات دیگران به این اندازه عمیق و سخیف سراغ ندارم. اگر کسی سراغ دارد حتما به من هم بگوید.
این بی سابقه بودن از چند جهت است:
نخست آنکه این رفتار به قصد و انگیزهی توهین و با علم به توهین آمیز بودن رفتار انجام میگیرد. در بسیاری از موارد جنجال بر انگیز و چالش آفرین عامل و فاعل مدعی است که قصد توهین نداشته است. مثلا رفتارش را یک نوع بیان هنری، طنز و یا گونه ای از نقد و انتقاد میداند. این گونه مجالس اما از آغاز با انگیزهی صریح توهین به مقدسات دیگران بر پا میشود.
دوم آنکه این رفتارها ماهیتی جمعی و آیینی پیدا کرده است. این در حالی است که اکثریت قریب به اتفاق رفتارهای توهین آمیز نسبت به مقدسات دیگران به صورت فردی انجام میشود.
سوم آنکه این توهینها از سوی توهین کنندگان به عنوان رفتار مستند دینی انجام میشود و به صورت رسمی و صریح توسط گروهی از عالمان دینی و روحانیون مورد تأیید قرار میگیرد.
چهارم آنکه محتوای این مجالس آکنده از توهین آمیز ترین رفتارهای ممکن است. اگر کسی شدید تر از این توهینها نسبت به مقدسات دیگران سراغ دارد حتما حتما حتما به من هم بگوید.
و اما بعد:
چند نکته به نظرم میرسد:
نخست آنکه به عنوان یک انسان، یک مسلمان و به عنوان یک طلبهی شیعه از همهی برادران و خواهران اهل سنت عذرخواهی میکنم.
دوم آنکه معتقدم حاکمیت باید ورود جدی تری به این مسأله داشته باشد. رهبری انقلاب فتاوای ارزشمندی در حرمت توهین به مقدسات اهل سنت از خود به جای گذاشتهاند. اما صرف اعلام این فتاوی کفایت نمیکند. حاکمیتی که معتقد است دولتهای غربی در زمینهی توهین به مقدسات باید آزادی بیان را محدود کنند، حاکمیتی که اعتقاد به ایمانی بودن ولایت حضرت علی و نه سیاسی بودن آن را توهین به مقدسات قلمداد میکند و نویسندهی چنین مطلبی را روانهی زندان میکند -و دهها نکتهی دیگر که بماند- چگونه اجازه میدهد که چنین مجالسی با این حجم از رفتارهای سخیف و کثیف به صورت علنی و اسم و رسم دار برگزار شود.
متأسفم بگویم که مجلسی که دیشب در آن شرکت کردم مربوط به هیئتی بود که یک هفتهی قبل مستند عزاداریهایش از سیمای اصفهان پخش شد. صریح بگویم. اصفهانیهای جمع میشناسند: هیئت حدیث کسا! و جالب آنکه در این مجلس به بهانهی فتاوی ارزشمندی که گفته شد به رهبری انلقلاب توهین شد. راستی مدافعان سینه چاک ولایت این شبها کجا میروند!؟؟؟
بی شک برخوردهای امنیتی تمام راه حل مسأله نیست. اما اگر جایی چنین برخوردهایی ضرورت داشته باشد این مورد قطعا یکی از همان ضرورتها خواهد بود. وهن این مجالس کجا و وهن قمه زنی کجا!؟ این هم وهن مقدسات خودمان است و هم وهن مقدسات دیگران.
مطلب این صفحه را به زبان دلخواه خود ترجمه کنید