روضه خوانی یکی از مجالس و آئین هایی است که ریشه در اعتقادات مردم این مرز و بوم دارد. شیعیان ساکن درحسینیه ایران از دیرباز با برپائی محافل و مجالس مختلفی عشق و ارادت خود را به اهل بیت عصمت و طهارت به ویژه حضرت اباعبدالله الحسین (ع) ابراز می نمودند که یکی از این مراسم، برپائی مجالس روضه خوانی است و اما درمورد سابقه روضه خوانی و اولین روضه خوانان نقل های متفاوتی ذکرشده است ولی آنچه مشهور و منقول است اولین روضه خوان بر امام حسین علیه السلام جبریل امین بود که روضه عطش حسین را برای حضرت آدم علی نبینا وآله وعلیه السلام خواند و آن حضرت بر سیدالشهدا گریست . اولین روضه خوان بر پیکر بی سر حسین نیز کسی نبود جز اُم المصائب زینب کبری سلام الله علیها و روضه خوان مسجد شام نیز سید الساجدین و زین العابدین علیه السلام بود که یزید و یزدیان را با خطبه خود رسوا کرد و اولین کسی که درکنارتربت آن حضرت به مرثیه سرائی پرداخت جابرابن عبدالله انصاری بود که در روز اربعین به زیارت مولای خویش رفت و با آن آداب مشهور حضرت را زیارت کرد و برسر مزارش به روضه خوانی پرداخت .
روضه خوانی و شرکت درمجلس روضه جزء لاینفک زندگی یک یزدی است و درتمامی ایام سال دراین دیار مجلس روضه خوانی برپاست . ایام خاص محرم و صفر ، فاطمیه ، سالروزشهادت و وفیات معصومین را می توان اوج روضه خوانی دراین دیار دانست که بعضا تعداد مجالسی که درسطح شهر یا روستاها برپاست از هزاران متجاوز می شود . نذورات روضه خوانی و وقفیات آن نیز نشانه توجه خاص یزدی ها به این آیین است . یادبود متوفیان شیعه در یزد از ختم و هفته و چهلم و سال نیز با برپائی مجلس روضه گرامی داشته می شود و وین سبب است که روزی از ایام سال را نمی توان دریزد بیابی که مجلس عزای حسین و مراسم روضه خوانی برپا نباشد
علاوه بر مساجد و تکایا ، یزدی های از دیرباز روضه خوانی درمنزل خود را مایه برکت می دانند و برخی خانه های خود را وقف روضه خوانی کرده اند و عده ای دیگر با نذر کردن ، خود را مقید به برپائی مجلس روضه خوانی سنواتی درمنزل خویش نموده اند
روضه خوانی در برخی از منازل قدیمی یزد سابقه ای افزون بردو قرن دارد مثلا روضه خوانی درخانه ملک ثابت درمحله سرسنگ 230 سال، خانه امام حسینی ها درمحله بازار نو170 ، خانه وقفی درمحله تل 170 ، خانه اصفهانیان درمحله لب خندق و خانه رشتی ها 130 سال قدمت دارد .
حداقل بیش از 20 منزل دیگرنیز درشهر یزد وجود دارد که از نیم تا یک قرن روضه خوانی درآن مداومت دارد .یزدی ها برای روضه خوانی درمنازل خود خیمه حسین را در منازل برپا می کنند و در زیر این خیمه ها به عزاداری می پردازند
زمان روضه ها
یزدی ها روضه را در ساعات مختلف شبانه روز برپا می کنند. 1- برخی از مجالس با اذان و اقامه فریضه صبح آغاز می شود این نوع مجلس بیشتر درمناطق شهری و در بین کسبه و بازاریان رواج داشته و دارد و تا پاسی از روز ادامه می یابد و این گروه از شیعیان روز کاری خود را با شرکت دراین مجالس آغاز می کنند2- مجلس روضه در نیمروز تا نماز ظهرکه بیشتر به برپائی مجالس ختم ، مجالس روضه خوانی در ایام تعطیل ، گرامیداشت مناسبت های شهادت و وفیات مربوط می شود 3- مجلس عصرگاهی تا نماز مغرب نیز در برخی از محلات یزد برپا می شود 4- متداول ترین مجالس روضه خوانی در شامگاهان است که اغلب بعد ازنماز مغرب و عشا آغاز می گردد و تا ساعتی از شب ادامه می یابد این مجلس در بیشتر مناطق و روستاهای این شهر دایر می شود
اعلان مجلس روضه
درقدیم که از امکانات پیشرفته امروزی خبری نبود و بلندگوها و بنرها و وسایل ارتباط جمعی درزندگی مردم جائی نداشت آغاز و اعلان روضه با "ذکرگرفتن " همراه بود بدین منوال که جمعی از افراد درآستانه آغاز اولین جلسه از مجلس روضه بربلندای بام مسجد یا محلی که روضه برپا می شد می رفتند و اشعاری خاص درفضائل و مناقب اهل بیت و حضرت امام حسین (ع) همخوانی می کردند و این اشعار نمادی بود که اهل محل را برای شرکت درمراسم روضه فرا می خواند.
آغاز مجلس روضه
درگذشته روضه ها با چاوشی خوانی و پامنبر خوانی آغاز می شد و عده ای که بیشتر از سادات بودند بدین منظور در دو طرف منبر می نشستند و با توجه به نوع مجلس ، ایام هفته ،مناسبت و... روضه را با اشعار و نوحه هائی درمدح یکی از ائمه یا یکی از اصحاب امام حسین (ع) آغاز می کردند و عملا سمت و سوی روضه منبری ها را مشخص می کردند مثلا اگر پا منبرخوانان مجلس را با نوحه علی اکبر آغاز می کردند روضه خوان ها درآن مجلس از ابتدا تا انتها روضه علی اکبر می خواندند و در فواصل هر سخنران این چاوش خوانان وپامنبری ها بودند که به اصطلاح "دَم" می گرفتند و ذکر مصائب و مناقب را با نوحه خوانی و مرثیه سرایی به منبری بعدی تحویل می دادند و روضه بدین شکل تا پایان ادامه می یافت دربرخی موارد موضوع حالت عکس داشت و مصیبت اولین منبری روضه به عنوان موضوع آن مجلس انتخاب می شد و پا منبری ها براساس آن شکل می گرفت
دربرخی از نقاط استان به این گروه " ذاکر " نیز می گفتند (دوستی می گفت درمحل ما تعداد این گروه به 14 نفر می رسید ) و اغلب پیرترین و مسلط ترین عضو به عنوان "سید الذاکرین " رهبری گروه را به عهده داشت و او بود که مطلع اشعار را مشخص می کرد و درپایان با چاوشی خوانی ودرخواست صلوات برحضرت رسول کاررا به پایان می برد .
روضه خوان ها آخرین شب روضه را به ذکر مصائب بی بی دوسرا فاطمه زهرا سلام الله علیها می پرداختند و ازآن شب به نام شب گرفتن مزد و شب گرفتن حاجت از مادرسادات که صاحب عزای اصلی مجلس هستند یاد می کردند .
توالی و نوبت منبری ها
در مجالس روضه قدیم این کسوت بود که توالی منبری ها را تعیین می کرد و اغلب روحانیون عالم تر و ریش سفید به عنوان آخرین منبری انتخاب می شدند و مجلس با روضه خوانی آنها ختم می شد
ورود به مجالس روضه
اغلب وقتی می خواستی وارد مجلس شوی سیدی زیبا روی که شال سبز و قبای بلندی به تن داشت و دربعضی مواقع صاحب مجلس ، گلاب دان به دست از مستمعین استقبال می کرد و این کار علاوه براینکه فضای روضه را معطر می ساخت ، ذکر صلوات افراد را به همراه داشت و شرکت کنندگان با درود برپیامبر وآل اطهرش وارد مجلس روضه می شدند .
پذیرائی درمجلس روضه
درگذشته متداول ترین پذیرئی روضه ها چای بود و ساقیان و چای ریزها سعی داشتند به محض ورود افراد با یک استکان چای از آنان پذیرائی کنند .قهوه ، انواع حلوا ها ، نوعی نان کلوچه مانند که درنقاط مختلف به نام های متفاوت نامیده می شد نیز درمرتبه های بعدی وجود داشت .
پذیرائی مستمعین با قلیان ، توتون و سیگار نیز دریک مقطع زمانی دریزد رواج داشته است که بحمد الله بعد از انقلاب منسوخ شد . دربرخی مجالس به علت وقفیات خاص ، بعضا میوهای فصل نیز توزیع می شد . امروزه پذیرائی ها متنوع ترشده و درمجالس بعد ازنماز صبح ، با چای و صبحانه ازحاضرین پذیرائی می شود بدین شکل که با نشستن فرد درمجلس یک بشقاب محتوی قرصی نان ، پنبر و خیار یا پیاله ای آش همراه با یک فنجان چای دربرابراو قرارمی دهند وفرد درحالیکه به وعظ واعظ گوش می دهد پذیرائی نیز می شود .
درمجالسی که به ظهر ختم می شود پذیرائی ها علاوه برچای به ناهار نیز می انجامد وناهار روضه امام حسین علیه السلام بیشتر قیمه است و این موضوع در مجالس شامگاهی نیز رسم است و انواع آش ها وخورشت ها و آبگوشت دراین پذیرائی ها دیده می شود .
یزدی ها معتقدند برای برپائی مجلس امام حسین بهترین ها را تدارک کنند و لذا آنچه درتوان دارند برای شکوه مجلس روضه و پذیرائی از عزاداران هزینه می کنند.
هفته خوانی
به غیر از روضه هایی که اغلب بصورت سه ، پنج ، هفت یا ده شب متوالی توسط یک بانی تدارک می شود هفته خوانی نیز دریزد رایج است . دراین نوع روضه خوانی صاحب مجلس، مراسم روضه را در عصر یا شب یک روز خاص از ایام هفته درمنزل خود برپا می کند .این هفته خوانی که گاه چهل هفته ، یک سال ، کمتر یا بیشتر تا محقق شدن نذر بانی ادامه می یابد، دارای یک منبری یا یک مداح و طول آن حداکثریکساعت است . هفته خوانی ها درعصر پنج شنبه ها بیشتر متداول است .
روضه های زنانه
زنهای یزدی نیز به نوبه خود در برپائی مجالس روضه خوانی مشارکت دارند و مجالس روضه خوانی زنانه به وفور درمحلات مختلف به چشم می خورد
دستمال اشک
درگذشته شیعیانی که در مجالس روضه شرکت می کردند هر یک برای خودشان دستمال مخصوصی داشتند که اشک های خود را با آن پاک می کردند و بعضا وصیت می کردند این دستمال را بعد از مرگ درکفن شان قرار دهند تا سندی باشد برعرض ارادت و عزاداری برمظلومیت فرزند فاطمه زهرا سلام الله علیها
مناصب مرتبط با روضه خوانی
یزدی ها خدمت به مجلس امام حسین را افتخاری بزرگ برای خود می دانند و لذا با توجه به رونق مجلس روضه خوانی دریزد گروههای مختلف مردم خود را داوطلب پذیرائی از عزادارن و خدمت درمجلس حضرت اباعبدالله الحسین می نمایند از جفت کردن کفش عزاداران تا چای ریزها ، چای چی ها ، ساقی ها ، گلاب زن ها و دیگر خدمه را می توان درزمره این گروه نام برد . برخی از این مناصب دریزد نسل به نسل در یک خانواده به ارث مانده است .
روضه های دیروز
آنروزها نه از برق خبری بود و نه از سرگرمی های متداول امروزی ، در بسیاری از روستاهای استان ازجمله روستای ما مردم کشاورز بودند و روزها را سخت کارمی کردند و اوقات فراغت آنان به شب ها منحصر می شد روضه ها با غروب آفتاب و اقامه نماز مغرب و عشا آغاز می گشت. روشنائی مجالس بیشتر فانوس ها ، گردسوز ها و چراغ های دستی کم سوئی بود که درگوشه گوشه مجلس سو سو می زد.
درایام تابستان که روضه ها بیشتر درفضای باز برگزار می شد نور ماه به کمک چراغ های نفتی می آمد و فضا ها روشن تربود . خانواده ها به صورت گروهی به روضه می رفتند و بعضا اهالی یک کوچه ، همسایه ها را برای رفتن به روضه همراهی می کردند و کاروانی به راه می افتاد که برخی چراغ به دست راه دیگران را روشن می کردند .
فراموش نمی کنم آن موقع که اولین چراغ توری (پریموس ) به روستا آمد تا مدتها این چراغ درمجالس روضه دست به دست می شد و همه منتظر بودند صاحب چراغ به روضه بیاید و با ورودش این ذکر بلند صلوات بود که بی اختیار ازجمع بلند می شد و فضای تاریک مجلس چون روز روشن می گشت .
پیر و جوان و زن و مرد راهی روضه می شدند تا دراین همایش مذهبی شرکت کنند و در دانشگاه روستا همه درکنارهم سراپا گوش می شدند تا چیز تازه ای را فرا گیرند .بیشترین اطلاعات عمومی و آموخته های مذهبی ما دردوران کودکی و نوجوانی از برکت همین مجالس بود
درروزگار کودکی و نوجوانی ، شب های روضه خوانی ایام بیادماندنی ما بود چرا که درجمع دوستانه ی همسالان دربرنامه های روضه مشارکت فعالی داشتیم و آرزو داشتیم هرگز زمان روضه به پایان نرسد .شب هائی که روضه نبود شب تنهائی ما بود چرا که با غروب آفتاب درتاریکی شب جز خواب اجباری کاردیگری نداشتیم .
مطلب این صفحه را به زبان دلخواه خود ترجمه کنید