یزدفردا "در پی گفتگوی استاندار یزد با سایت یزدینیوز که با عنوان " استاندار یزد در گفتگو با یزدی نیوز گفت:............... " در یزدفردا منتشر و در آن پیرامون موضوعات روز و مباحثی چون نشاط اجتاعی و محرم و فرهنگ عمومی استان پرداخته شده بود که در "اینجا"می توانید بخوانید ،واکنش های مختلفی صورت گرفت که اولین واکنش مربوط به طلاب حوزه های علمیه شهر یزد بود که تحت عنوان "واکنش جمعی از طلاب به سخنان استاندار یزد "در یزد فردا منتشر شد و در ادامه نیز واکنشی دیگر از یکی مخاطبان یزدفردا با عنوان "ما نگوییم بد و میل به ناحق نکنیم " منتشر و در ادامه بحثی دیگر تحت عنوان " واکنشی دیگر:جايگاه تفريح و شادماني در متون اسلامي" در یزدفردا منتشر و در مطلب زیرکه تحت عنوان "از گریه های محرم تا کنسرت های بهمن "توسط یکی از مخاطبان فردایی نگاشته شده از زاویه ای دیگر بحث دمبال شده است که با هم مرور می کنیم :
به بهانه اظهار نظر اخیر استاندار یزد در خصوص اشک و گریه در مجالس حسینی
اخیراً اطلاع یافتیم که در ادامه برنامه ای هدفمند که با هدف «القاء تفکر غمناکی مردم یزد»، هر از چند گاهی در رسانه ها مطرح می گردد، این بار سایت یزدی نیوز طی مصاحبه ای با استاندار محترم، موضوع نشاط اجتماعی یزدی ها را مطرح می نماید و مدعی می شود که «شهر یزد به لحاظ نشاط اجتماعی آمار خوبی ندارد». طرح این موضوع، با پاسخ های عجیبی از سوی استاندار همراه می گردد. به نحوی که ایشان ضمن تایید تلویحی این ادعا، به نمایندگی از مردم مذهبی یزد، به نقد برنامه های حزن آور صدا و سیمای یزد می پردازند. استاندار در پاسخ به سوال خبرنگار سایت مذکور، چنین می گوید: « ما باید توجه داشته باشیم که دین اسلام یک دین سرزنده و شاداب است. در واقعه عاشورا، شما واقعه عشق و عشق بازی را می بینید، بحث کشت و کشتار نیست؛ بلکه چون حضرت امام حسین(ع) آگاهانه وارد میدانی می شود که باطلی حق جلوه داده نشود و حقی باطل نشان داده نشود. این صحنه ها صحنه های زیبایی دارد که ما تبدیل به حزن و اندوه کرده ایم.»
ایشان در ادامه خواستار تغییر آداب و رسوم یزدی ها می شود و چنین می گوید: « آقای معادیخواه به عنوان یک پژوهشگر دینی معتقد است که در سخنرانی ها توصیه نشده اشک بریزیم!!! در صورتیکه ما مرتباً تاکید می کنیم که هرچه بیشتر اشک بریزیم، عبادت بیشتری نموده ایم.» (به نقل از سایت یزد فردا)
چنان که بیان شد، این اقدام از سوی برخی رسانه ها تازگی ندارد؛ اما آنچه مایه ی تعجب می گردد، پاسخ نسنجیده یک مقام مسئول است. پاسخی که مهر تأییدی می شود بر فرضیه اشتباه این رسانه های مغرض. شاید بد نباشد استاندار محترم که سال ها از یزد دور بوده اند، در اوان مسئولیت جدیدشان، با احتیاط بیشتری در مورد مسائل مختلف و به ویژه آداب و رسوم، فرهنگ اصیل و باورهای دینی اهالی دارالعباده اظهار نظر نمایند و به راحتی تحت تأثیر جوّ رسانه ای قرار نگیرند؛ تا ناخواسته مکمل اهداف مغرضانه عده ای خاص نگردند. همان ها که چند سالی است فرهنگ عاشورایی حسینه ایران را مورد هجمه خویش قرار داده اند.
جناب استاندار! درست است که یزدی ها شادی و نشاط درونی شان را به شیوه های مرسوم دیگر شهرها ابراز نمی کنند؛ ولی این به معنی غم زدگی و بی نشاطی آن ها نیست. یزدی ها فرح حقیقی و پایدار را نه در سالن های سینما، که در مجالس روضه خوانی حضرت عشق(ع) به دست می آورند. چنانکه برای ابراز نشاط خود هم فرصتی مغتنم تر از ایام سرور اهل بیت علیهم السلام نمی شناسند. مردم مذهبی دارالعباده اگر نقدی هم به برنامه های صدا و سیما داشته باشند، نقدشان ناظر به آندسته از برنامه هایی است که از محتوا و کیفیت مناسب بی بهره اند؛ نه برنامه هایی که جلوه های عشق و ارادتشان به سرور شهیدان را به تصویر می کشد.
اما زمانی این داستان دردناک تر می شود که برای درمان درد فرضی"افسردگی یزدی ها"، نسخه های بدتر از تشخیص می پیچند. بدین ترتیب، برگزاری جشن و کنسرت می شود راهکار ایجاد نشاط اجتماعی در یزد و با همین ترفندهای تکراری، اخذ مجوز برگزاری کنسرت های متعدد در بهمن ماه آینده به راحتی ممکن می گردد. این نوشتار به دنبال نفی کامل کنسرت و سینما و تفریحاتی از این دست نیست. ای بسا هر یک از این سرگرمی ها، به جای خود کارکردهای فرهنگی خود را داشته باشند؛ ولی آنچه غیر قابل تحمل می نماید، توصیه به اینگونه تفریحات برای کاهش آلام و غمناکی حاصل از روضه هاست.
نکته قابل ذکر اینکه طرفداران این دیدگاه، ادعای خود را به نتیجه تحقیقی مستند می نمایند که بنیان ها و شاخص هایش کاملاً قابل خدشه است. در این خصوص شایسته است که دلسوزان فرهنگ این دیار با انجام تحقیقی عالمانه، سطح واقعی نشاط یزدی ها و علل حقیقی کاستی های احتمالی را بسنجند و بدین طریق از سوء استفاده مغرضان، ممانعت به عمل آورند. از مسئولین هم چنین انتظار می رود که مراقب فریب های پیدا و پنهان باشند و علل اصلی افزایش بی نشاطی و بیماری های روحی و روانی طی سال های اخیر را، نه در مجالس عزا که قدمتی دیرینه دارند، بلکه در شیوه های نوین و غلط زندگی مردم جستجو نمایند.
اما از آنجا که بنا نداریم در این نوشتار، اشکالات اساسی آن تحقیق کذایی را به بحث گذاریم، توجه استاندار محترم و خوانندگان گرامی را تنها به مطلبی جلب می نماییم که ضمن بیان احادیثی از معصومین علیهم السلام، به تبیین «جایگاه حقیقی اشک و گریه در فرهنگ شیعه» پرداخته است. باشد که مرورش، غبار غفلت از دل ها بزداید! جمعی از فعالان فرهنگی یزد؛ حسینیه ایران
قضيهي کربلا يک فرهنگ فوق العادهاي است، انسانِ کاملي به صحنه آمده است و مأمور است در راستاي ادامهي نهضت خود موضوع اشک بر شهداي کربلا را جهت اصلاح بشريت به نحوي خاص، جزء مأموريت خود قرار دهد. به همين جهت در روايات متعدد روي گريه براي شهداي کربلا تأکيد شده است. حتي از قبل مشخص است که حضرت اباعبدالله علیه السلام چنين مأموريتي را به عهده دارند. در روايت داريم حضرت اميرالمؤمنين علیه السلام به امام حسين علیه السلام فرمودند: «يَا عَبْرَةَ كُلِّ مُؤْمِنٍ فَقَالَ أَنَا يَا أَبَتَاهْ؟ فَقَالَ نَعَمْ يَا بُنَي»؛[1] اي عاملِ اشک هر مؤمني! امام حسين علیه السلام سؤال کردند، مرا ميفرمائيد اي پدر؟ حضرت فرمودند: آري اي پسرم.
اين اشک، اشک جبران آن کمالي است که از آن دور افتادهايم و امام حسين علیه السلام و اصحاب آن حضرت، ما را متوجه آن کمال مينمايند. حضرت سيدالشهداء علیه السلام ميفرمايند: «أَنَا قَتِيلُ الْعَبْرَةِ لَا يَذْكُرُنِي مُؤْمِنٌ إِلَّا اسْتَعْبَر»[2] من كشتهام براى اشك، هيچ مؤمني يادم نمي كند مگر آنكه گريه خواهد کرد.
اشكي كه در شيعه هست، با ناراحتيهاي عاطفي و احساساتي فرق اساسي دارد، اشك براي حسين علیه السلام عامل رابطهي انسان با مقاصد قدسي است و لذا نه تنها شادي و نشاط را از شيعيان نميگيرد، بلكه شادي و نشاط در زندگي شيعيان موج ميزند... در شيعه، شور زندگي با يادآوري غمِ غربت نسبت به عالم قدس همراه است و با فرهنگِ «مرگآگاهي» راه خود را از قهقهههاي اهل غفلت جدا كرده و سعي دارد خود را در فرحِ حضورِ با حق حفظ كند و اشك بر حسين علیه السلام طلب آن فرح است و آنهايي كه غمِ غربت در اين دنيا را ميشناسند، ميفهمند حزن مقدس چه حلاوتي دارد و مواظباند گرفتار لذتگرايي و خوشگذرانيِ اهل دنيا نشوند و از ارتباط با حقايق وجودي عالم محروم نگردند.
شيعه با پيروي از ائمه علیهم السلام اين نکته را دائماً مدّ نظر دارد که اين جهان ناقصتر از آن است که بتوان در آن با نور حقيقت به طور کامل ارتباط پيدا کرد. و اگر اين غم مقدس نبود عناصر شاديبخشِ افراطي بر زندگي شيعه غالب ميشد و به مردمي تبديل ميشدند که بيشتر لذتگرا و خوشگذرانند.
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: «كُلُّ عَيْنٍ بَاكِيَةٌ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِلَّا عَيْنٌ بَكَتْ عَلَى مُصَابِ الْحُسَيْن»؛[3] هر چشمى فرداى قيامت گريان است غير از چشمى كه در مصيبت حسين علیه السلام گريه كند.
روايت فوق از شدت تأثير اشک بر امام حسين علیه السلام در عميقترين ابعاد انساني خبر ميدهد که در قيامت ظاهر ميشود.
آنکس که عاطفهي خود را درست مديريت کند و بخواهد بهترين مصداق را جهت تغذيهي عواطف بيابد، ميپذيرد اشک براي اباعبدالله علیه السلام موجب صيقل قلوب و گشادگي روح ميشود و عامل رشد ايمان و حفظ آن از يک طرف و دوري از دنيا و صفات رذيله از طرف ديگر ميگردد.
اشک براي حسين علیه السلام نمونهي به فعليت رسيدن ايمان است. زيرا ايماني که به پاککردن قلب و زلال ساختن دل و دگرگوني آن منتهي نشود، ايمانِ فعليتيافته نيست و نميتوان به وسيلهي آن ، انس با خدا را از يک طرف و ايثار و فداکاري و جهاد را از طرف ديگر به دست آورد و از نفاق دروني رهايي يافت.
بنابراين کربلا و عاشورا يادآوري يک حادثه و واقعه نيست، بلکه حضرت سيدالشهداء علیه السلام در شرايطي که دين جدّشان در حال به حاشيهرفتن است ميخواهند با توجه به حقيقت و با فرهنگ اشک و از طريق سير قلبي، آن را احياء کنند. اين نوع بازگشت، با کتاب و مقاله به دست نميآيد، بلکه با عزاداري و نوحه و ناآراميِ قلب به دست ميآيد. قلب بايد بسوزد.
شرح این، در آینه ی اعمال مجو / که نیابی فهم آن در گفتگو
برگرفته از کتاب «زیارت عاشورا؛ اتحاد روحانی با امام حسین(ع)» اثر استاد اصغر طاهرزاده