نه تنها خبرنگاران از شنيدن گزارش تحقيق و تفحص از سازمان تامين اجتماعي در مجلس شوراي اسلامي انگشت حيرت به دندان گزيدند بلكه عموم ايرانيان و آن عده از كساني كه اخبار ايران را در خارج از كشور نيز دنبال ميكنند و همه علاقمندان به اين مرز و بوم را شگفت زده كرد و بايد گفت: ملك و ملت پس از دريافت اين خبر متحير و متاسف شد!!
اگر در مملكتي زندگي ميكرديم كه دهها ميليون از جمعيت 75 ميليونياش زير خط فقر زندگي نميكردند، هزاران كودك خياباني نداشت و نوجواناني روزها و شبها در كوچهها و خيابانها سرگردان نبودند، عدهاي از مردمانش در اثر فقر و تنگدستي عضو بدن يا كليه خود را نميفروختند، دهها هزار كلاس درس در آموزشگاهها به مقاوم سازي نياز نداشت، در روستاهايي دانشآموزان كيلومترها فاصله بين خانه و مدرسه را در جادههاي خاكي و «مال رو» پياده طي نميكردند، كشور عاري از كلاسهاي كپرنشين بود و مدارس آن چنان آماده بود كه نياز به وسايل گرمايش و سرمايش نداشت، دختران و پسراني نبودند كه به علت نداشتن سر پناه، جهيزيه و امكانات نتوانند ازدواج كنند و. ... اما مردم ميشنيدند عدهاي از وزيران، نمايندگان مجلس، دولتمردان و مسئولان رده بالاي مملكت اين چنين بيتالمال را حيف و ميل نموده و جيب خود يا دوستانشان را پر ميكردند آن هم در دولتي كه رئيسش خود را پاكترين و درست كارترين دولت در تاريخ ميدانست در شگفت ميماندند و از ناظران و بازرسان و قوه قضائيه ميخواستند مسببان، آمران، دستاندركاران، سوء استفاده كنندگان و همه كساني كه در مدتي سر زير برف كرده و در حال دست اندازي و تصرف بيت المال و حقوق مردم بودهاند را به سزاي اعمال زشت و پليد و ناپسند و غيرقابل دفاع خود برسانند. كساني كه به ناحق ميلياردها تومان پاداش مديريت گرفتند، يا افرادي كه دستور استخدام غيرقانوني همشهريان و نورچشميها دادند يا آن عده از نمايندگان مجلس كه با كد، كارت هديه اخذ نمودند، يا دستاندركاراني كه براي جشن سالگرد سازمان تامين اجتماعي بيش از سيزده ميليارد ريال هزينه كردند.
آيا همگي آنها در اين امر قاصر و يا مقصر نيستند؟ آيا حق كارگران زحمتكش و خانوادههايشان را كه تعدادي از آنان ماهها از دريافت حداقل حقوق هم محروم بودند تضييع ننمودند؟ آيا بسياري از فرزندان اين كارگران از حداقل امكانات زندگي در اين ماههاي سرد سال محروم نيستند؟ اما در برابر تعدادي جمعاً 600 سكه تمام بهار آزادي هديه و پاداش دريافت مينمايند و در ويلاهاي خود روزگار ميگذرانند، بعضي از آنان به ناحق صاحب آلاف و الوف شدهاند، بر ماشينهاي گران قيمت سوار ميشوند و در ميهمانيهاي آنچناني شركت ميكنند، براي خود و فرزندانشان سهام شركتهايي را خريداري و يا مبالغ گزافي در بانكها سپردهگذاري نمودهاند و از همه زشتتر و ناپسندتر عدهاي از آنان وام قرضالحسنه پانصد ميليون ريالي ميگيرند!!
آيا جامعهي كارگري ميتواند بپذيرد در سال 91 و 5 ماهه اول سال 92 بيش از 38 ميليارد ريال كارت هديه خريداري و به افراد ذينفوذي اعطا و بخشيده شده است؟
-آيا در برابر اين تخلفات گسترده كه نام عدهاي از وزيران، نمايندگان و مديران به عنوان دريافتكنندگان هدايا مطرح ميشود چه پرسشهايي در ذهن و مخيله مردم خطور ميكند؟
-آيا هيچ ثروتمندي حاضر است از درآمد و يا ارث پدر و خانوادگي خود اين گونه بذل و بخشش نمايد؟
-آيا در پرداخت هديه و پاداش نبايد تابع ضابطه و قانوني بود كه از طرف قانونگذار مصوب و ابلاغ شده باشد؟
-آيا گروه كثيري از مردم كه از قشر جامعه كارگري هستند و با آن ريخت و پاشها و اسراف و تبذيرها روبرو ميشوند اعتمادشان نسبت به مجموعهي عظيم تامين اجتماعي سلب نخواهد شد؟
-نمايندهاي كه هديه ميگيرد و نميداند يا نميپرسد و يا برايش مهم نيست اين پول از كجا آمده چگونه جوابگوي موكلان خود خواهد بود؟
-آيا اين است شأن نمايندهاي كه تكيه بر جايگاه آيت ا... سيد حسن مدرس زده است؟
-آيا استخدام كارمند از همشهريان وزير و يا مديرعامل و يا به توصيه و سفارش نمايندگاني از مجلس شوراي اسلامي آن هم برخلاف ضابطه، دهن كجي به خانوادههاي كثيري از جامعه ايراني نيست كه هفتهها، ماهها، حتي سالها دربدر براي گذران زندگي به دنبال كسب درآمد حداقلي هستند؟
-پاسخگوي عدم نظارت صحيح بر سازمان تامين اجتماعي آن هم سازماني عريض و طويل با اين وسعت كيست؟
راقم اين سطور نه قاضي است كه بتواند در اين موارد حكمي صادر كند، نه اطلاعات دقيقي دارد كه بيش از آن چه گفته و نوشتهاند اظهارنظر نمايد اما ميتوان حرف مردم در مجالس و محافل و كوچه و بازار را بازگو نمود كه ميگويند: اين گوشهاي از خلاف كاريها است كه نمايان و عيان شده، واي اگر روزي بخشهاي بيشتري از پرده بالارود يا صفحاتي از پرونده اين افراد كه سالها در مقامات مهم اداري، قضايي و تصميمگيري حضور داشتهاند باز خواني و بررسي شود آن گاه جامعه به واقعيتهايي مهمتراز اينها پي خواهد برد.
نظرخوانندگان آيينه از جمله دريافتكنندگان وجوهي به نام هديه را به مطالب زير جلب مينمايد تا بدانند در اين جامعه كه عموم مردمانش صبور، تلاشگر و مومن به اسلام و انقلاب هستند، بعضي از مسئولان و مديران و دولتمردان و نمايندگان به اصطلاح چه دسته گلهايي به آب دادهاند و چرا ميگوئيم همه در شگفتي و حيرت ماندهاند!!
«...... رشوهخوار و رشوهدهنده از نامهايي مانند«هديه»،«تعارف»،«حق و حساب»، «حقالزحمه» و«انعام» استفاده ميكنند ولي روشن است اين تغيير نامها به هيچ وجه تغييري در ماهيت آن نميدهد و در هر صورت پولي كه از اين طريق گرفته ميشود حرام و نامشروع است.
به پيامبر اسلام حضرت محمد مصطفي(ص) خبر دادند يكي از فرماندارانش رشوهاي در شكل هديه پذيرفته است.
حضرت برآشفت و به او فرمود: چرا آن چه حق تو نيست گرفتهاي؟
او در پاسخ با معذرت خواهي گفت: آنچه گرفتم هديه بود.
پيامبر(ص) فرمود: اگر شما در خانه بنشينيد و از طرف من فرماندار محلي نباشيد آيا مردم به شما هديه ميدهند؟
سپس دستور داد: هديه را گرفتند و در بيتالمال قرار دادند و وي را از كار بركنار كرد.1
رسول گرامي اسلام (ص) ميفرمايد: «هديه گرفتن امير نارواست و رشوه گرفتن قاضي كفر است؟»2
«شايد گفته شود چرا نبايد حاكم اسلامي هديه قبول كند؟ زيرا ميتواند آن را بپذيرد و به مصرف امور خيريه و نيازمنديهاي عمومي برساند. اين البته سازشكاري يا ظاهرسازي است، زيرا قبول هر گونه هديهاي توسط حاكم درستكار -مسلمان باشد يا غيرمسلمان- مفاسد بزرگي در پي دارد كه جلوگيري از آنها به هيچ وجه ممكن نيست.
عمل هديه دادن به حاكم و يا هر مامور ومسئول ديگري امري مشكوك و بدگماني است چه، در ميان مردم كساني هستند كه مال خود را به صورتهاي مرموز و مختلف به مسئولان امور عمومي ميدهند تا به هدفهاي نادرست يا فريبنده خود دست يابند، و جامعه را غارت كنند چنانكه قرآن كريم در آيه 188 سوره بقره به اين امر اشاره كرده است.»3
بدون شك انتظار همه كساني كه در پيروزي اين انقلاب نقش داشتند و يا سالها براي تحقق آرمانهاي نهضت اسلامي همگامي و همراهي نمودند و يا عموم ايرانياني كه ميهن خود را دوست دارند و به طور كلي همه شهروندان از هر نژاد، قوم، گروه، انجمن، حزب، دين و مذهب، از تمام نهادهاي نظارتي و بازرسي به ويژه قوه قضاييه درخواست مينمايند به اين امر مهم رسيدگي كنند، عاملان آن را بر اساس تعاليم عاليه اسلام و قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران و قوانين مصوب به سزاي اعمال و رفتار و كردارشان برسانند. چه آنهايي كه جوانان اين سرزمين را به بيغوله و ساختمان مخوف كهريزك فرستادند يا چوب حراج بر اموال عمومي زدند و البته بايد بدانند كه گذشتگان به ما آموختند كه: چوب خدا صدا ندارد يعني همه متجاوزين به حقوق مردم منتظر انتقام الهي باشند.«به اميد آن روز»
پي نوشتها:
1- «تفسير نمونه»، چاپ دارالكتب الاسلاميه بهمن ماه 1353، جلد دوم، صفحه 3 و 4
2- «نهج الفصاحه»، مجموعه كلمات قصار، حديث 107
3- «الحياه»، ترجمه احمد آرام، جلد ششم، تاليف علامه استاد محمد رضا حكيمي
مطلب این صفحه را به زبان دلخواه خود ترجمه کنید