زمان : 22 Azar 1392 - 02:16
شناسه : 80817
بازدید : 12487
نظر روحانی درباره شهید بهشتی، علی شریعتی، اصغرفرهادی، علی کریمی و ترانه‌های شجریان/ اسلامیت و جمهوریت دو میراث ماندگار امام(ره) نظر روحانی درباره شهید بهشتی، علی شریعتی، اصغرفرهادی، علی کریمی و ترانه‌های شجریان/ اسلامیت و جمهوریت دو میراث ماندگار امام(ره)

هفته‌نامه «چلچراغ» در گفت‌وگویی با رئیس‌جمهور منتخب که تیرماه 92 منتشر کرد، نظر وی را درباره 21 واژه جویا شد و از او خواست احساسش را درباره آنها بگوید.


به گزارش یزدفردا این بخش از گفت‌وگوی چلچراغ با حسن روحانی در ادامه می‌آید:

امام خمینی (ره): میراث او یعنی جمهوریت و اسلامیت را باید به یک اندازه پاس داشت.

آیت‌الله طالقانی: کاش همگان به اندازه او اهل تساهل و مدارا بودند.

مهندس بازرگان: مسلمان متخصص که همواره در مسیر اعتدال بود.

شهید چمران: کسی که معتقد بود تقوا مهم‌تر از تخصص است اما آن کس که تخصص نداشته باشد و کاری را بپذیرد، بی‌تقواست.

شهید مطهری: کاش امروز بود تا از آزادی اندیشه منتقد و مخالف دفاع می‌کرد.

شهید همت: سرمایه‌ای برای ملت ایران که متعلق به هیچ جناحی نیست.

دکتر شریعتی: او از امام حسین (ع) آموخته بود که آزادگی مقدمه دین‌داری است.

دکتر بهشتی: روحانی دوراندیشی که دین، سیاست و جهان مدرن را خوب می‌شناخت.

اصغر فرهادی: سینماگری جامعه‌شناس که نامش در تاریخ مشاهیر ایران می‌ماند.

علی کریمی: طغیان تکنیک که رفتارهای اخلاقی‌اش هم به یادگار می‌ماند.

سهراب سپهری: او قطاری می‌دید که سیاست می‌برد و چه خالی می‌رفت.

امیرکبیر: اسطوره سیاست‌ورزی در چارچوب منافع و دنبال کردن اقتدار ملی.

علی حاتمی: دیالوگ‌های فیلم «حاجی واشنگتن» او بازنمایی برهه‌هایی از سیاست داخلی و خارجی ماست.

تخت جمشید: ذخیره‌ای ماندگار برای افتخار کردن و فرصتی برای توسعه توریسم و رساندن پیام عظمت ما به دنیا.

دماوند: این دیو سفید پای در بند، نشان آن است که در پس هر فراز و فرودی، می‌توانیم به قله‌های بلند نظر داشته باشیم.

مشهد: جایگاه تجلی عمق احساس مذهبی و روحیات معنوی ایرانیان.

دریاچه ارومیه: نگین آبی آذربایجان که با بی‌تدبیری، از فرصت به تهدید تبدیل شده و باید نجاتش داد.

خلیج فارس: یکی از بزرگ‌ترین فرصت‌های استراتژیک ایران و شناسنامه حضور تاریخی ما در جهان.

فردوسی: هویت ایرانی را زنده نگه داشت.

سرود «ای ایران»: مدتی است می‌بینیم و از دوستان هم شنیده‌ام که در مراسم مختلف حتی مراسم عروسی، سرود «ای ایران» خوانده می‌شود. حس من موقع شنیدن کلمه ایران، مانند حس همان آدم‌هایی است که در یک حرکت جمعی هماهنگ نشده، خواندن و شنیدن سرود «ای ایران» را دوست دارند. حس غریبی است، مثل اینکه یک‌باره چند میلیون ایرانی به فکر مظلومیت وطن افتاده‌اند و از آنچه بر سرش می‌آید ناراضی‌اند. گویی غرور و افتخار را طلب می‌کنند. نمادهای غرور ملی و فرهنگ ایرانی را باید از دست تخریب‌ها دور داشت. اگر اینها بناهای معماری هستند، باید حفظ کرد. اگر دانش و ادبیات است، باید آموخت و گسترش داد و باید به یاد داشت که سرمایه غرور و فرهنگ یک ملت اگر به شیوه درست استفاده شود، هر قدر بیشتر استفاده شود، زاینده‌تر و اثربخش‌تر می‌شود.

ترانه‌های شجریان: تعداد ایرانیانی که صدای شجریان را نشنیده باشند، زیاد نیست و شاید اصلا کسی نباشد که صدای او را نشنیده باشد. حداقل همه ایرانیان صدای ربنای او را بارها بر سر سفره افطار شنیده‌اند. من نیز به نوای موسیقی او گوش داده‌ام. هم شکوه و گلایه او در «بیداد» را شنیده‌ام، هم به «دستان» او گوش داده‌ام، هم شعر سعدی را در «نوا» و مرکب‌خوانی او شنیده‌ام و هم به هشدار او که «تفنگت را زمین بگذار» باور دارم. او هنرمند بزرگی است و عصاره دو قرن موسیقی ماست، با هنرمندان بزرگی کار کرده و آثار ماندگاری خلق کرده است. باید به او و خدماتش احترام گذاشت. هر چند برخی از سلایق سیاسی از او خوششان نیاید.

مطلب این صفحه را به زبان دلخواه خود ترجمه کنید

 
value="http://www.macromedia.com/go/getflashplayer" />
مخاطبان آن لاین یزدفردا -فرداییان همیشه همراه یزدفردا در سراسر جهان