نادر پیری اردکانی/ دبیر انجمن حامیان میراث کهن و مسؤول موزه ی فرهنگ اردکان:در پی انتشار مطلبی طنز گونه و چند عکس از سنگ نگاره ها در موزه ی فرهنگ با عنوان مراسمی به میزبانی سنگ نگاره ها !! به تاریخ 7/8/1392 در وب سایت انجمن چارسوق کویر منتشر گردید و با توجه به این که این مطلب و عکس ها از طریق وبلاک چارسوق منتشر شده و طبق قانون مسؤولیت آن بر عهده ی انجمن چارسوق می باشد بنابراین خطاب به انجمن چارسوق کویر است هر چند که بنده آگاه هستم خیلی از دوستان در این انجمن از انتشار این خبر ناراحت هستند!
نخست باید عرض کنم که خبر فوق نه تنها حقیر بلکه انجمن حامیان میراث کهن و فرهنگیان عزیز را شوکه کرد و سبب گردید، خبرگزاری مختلف برداشت های منفی از پوشش این خبر داشته باشند در نهایت به نفع هیچ کس و هیچ میراث دوستی تمام نشده است! بنابراین لازم دانستم توضیحاتی خدمت خوانندگان و انجمن محترم چارسوق کویر ارائه کنم.
امیدوارم هر آن چه که منتشر کرده اید، بر اساس نیت خیر بوده باشد ،هر چند که برای ما شر شد!
انجمن محترم چارسوق ، در تاریخ 19/8/1391 وقتی خبر تخریب سنگ نگاره ها را از میان گریه های دکتر میرجانی شنیدم، بغضم ترکید و ای کاش حال و روزمان را می دیدید! گریه می کردیم که هم صدایی نداشتیم تا هویت غنی خودمان را حفظ کنیم. شاید آن روزها انجمن چارسوق شاهد تلاش های انجمن حامیان میراث کهن بود که چگونه سنگ نگاره ها را با همکاری میراث ، فرمانداری و شهرداری با مشقت فراوان نجات داد.
بعد از آن هیچ کسی به سبب آن موضوع تشکر نکرد! حتی از راننده ی آن لودر که واقعاً از خود مایه گذاشت. اما مهم تشویق و حق الزحمه مطرح نیست و نخواهد بود. بلکه مهم موفقیت همدلی و اتحاد بود که الحمد الله صورت گرفت و خود یک درس بزرگ شد.
پس از آن سنگ نگاره ها به کانون امام خمینی ره آمدند. اما هیچ کس سراغ آنها را نگرفت که این نگاره ها چگونه به داخل کانون خواهد رفت و چگونه حفظ می شود؟
رایزنی های بسیار زیادی صورت گرفت کارشناسان متعددی نظر دادند تا این که سرانجام چند قطعه ی آن نگاره ها با لیفتراک بیمارستان ضیایی به داخل کانون و در کنار موزه آرام گرفت.
پس از آن قرار شد سنگ نگاره ها به علت آسیبی که دیده اند توسط کارشناس های میراث فرهنگی مرمت شود اما به سبب کمبود بودجه ی میراث به روزهای آتی موکول شد. البته خودتان حال و روز میراث را در سال های اخیر دیده اید. کار میراث به جایی کشیده شده که تمام کارگران قراردادی اخراج شدند! در این هیاهوی کمبود بودجه میراث، چه کسی پاسخ این حقیر را می داد! حق هم داشتند، بودجه نبود.
از طرفی کانون امام خمینی نیز درآمدش به خزانه ی دولت ریخته می شود و تا به حال به دلایلی آن در آمدها بازنگشته ! تا بتوانند برای موزه فرهنگ هزینه کنند. حتی این روزها کانون امام در پرداخت قبوض آب و برق خودش مشکل دارد!
اما بنده و سایر اعضای انجمن حامیان مثل شما عزیزان از این وضعیت سنگ نگاره ها ناراضی هستیم.چرا که خوب می دانید مسؤولیت سنگین آن امروز بر عهده ی ماست. هر چند که در بین انجمن محترم چارسوق کارشناسی در این خصوص وجود ندارد ولی در انجمن حامیان میراث کهن حداقل یک دانشجوی دکترای باستان شناسی و یک کارشناس حضور دارد. و صد البته پژوهشگران با تجربه ای که اعتبار زیادی بین اصحاب قلم دارند همه بر موضوع واقف بوده اند و این عزیزان در جلسات متعدد به بررسی موضوع پرداخته اند ولی مسأله اصلی تأمین بودجه بود.
در این رابطه بنده ی حقیر در سال گذشته تلاش کرده ام موزه ی فرهنگ را به ثبت ملی برسانم تا از این طریق کسب بودجه کنیم اما ایراد بر طرح توجیهی گرفتند و این روزها در حال تکمیل کردن طرح توجیهی هستیم و اکنون با این سنگی که جلوی پای ما انداخته شد ، خدا می داند، داستان ثبت موزه ی فرهنگ و سنگ نگاره ها چه خواهد شد!
اکنون طبق برآورد 10تا15 میلیون تومان هزینه ی ویترین و نورپردازی سنگ نگاره هاست در حالی که ما هنوز به مبلغ 3 میلیون تومان به خاطر هزینه درخصوص موزه فرهنگ بدهکاریم!
و در تاریخ 30/ 7/ 92 قبل از آنکه انجمن چارسوق به انتقاد شدید بپردازد بنده مکاتبه ای با نماینده ی محترم مردم شریف اردکان انجام دادم و شرح واقعه نوشته ام تا مشکل را مرتفع سازیم.
انجمن محترم چارسوق این روزها سال گرد تخریب سنگ نگاره هاست و کافیست به گاه شمار حقیر در مورد سنگ نگاره ها نگاه کنید و تلاش ها و شمه ای از عشق و علاقه ی ما را نسبت به سنگ نگاره ها دریابید و در روزهای آتی روزشمار تفصیلی آن را به قلم بنده ی حقیر خواهی خواند و بهتر قضاوت خواهی کرد. ای کاش در نگاشتن مطلب و قبل از فلاش زدن دوربین کمی تامل می کردی !
آیا می دانید: روزنامه ی ایران به تاریخ 12/8/1392 در ص 18 از برداشت خبر شما چه نوشته است. پس بهتر است چند جمله ای از آن را برای شمار و خوانندگان یادآور شوم. « گروه شوک: سنگ نگاره های تاریخی که یک سال پیش در محوطه ی مفیدی یزد کشف شده بودند، به جای قرار گرفتن در موزه ی فرهنگ اردکان، سر از یک تالار عروسی درآوردند و به صندلی تزئینی تبدیل شدند... اوضاع زمانی ناراحت کننده تر شد که مهمانان یک تالار عروسی از چند ماه پیش شاهد سنگ نگاره هایی بودند که به عنوان میز و صندلی مورد استفاده قرار گرفتند. این تالار عروسی برای تزئین سالن مهمانانش از سنگ نگاره هایی با نقوش های بز کوهی، یوز پلنگ و نقوش باستانی استفاده می کرد...» و چند جمله ی دیگر از این وخیم تر!
عزیزان من در انجمن چارسوق شما می دانید که این مطلب کذب، چگونه منتشر شده و چه آفتی برای میراث شهرستان دارد؟
انجمن محترم چارسوق انجمن حامیان میراث کهن در تاریخ 30/7/1392 جلسه ای برگزار نمود تا برای سالگرد انتقال سنگ نگاره ها همایش برگزار کند و به موضوع اهمیت سنگ نگاره ها بپردازد و با این روش مسؤولین را متقاعد کند که برای این نگاره ها هزینه کنند و باز در تاریخ 7/8/1392 نیز جلسه ی دیگری در این خصوص برگزار کردیم تا روند پیشرفت کار را بررسی کنیم. حتی مستند موضوع را به آقای مستوفی خبرنگار سپرده ایم و کارهای دیگری انجام داده ایم که به موقع شاهد آن خواهی بود.
نکته ای که آزار دهنده است این است که عکس گرفته شده، نمی تواند واقعی باشد . طبق گزارشی که از کانون گرفتم این عکس مربوط به پاتختی یا عروس کرسی علی ملاحسینی یکی از اعضای انجمن چارسوق به تاریخ 17/7/1392 بوده است و در ان روز اصلاً شام توزیع نشده که نوشابه داشته باشد!
و دوم این که نوشابه و شام از طریق حیاط کانون به قسمت زنان منتقل می شود و حال این نوشابه ها از کجا آمده اند، عکاس ماجرا باید پاسخ گو باشد! سوم عکس سنگ نگاره هایی که داخل حیاط کانون است، عکاس به گونه ای عکس گرفته که گویی مهمانان روی سنگ نگاره ها نشسته اند! آیا فریب دادن بیننده صحیح است؟
بر فرض آن که عکاس و نویسنده ی مطلب حسن نیت داشته اند و چنین بوده است! بنده و آقای عکاس و چند تن دیگر از اعضای چارسوق در تاریخ 26/7/1392 به سفر گردشگری کرمین رفته بودیم ، آیا وی در آن روز نمی توانست برای یک بار که شده تذکر بدهند که چنین شده ؟ چه کرده ای ؟ و چه خواهی کرد؟
آیا هدف حفظ و نگهداری سنگ نگاره ها بوده یا تخریب موزه ی فرهنگ و انجمن حامیان میراث کهن؟
باغبان غنچه نچیدم ز من آزرده مشو دانه های گهر است آن چه به دامان دارم.