یا حسین با توام وشورونوایی دارم کمترین خادمم وعشق وصفایی دارم
آتش عشق تو زد شعله به جانم چه کنم سینه ای سوخته وکرببلایی دارم
زازل عهد غلامی به تو بستم نه کنون دلخوشم زان که چنین عهد رسایی دارم
شیرمادر شده با عشق تو معجون حسین زین سبب با توام ونشو نمایی دارم
افتخار من دلخسته همین باشد وبس که به کویت سمت ودست گدایی دارم
عاشق نام توام دست خودم نیست حسین دل زکف داده ام و حال وهوایی دارم
کعبه عشق تو ومن به طوافت شب وروز محرم از رخت سیاه وچه منایی دارم
خاصه درماه محرم که جهانی به عزاست سربه صحرای جنون شور ونوایی دارم
گرچه کم باشم وآلوده وناقابل تو کن قبولم که به کویت ردپایی دارم
نکشم پای زدرگاه شه کرببلا چشم امید از آن شه به دعایی دارم
ایمن ازهردوجهان ،دیده به امید نجات چون که باآل علی صبح ومسایی دارم
زارعا اهل ادب باش به درگاه حسین وانگهی گو که بدین عهد ،وفایی دارم
خبر فوق را به زبان مورد نظر ترجمه کنید