زمان : 03 Aban 1392 - 13:33
شناسه : 78907
بازدید : 4629
دو تاریخ ولادت و وفات ساختگی! دو تاریخ ولادت و وفات ساختگی!
این که چطور در کنار تاریخ اصیل و دقیق، تاریخ داستانی و نادرست شکل می گیرد، نکته جالبی است. جالب تر آن است که ببینم این داستانها و برساخته ها، منبعی برای آداب و رسوم اجتماعی ـ مذهبی می شود! نشانه های 29 را به این مطلب اختصاص دادم

68 - ساختگی بودن روز ولادت و وفات حضرت معصومه (س) و عبدالعظیم حسنی(ع)
سالهاست تاریخ ولادت و وفات فاطمه معصومه (سلام الله علیها) در تقویم‌ها 1 ذی قعده نوشته شده و حتی به همین مناسبت روز یاد شده روز دختران نامیده شده است. وفات آن حضرت نیز دهم 10 ربیع الثانی عنوان شده است. همین طور تاریخ ولادت حضرت عبدالعظیم 4 ربیع الثانی و وفات ایشان 15 شوال یاد شده است. تاریخ هایی که در منابع نیامده و یک نفر در حوالی سال 1343ق به نقل از منبع مجهولی آن را شایع کرده است!

خاطرم بود که زمانی حضرت آیت الله استادی که از استادان و پژوهشگران و روحانیون عالی شأن حوزه علمیه قم هستند، در این باره بحثی را نوشته بودند. جستجوی مختصری نشان داد که اصل مطلب مقاله ای است با عنوان «آشنایی با حضرت عبدالعظیم ع و مصادر شرح حال او» که در مجله نور علم شماره 50 ـ 51 (فروردین ـ‌ تیرماه 1372) منتشر شده است. در آنجا ایشان به تفصیل در باره کتابهایی که در باره حضرت عبدالعظیم است، سخن گفته‌اند.

از جمله از کتابی با نام نور الافاق یاد کرده و به دلیل آن که حاوی مطالب بی اعتباری است، آن را مورد انتقاد قرار داده‌اند. از جمله مسائلی که مورد انتقاد ایشان واقع شده، تاریخ ولادت و وفاتی است که برای حضرت عبدالعظیم حسنی و همین طور حضرت معصومه (س) به نقل از منبعی مجهول آورده و همان سبب شده است که زان پس، تاریخ های یاد شده در تقویم اعتباری پیدا کند و حتی منشأ جشن و سرور یا عزایی باشد.

البته در کشوری که سخن مداحان مقدم بر سخن پژوهشگران است، نباید انتظار زیادی داشت که این قبیل اتفاقات بیفتد، اما لااقل می توان انتظار داشت که اصل این مطالب در دسترس باشد تا علاقه مندان مطالب تحقیقی هم بتوانند مطابق ذوق خود آنچه را می خواهند بیابند.

آیت الله حاج شیخ رضا استادی در باره نور الافاق چنین نوشته‌اند:

نور الافاق: این کتاب بهزبان فارسی تألیف همان حاج شیخ جواد شاه عبد العظیمی است که‏ در سال 1343تألیف شده‏ و در سال 1344 و در 130 صفحه جیبی توسط فرزندش‏ شیخ مهدی بنشیخ جواد(و به عبارت خود او:خادم شریعت مطهره حاج شیخ‏ مهدی سلطان العلماءنجفی نظام التولیة و خزانه‏دار حضرت عبد العظیم علیه‏ السلام) چاپ شده است ونسخه چاپی آن در کتابخانه مرحوم آیت اللّه مرعشی‏ نجفی در قم موجود است. نام این کتاب نور الآفاق است و در ذریعه علامه طهرانی ج 16 ص 367 و درفهرست کتب فارسی چاپی خانبابا مشار چاپ اول ج 1،ص 1195 به اشتباه‏ «فوزالآفاق»نامیده شده است. امّا در ذریعه ج 24 ص 355 نام صحیح آن‏ «نورالآفاق»یاد شده است.

حضرت آقای رازی در کتاب«اختران فروزان ری وطهران»ص 79 می‏نویسد:

شیخ جواد کنی فرزند دوم حاج شیخ مهدی لاریجانی و سبطعلامه کنی‏ در شهر ری به دنیا آمد و پس از خواندن مقدمات و سطوح در ری وتهران به نجف‏ اشرف مهاجرت،و از محضر حاج میرزا حسین خلیلی تهرانی و آخوندخراسانی‏ استفاده نمود و پس از آن به ری مراجعت و بعد از وفات برادرش حاجشیخ آقا بزرگ در مسجد صحن به اقامه جماعت و ترویج دین پرداخت و منبریشیرین‏ داشت...تصنیفاتی مانند«نور الآفاق»که در سال 1344 چاپ شده است وچیزهایی‏ دیگر هم مانند خصائص عظیمیه در شرح حال حضرت عبد العظیم حسنی‏علیه السلام به رشته تحریر آورده که چندان مفید نیست.در سوم جمادی الآخره فهرست کتب چاپی فارسی، ج 1،ص 607.

.... در کتاب نور الآفاق مطالب تازه‏ای دیده می‏شود که هر کدام دلیلی بر بی‏ اعتباری این کتاب می‏تواند باشد: مطلب اوّل: .......................

مطلب دوم: تولد و وفات حضرت عبد العظیم را در پنجشنبه 4 ربیع الآخر 173 و 15شوال 252 دانسته و این مطلب را از کتاب «نزهة الابرار فی نسب اولاد الأئمّةالاطهار»تألیف سید موسی موسوی برزنجی شافعی مدنی، و کتاب«طبقات‏الاشراف»تألیف نور الدین مکی حنفی که در مصر قاضی القضاة بوده،و کتاب‏ «مناقب العترة» تألیف احمد بن محمد بن فهد حلیل نقل کرده است.

و ازکتاب اول نقل کرده که حضرت عبد العظیم قد ادرک الرضا و التقی و النقی علیهمالسلام-و کان من أصحابهم و روی عنهم-و العسکری فی صغره تو روی زیارتهکزیارة الحسین و الرضا.

و از کتاب دوم نقل کرده:و اعقاب عبد العظیم کثیرة فی المدینة و البصرة و مصر العتیق.

و از کتاب سوم نقل کرده:توفی فی مسجد الشجرة...و دفن عند شجرة

التفاح فی باغ رجل من الشیعة...

در ص 43 می‏نویسد: چون وفات حضرت عبد العظیم علیه السلام از زمان‏ وفات آنحضرت تا 1309 هجری معلوم نبوده،آقای والد(حاج شیخ مهدی)و این‏ خادم شرعانور در سفر مکه معظمه و تشرف مدینه منوره از کتب معتبره به دست‏ آورده واز آن سال تا کنون در آستانه قدس آن حضرت و تهران اقامه عزاداری را معمولنموده که چون روز قتل، اصناف محترم مخصوص اصناف زاویه مقدسه‏ دکاکین راتعطیل نموده با دسته سینه‏زن و زنجیرزن به صحن مبارک مشرف شده...

 

مطلب سوم:در ص 82 می‏نویسد: چون تاریخ تولد و وفات حضرت معصومه‏ سلام اللّهعلیها تا این زمان بر عامه خلق مکتوم و غیر معلوم بود جناب حجت‏ الاسلامآقای حاج شیخ جواد مجتهد(یعنی مؤلف) در مسافرت مکه معظمه زاده‏ها اللّه شرفاو تعظیما در مدینه طیّبه در کتابخانه مبارکه به زحمت زیاد به دست آورده‏ ودر کتاب«نزهة الابرار فی نسب اولاد الائمة الاطهار»و در کتاب«لواقحالانوار فی طبقات الاخیار»که کتاب مفصلی است نقل می‏فرماید: ولدت فاطمة بنتموسی‏ بن جعفر فی المدینة المنوره غرّة ذی القعدة الحرام سنة 173 و توفیتفی العاشر من ربیع الثانی سنة 201.

 

مطالب چهارم:از هفتصد سال قبلأباء عن جدّ از خدام والامقامش محسوب‏ می‏شویم و به ترویج شریعت مطهره دراین آستانه مقدسه مشغول بوده‏ایم و فعلا بحمد اللّه تعالی به ترویج شریعتمطهره و نظم آن آستانه مبارکه و خازنی آن‏ حضرت مشغول می‏باشم.

مطلبپنجم [که از جمله نکاتی است که بی اعتباری این کتاب را نشان می دهد] : می‏نویسد:در التحفة العظیمیة (تألیف خود حاج شیخ جواد) مسطور است کهصاحب معجم البلدان می‏نویسد در سنه 600 وارد ری شدم شهر بزرگی دیدم انهارجاریه،اشجار کثیره،و مدارس متعدده،و اعظم ایشان مدرسه‏ سید ابو الفتوح رازیبوده که چهارصد مرد فقیه در آن تدریس می‏کردند و تمام‏ مدرسه از کاشی کبودبود...!!

نگارنده این رساله پس از نگاه کردن کتاب نور الآفاق و آگاهی بر محتوای آنبه این نتیجه رسیده که مطالب تازه این کتاب بی‏ اساس و غیر معتبر است‏ وحمل بر صحت آن این است که این حاج شیخ جواد در نقل مطالب به کسانی‏ اعتمادمی‏کرده است که قابل اعتماد نبوده‏اند و احیانا از کتابهای جعلی و مخترع‏ ومختلق مطالبی را یاد می‏کرده‏اند.

 

و مطالبی که از آن کتاب نقل شد برای اهل فضل و اطلاع می‏شود بهترین‏ گواه بر بی‏اعتباری این کتاب باشد.

و تاریخ تولد و وفاتی که برای حضرت عبد العظیم و حضرت معصومه(س) در این کتاب یاد شده بی اساس است و نباید به آن توجه شود.

 

و متأسفانه این تاریخ‏ها از این کتاب به کتابهایی از قبیل«بدایع الانساب» لاهوتی و«تذکرة عظیمیه کلباسی»و کتاب آقای صادقی اردستانی نفوذ کرده است.

در بدائع الانساب ص 39 می‏نویسد:یکی از معاصرین این حقیر نقل کرد از کتابنزهة الابرار سید موسی شافعی و مناقب العترة احمد بن محمد بن فهد حلی وتاریخ نور الدین محمد المسهودی که ولات عبد العظیم پنجشنبه 4 ربیع‏ الثانی 173 در مدینه و وفاتش در 15 شوال 252،و این حقیر هیچ کدام‏ از کتابهایمذکور را ندیده‏ام.

در تذکرة عظیمیة ص 102-106 مطالب نور الآفاق را بتمامه نقل نموده‏ است و از مؤلف به عنوان محدث علیم! یاد کرده است.

(بنگرید مجله نور علم، شماره 50 ـ 51، صص 297 ـ م301 مقاله: آشنایی با حضرت عبدالعظیم و مصادر شرح حال او از آیت الله حاج شیخ رضا استادی)

 

خبر فوق را به زبان مورد نظر ترجمه کنید