زمان : 03 Aban 1392 - 02:08
شناسه : 78892
بازدید : 3950
حضرت فاطمه (عليها السلام ) و ارزش والاى غدير حماسه غدير و آشكار شدن توطئه هاى پنهان حضرت فاطمه (عليها السلام ) و ارزش والاى غدير محمد دشتى

 پيش گفتارراه رسيدن به وحدت آشنائى و عمل به سنت پيامبر
ويژگيهاى غدير خم"ويژگيهاى غدير خم
غدير و آشكار شدن توطئه هاى پنهان" غدير و آشكار شدن توطئه هاى پنهان
غدير و آشكار شدن توطئه ها" غدير و آشكار شدن توطئه ها
متن عهدنامه و طومار نوشته شده"متن عهدنامه و طومار نوشته شده
واقع نگرى پيامبر(صلى الله عليه و آله و سلم ) پس از حماسه غدير" واقع نگرى پيامبر(صلى الله عليه و آله و سلم ) پس از حماسه غدير
كودتاى سقيفه" كودتاى سقيفه


حضرت فاطمه (عليها السلام ) و ارزش والاى غدير

حضرت فاطمه (عليها السلام ) و ارزش والاى غدير
ضرورت يادآورى حماسه غدير
روش اتمام حجت با غدير
سياست سران سقيفه در مطرح نشدن غدير
1 - ضرورت يادآورى حماسه غدير
يكى از ره آوردهاى ارزشمند و حياتى مبارزات سياسى حضرت زهرا سلام الله عليها در دوران كوتاه زندگانى پس از رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) شناساندن جايگاه والاى ((غديرخم )) در دفاع از حقانيت ، و خلافت به حق اميرمؤ منان حضرت على بن ابى طالب (عليه السلام ) بود.
در جمع مهاجر و انصار، در مسجد مدينه
در جمع بانوان عيادت كننده
در برابر مهاجمان فريب خورده به خانه اهل بيت پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم )
در بحث و مناظره با بى تفاوت هاى مدينه (پس از كودتاى شوم سقيفه )
در بسيج كردن مردم جهت دفاع از ولايت اميرالمؤ منين (عليه السلام )
و همه جا
به ياد حماسه غدير بود، و حادثه غدير خم را مى شناساند، و ابعاد و جوانب آن را بررسى مى كرد، و اهداف و ثمرات آن را به رخ مى كشيد، و اتمام حجت مى فرمود.
و عذرهاى بدتر از گناه بى تفاوت ها، و بهانه هاى ترسوهاى ساكت ، و دليل هاى پوچ و دروغين سست عنصرها را با يادآورى حماسه غدير خم ، مردود مى شمرد، و بى ارزشى بافته هاى ذهنى آنان كه دست از حمايت امام بر حق شسته بودند را اثبات مى كرد، و مى فرمود:
فما جعل الله لاحد بعد غدير خم من حجة و لاعذر
(خداوند بزرگ پس از حادثه غدير خم # كه ولايت على (عليه السلام )اعلام گرديد براى هيچكس عذر و بهانه اى باقى نگذاشته است )(40)
2 - روش اتمام حجت با حادثه غدير
پس از حاكميت سران كودتاگر سقيفه ، و غصب خلافت اميرالمؤ منين (عليه السلام ) كه مبارزات سياسى حضرت زهرا (عليه السلام )به اوج رسيد، يكى از روشهاى بيدار كردن مردم ، سخنرانى و افشاگرى ، و دعوت مهاجر و انصار در نهان و آشكار، براى يارى كردن امام برحق بود كه همراه با اميرالمؤ منين (عليه السلام ) و دو فرزندش حسن و حسين عليهم السلام بگونه اى بسيار حساب شده ، مهاجر و انصار را فرا مى خواندند، درب منزل آنان را كوفته ، و با آنان به گفتگو مى پرداختند، و اتمام حجت مى كردند.
امام بعضى مى گفتند:
كار از كار گذشت
و برخى مى گفتند:
اگر على (عليه السلام ) در سقيفه بود راءى همه با او بود
و گروهى مى گفتند:
ما غافلگير شديم ديگر نمى شود اقدام مؤ ثرى داشت در صورتيكه حضرت زهرا سلام الله عليها بر تمام عذر تراشى ها، و بهانه هاى دروغين ، با يادآورى حادثه عظيم غديرخم ، خط بطلان كشيده مى فرمود:
اليكم عنى فلا عذر بعد تعذيركم و الامر بعد تقصيركم ، هل ترك اءبى يوم غدير خم لاحد عذرا؟(41)
(دور شويد، و مرا به حال خود گذاريد، پس از كوتاهى و سهل انگارى ، جايى براى عذر خواهى نمانده است ، آيا پدرم پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) پس از حادثه غدير خم جايى براى عذر تراشى و بى تفاوتى باقى گذاشته است ؟)
يعنى تكيه گاه مهم و برهان روشنى كه مى شود با آن ولايت بر حق حضرت اميرالمؤ منين (عليه السلام ) را اثبات كرد، و غضب خلافت را بيان داشت ، حماسه غدير خم است كه :
هيچ عالم و جاهلى
مخالف و موافقى
دوست و دشمنى
حاضر و غائبى
نمى تواند آن حادثه عظيم را انكار يا فراموش نمايد.
چون همه بودند و ديدند، و با حضرت مولى بيعت كردند.
يا خاطره آن حماسه بزرگ را شنيدند، و خطبه معروف رسول خدا (عليه السلام ) را شنيدند و حفظ كردند، و سينه به سينه منتقل نمودند.
و شعراى حاضر در صحنه ، شعرها سرودند، قصيده ها ساختند و به يكديگر تبريك ها گفتند.
از اين رو حادثه غديرخم ، آنهم پس از دو ماه يا بيشتر، در پايگاه وحى الهى ، ((مدينة الرسول )) هرگز انكار كردنى ، يا فراموش شدنى نبود.
3 - سياست سران سقيفه و روش مبارزاتى فاطمه سلام الله عليها
سران سقيفه چون مى دانستند شعر و حكايت و روايت و حديث غدير خم را از نظر فكر و ذهن و انديشه و نقل و گفتار نمى توانند، انكار كنند، و يا از دلها و خاطره ها بزدايند، دست به كودتا زدند، و با زور و تزوير، و تهديد و كشتار به همگان گفتند كه :
حماسه غدير را فراموش كنند
احاديث بر جاى مانده از پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) را بسوزانند(42)
نقل حديث نكنند، و تنها قرآن بخوانند
و فضائل على (عليه السلام ) و اهل بيت پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) در هيچ جا نقل ننمايند.
زيرا اگر پس از كودتاى سقيفه ، و حاكميت ابابكر، نقل حديث جايز بود، و فضائل اهل بيت (عليه السلام ) را مطرح مى كردند، و حماسه عظيم غديرخم را در همه جا و همه مجالس مى خواندند و مى شناساندند، حكومت سران كودتايى سقيفه نمى توانست داراى ثبات سياسى باشد، و ادعاى حقانيت و خلافت رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) نمايد، بنابراين همه دست اندركاران خلافت ، بر آن شدند كه غدير خم مطرح نشود، و حديث و خطبه و شعر آن حماسه جاودانه نقل نگردد، و به دست فراموشى سپرده شود، و تنها بخشهايى از آن خطبه سرنوشت ساز رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) نقل گردد كه ، ارتباطى با حكومت و خلافت ندارد.
(دستور عبادى و اخلاقى )(43)
چون اصول سياست كودتاگران سقيفه بر حذف حماسه غدير تكيه داشت ، حضرت زهرا سلام الله عليها نيز يكى از حملات گسترده و فشار سياسى ، مبارزاتى خود را بر شناساندن غدير خم قرار داده بود، تا غدير خم فراموش ‍ نشود، و نصب امامت از طرف پروردگار هستى ، تبليغ شود
از اينرو پيروان آن يگانه كوثر قرآن نيز به غدير خم دل بسته اند.
و آن را تبليغ مى كنند و با رهنمودهاى عترت پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) روز غديرخم را يكى از اعياد بزرگ اسلامى مى دانند.
جشن ها مى گيرند
چراغانى مى كنند
شعرها مى سرايند
تا حماسه جاويد غدير همواره جاودانه بماند، و چشمه سار هميشه زلال غدير، همواره تشنگان حقيقت را سيراب سازد.
حضرت زهرا سلام الله عليها نه تنها در سخنرانيها، و افشاگريها از غديرخم ياد مى كرد، و آن حادثه عظيم را به ياد مى آورد و اهداف آن را مى شناساند بلكه در ملاقات هاى خصوصى ، و در پاسخ افرادى كه بگونه اى انفرادى از مظلوميت اهل بيت (عليهم السلام ) مى پرسيدند، باز هم به بررسى ((حماسه غدير)) مى پرداخت .
محمود بن لبيد مى گويد:
پس از رحلت پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) فاطمه (عليها السلام ) را در كنار قبر حضرت حمزه در احد، در حال عزادارى و گريه مشاهده كردم ، فرصت را غنيمت شمرده سئوال كردم :
آيا براى امامت على (عليه السلام ) از سخنان رسول گرامى اسلام ، مى توان دليلى آورد؟
حضرت زهرا (عليها السلام ) فرمود:
و اعجبناه اءنسيتم يوم غدير خم ؟ سمعت رسول الله يقول :
على خير من اخلفه فيكم ، و هو الامام و الخليفة بعدى ، و سبطاى و تسعة من صلب الحسين (عليه السلام ) اءئمة اءبرار لئن اتبعتموهم وجدتموهم هادين مهديين ، و لئن خالفتموهم ليكون الاختلاف فيكم الى يوم القيامة ؟
(قلت يا سيدى فما باله قعد عن حقه ؟)
قالت : يا ابا عمر لقد قال رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم )
مثل الامام مثل الكعبة اذا تؤ تى ولا تاءتى
اءما و الله لوتركوا الحق على اءهله و اتبعوا عترة نبيه لما اختلف فى الله اثنان ، و لورثها سلف عن سلف و خلف بعد خلف حتى يقوم قائمنا التاسع من ولد الحسين ولكن قدموا من اءخره الله و اءخروا من قدمه الله : حتى اذا اءلحدوا المبعوث و اءودعوه الجدث المجدث اختباروا بشهوتهم و عملوا بآرائهم ، تبالهم اءولم يسمعوا الله يقول :
وربك يخلق ما يشاء و يختار ماكان لهم الخيرة ؟
بل سمعوا و لكنهم كما قال الله سبحانه .
فانها لا تعمى الابصار ولكن تعمى القلوب التى فى الصدور
هيهات بسطوا فى الدنيا آمالهم و نسوا آجالهم فتعسالهم و اءضل اءعمالهم اءعوذبك يا رب من الحور بعد الكور

حضرت زهرا (عليه السلام ) فرمود:
(شگفتا! آيا حادثه عظيم غدير خم را فراموش كرده اند؟
شنيدم كه پيامبر گرامى اسلام فرمود: و على بهترين كسى است كه او را جانشين خود در ميان شما قرار مى دهم على (عليه السلام ) امام و خليفه بعد از من است و دو فرزندم حسن و حسين (عليه السلام ) و نه نفر از فرزندان حسين (عليه السلام ) پيشوايان و امامانى پاك و نيك اند. اگر از آنها اطاعت كنيد شما را هدايت خواهند نمود و اگر مخالفت ورزيد، تا روز قيامت بلاى تفرقه و اختلاف در ميان شما حاكم خواهد شد).
((پرسيدم ، پس چرا امام على (عليه السلام ) سكوت كرد و حق خود را نگرفت ؟
حضرت زهرا(عليها السلام ) پاسخ دادند:))
پدرم رسول خدا، رهنمود دادند كه مثل امام ، مانند كعبه است ، مردم بايد در اطراف آن طواف كنند نه آنكه كعبه دور مردم طواف نمايد.
((سپس ادامه دادند كه )):
(قسم به خدا اگر حق را به اهلش واگذار مى كردند و از عترت رسول خدا اطاعت مى نمودند دو نفر هم با يكديگر اختلاف نمى كردند و امامت همانگونه كه رسول خدا معرفى فرمود از على (عليه السلام ) تا حضرت قائم (عج ) فرزند نهم امام حسين (عليه السلام ) پشت به پشت و نسل به نسل تداوم مى يافت .
اما افسوس مردم ناآگاه ، كسى را مقدم داشتند كه خدا او را كنار زده بود و كسى را كنار زدند كه خدا او را مقدم داشت ، ره آورد بعثت را انكار كردند و به بدعتها روى آورند آنها اينگونه اعمال ناروا را با هواپرستى و شهوت زدگى و بازگشت به افكار و آراء فاسد جاهلى انجام دادند، زشت باد روى آنان . آيا نشنيدند كلام خدا را كه فرمود
((پروردگار تو خلق مى كند آنچه را كه مى خواهد و اختيار تعيين امامت بدست اوست ))(44)
آرى شنيدند اما هرگونه كه قرآن فرمود: ((ديده بصيرت آنها كور و چشم دل آنها بى نور است ))(45)
افسوس ، كه سران سقيفه ، آروزها و هوسهاى خود را تحقق بخشيدند و از مرگ و قيامت غافل ماندند، خدا نابودشان گرداند و آنان را در كارهايشان گمراه كند، اى پروردگار من به تو پناه مى برم از كمى ياران پس از پيروزى و فراوانى ياران ):(46)

خبر فوق را به زبان مورد نظر ترجمه کنید