زمان : 16 Mehr 1392 - 23:35
شناسه : 78122
بازدید : 12967
غزلی از وحشی بافقی:کــردم از ســجــده راه تـــو جـــبـــیــن آرایــی/	سـر اقـبـال مـن و پـیـشـه گـردن سـایی مولانا کمال الدینی (شمس الدین) محمد وحشی بافقی غزلی از وحشی بافقی:کــردم از ســجــده راه تـــو جـــبـــیــن آرایــی/ سـر اقـبـال مـن و پـیـشـه گـردن سـایی

سرویس فرهنگی یزدفردا :در جهت همراهی با کنگره مولانا کمال الدینی (شمس الدین)  محمد وحشی بافقی بزرگمرد ادبیات ایران که از سرزمین آهن و فولاد شهر بافق واقع در استان یزد  به دنیا معرفی شده است

یزدفردا در جشنواره فرهنگی این بزرگمرد خطه کویر اقدام به برپایی جشنواره فرهنگی اشعار و مطالب مرتبط با وحشی بافقی نموده است و در این راستا غزل " 

.کــردم از ســجــده راه تـــو جـــبـــیــن آرایــی/سـر اقـبـال مـن و پـیـشـه گـردن سـایی

   " را در ادامه می خوانید:      روحش شاد

کــردم از ســجــده راه تـــو جـــبـــیــن آرایــی سـر اقـبـال مـن و پـیـشـه گـردن سـایی
باز چون آمده از سجده سرش سوده به چرخ هر که بر خاک درت کرده جبین فرسایی
آن قــدر آرزوی ســجــده رویـت کـه مـراســت در هـمـه روی زمـیـنـش نـبـود گـنـجـایی
دیــرتـــر دولــت پـــابـــوس تـــو دریــافــتــه ام ز آنکه می کرده ام از دیده زمین پـیمایی
شـکـرلـلـه کـه رسـیدم بـه تـماشـا گـه وصـل کـردم از خــاک درت تــقــویـت بــیـنـایـی
بــردر خـویـش بــگـو حـرمـت چـشـمـم دارنـد کـه بـه جـاروب کـشـی آمده و سـقـایی
خـواهم از لطـف تـو بـاشـد نگهی خـاصـه من نـگـهی نـی چـو نـگـاه دگـران هـر جـایی
طــول مــنــشــور بــقــای ابــدی را چــکــنــم خـم ابــروی تــواش گـر نـکـنـد طـغـرایـی
وحـشـیـم طـوطـیـم انـدر پـس آیـیـنـه بــخـت دایم از شـکر عـطـای تـو بـه شـکرخـایی

و یادش گرامی باد