سرویس فرهنگی یزدفردا :در جهت همراهی با کنگره مولانا کمال الدینی (شمس الدین) محمد وحشی بافقی بزرگمرد ادبیات ایران که از سرزمین آهن و فولاد شهر بافق واقع در استان یزد به دنیا معرفی شده است
یزدفردا در جشنواره فرهنگی این بزرگمرد خطه کویر اقدام به برپایی جشنواره فرهنگی اشعار و مطالب مرتبط با وحشی بافقی نموده است و در این راستا غزل "
" را در ادامه می خوانید: روحش شاد
خــواهـد دگـر بــه دامـگـهـی بــال بــســتــه ای | مرغ قفس شکسته ای از دام جسته ای |
صــیــاد کــیـســت تــا نــگــذارد ز هــســتــیـش | غـیـر از سـر بـریـده و بـال شـکـسـتـه ای |
صــیـدی ســتــاده بــاز کــه بــنـدد گـلـوی جــان | در گـردنـش هنـوز کـمـنـد گـسـسـتـه ای |
کــو جــرگــه ای کــه بــاز نـمــانــد نـشــان از او | جـز جـان زخـم خـورده خونابـه بـستـه ای |
قیدیست قید عشق که ذوقش کسی که یافت | هـرگـز طــلـب نـکـرد دل بــاز رســتــه ای |
عـشــرت در آن ســر اســت کـه آیـد بــرون از او | هر بـامداد چـهره بـه خـونابـه شستـه ای |
وحـشـی خـمـوش بــاش کـه آتـش زبـان نـشـد | الا دلی چـو شعله بـر آتـش نشستـه ای |
و یادش گرامی باد