زمان : 16 Mehr 1392 - 22:42
شناسه : 78094
بازدید : 13736
غزلی از وحشی بافقی:گـرفـتــه رنـگ ز خــون دلـم چــو لـالـه پــیـالـه/	ز بـسـکه بـی تـو خـورم خـون دل پـیاله پـیاله مولانا کمال الدینی (شمس الدین) محمد وحشی بافقی غزلی از وحشی بافقی:گـرفـتــه رنـگ ز خــون دلـم چــو لـالـه پــیـالـه/ ز بـسـکه بـی تـو خـورم خـون دل پـیاله پـیاله

سرویس فرهنگی یزدفردا :در جهت همراهی با کنگره مولانا کمال الدینی (شمس الدین)  محمد وحشی بافقی بزرگمرد ادبیات ایران که از سرزمین آهن و فولاد شهر بافق واقع در استان یزد  به دنیا معرفی شده است

یزدفردا در جشنواره فرهنگی این بزرگمرد خطه کویر اقدام به برپایی جشنواره فرهنگی اشعار و مطالب مرتبط با وحشی بافقی نموده است و در این راستا غزل " 

.گـرفـتــه رنـگ ز خــون دلـم چــو لـالـه پــیـالـه/ز بـسـکه بـی تـو خـورم خـون دل پـیاله پـیاله

   " را در ادامه می خوانید:      روحش شاد

گـرفـتــه رنـگ ز خــون دلـم چــو لـالـه پــیـالـه ز بـسـکه بـی تـو خـورم خـون دل پـیاله پـیاله
خـوش اسـت بـزمـگـه یار و نـالـه نـی مـطـرب ز دســت یـار کــشــیـدن مـیـان لـالـه پــیـالـه
صـفـای خـاطـر رنـدان ز چــلـه خـانـه نـیـابــی بـه دیر رو که پـر است از می دو سـاله پـیاله
بـــود عــلــامــت بـــاران اشــک خــرمــی مــا شبـی که بـاده روشن مه است و هاله پیاله
اگر بـه چـشم تـو دعوی نکرد از سر مسـتـی چه شد که بر سر نرگس شکست ژاله پیاله
منه ز دست چو نرگس پیاله خاصه در این دم کـه لـالـه می دهد و می خـورد غـزالـه پـیاله
چـگونه تـوبـه کند وحـشـی از پـیاله کـشـیدن کــه کــرده انـد بــه او در ازل حــوالــه پــیـالـه

و یادش گرامی باد