زمان : 16 Mehr 1392 - 22:26
شناسه : 78081
بازدید : 13018
غزلی از وحشی بافقی:یـک بــار نــبــاشــد کــه نـیـازرده ام از تــو/	در حیرتم از خود که چه خوش کرده ام از تو مولانا کمال الدینی (شمس الدین) محمد وحشی بافقی غزلی از وحشی بافقی:یـک بــار نــبــاشــد کــه نـیـازرده ام از تــو/ در حیرتم از خود که چه خوش کرده ام از تو

سرویس فرهنگی یزدفردا :در جهت همراهی با کنگره مولانا کمال الدینی (شمس الدین)  محمد وحشی بافقی بزرگمرد ادبیات ایران که از سرزمین آهن و فولاد شهر بافق واقع در استان یزد  به دنیا معرفی شده است

یزدفردا در جشنواره فرهنگی این بزرگمرد خطه کویر اقدام به برپایی جشنواره فرهنگی اشعار و مطالب مرتبط با وحشی بافقی نموده است و در این راستا غزل " 

.یـک بــار نــبــاشــد کــه نـیـازرده ام از تــو/در حیرتم از خود که چه خوش کرده ام از تو

   " را در ادامه می خوانید:      روحش شاد

یـک بــار نــبــاشــد کــه نـیـازرده ام از تــو در حیرتم از خود که چه خوش کرده ام از تو
خواهم که حریفی چو تـو خوبـت بـچشاند تـه مـانده این رطـل کـه من خـورده ام از تـو
این مـیوه کـه آلـوده بـه زهرم لـب و دندان نـوبــاوه شـاخـی سـت کـه پـرورده ام از تـو
سد پرده خون گشت بر عقده غم خشک دل مــرده تــر از غــنـچــه پــژمـرده ام از تــو
چون وحشی اگر عمر بـود بـر تـو فشاندم جــانـی کـه بــه نـزدیـک لـب آورده ام از تــو

و یادش گرامی باد