سرویس فرهنگی یزدفردا :در جهت همراهی با کنگره مولانا کمال الدینی (شمس الدین) محمد وحشی بافقی بزرگمرد ادبیات ایران که از سرزمین آهن و فولاد شهر بافق واقع در استان یزد به دنیا معرفی شده است
یزدفردا در جشنواره فرهنگی این بزرگمرد خطه کویر اقدام به برپایی جشنواره فرهنگی اشعار و مطالب مرتبط با وحشی بافقی نموده است و در این راستا غزل "
" را در ادامه می خوانید: روحش شاد
آمــد آمــد حــســن در رخــش غــرور انــگــیـخــتــن | اینک اینک عشق می آید بـه شور انگیختن |
هر کرا کحـل محـبـت چـشم جـان روشن نسـاخـت | روز حشرش همچنان خواهند کور انگیختـن |
پا به حرمت نه در این وادی که موسی حد نداشت | گـرد نـعـلـین از تـجـلـیگـاه طـور انـگـیـخـتـن |
رسـم بــزم مـاسـت دود از دل بــر آوردن نـخــسـت | سوختن چون عود و از مجمر بخور انگیختن |
دسـت کردن در کمر بـا عشق کاری سـهل نیسـت | فتـنه ای نتـوان ز بـهر خود بـه زور انگیختـن |
عـرصـه عـشـق و حـریـف مـا چـنـیـن مـنـصـوبـه بـاز | سخت بـازی چیست بـازیهای دور انگیختن |
خـیز و دامن بـرفشـان وحـشی که کار دهر نیسـت | جـز غـبــار فـتــنـه و گـرد فـتـور انـگـیـخـتـن |
و یادش گرامی باد