زمان : 16 Mehr 1392 - 20:25
شناسه : 78042
بازدید : 12034
غزلی از وحشی بافقی:سد دشنه بر دل می خورم و ز خویش پنهان می کنم/	جان گریه بر من می کند من خنده بر جان می کنم مولانا کمال الدینی (شمس الدین) محمد وحشی بافقی غزلی از وحشی بافقی:سد دشنه بر دل می خورم و ز خویش پنهان می کنم/ جان گریه بر من می کند من خنده بر جان می کنم

سرویس فرهنگی یزدفردا :در جهت همراهی با کنگره مولانا کمال الدینی (شمس الدین)  محمد وحشی بافقی بزرگمرد ادبیات ایران که از سرزمین آهن و فولاد شهر بافق واقع در استان یزد  به دنیا معرفی شده است

یزدفردا در جشنواره فرهنگی این بزرگمرد خطه کویر اقدام به برپایی جشنواره فرهنگی اشعار و مطالب مرتبط با وحشی بافقی نموده است و در این راستا غزل " 

.سد دشنه بر دل می خورم و ز خویش پنهان می کنم/جان گریه بر من می کند من خنده بر جان می کنم

   " را در ادامه می خوانید:      روحش شاد

سد دشنه بر دل می خورم و ز خویش پنهان می کنم جان گریه بر من می کند من خنده بر جان می کنم
خـون قـطـره قـطـره می چـکد تـا اشـک نومیدی شـود وز آه سـرد انـدر جـگـر آن قـطـره پـیـکـان مـی کـنـم
دسـت غـم انـدر جـیـب جـان پـای نـشـاط انـدر چـمـن پـیراهنم سـد چـاک و مـن گـل در گـریبـان می کـنم
گــلـخــن فــروز حــســرتــم گــرد آورد خــاشــاک غــم بـی درد پـندارد کـه من گـشـت گلسـتـان می کـنم
غـم هم بـه تـنـگ آمـد ولـی قـفـلـسـت دایم بـر درش این خـانه تـنـگـی کـه مـن او را بـه زنـدان مـی کـنم
امـــروز یـــا فـــردا اجـــل دشـــواری غـــم مـــی بـــرد وحـشـی دو روزی صـبـر کن کـار تـو آسـان می کنم




و یادش گرامی باد