زمان : 16 Mehr 1392 - 20:19
شناسه : 78037
بازدید : 20947
غزلی از وحشی بافقی:چـها بـا جـان خـود دور از رخ جـانان خـود کـردم/	مگر دشمن کند اینها که من بـا جـان خـود کردم مولانا کمال الدینی (شمس الدین) محمد وحشی بافقی غزلی از وحشی بافقی:چـها بـا جـان خـود دور از رخ جـانان خـود کـردم/ مگر دشمن کند اینها که من بـا جـان خـود کردم

سرویس فرهنگی یزدفردا :در جهت همراهی با کنگره مولانا کمال الدینی (شمس الدین)  محمد وحشی بافقی بزرگمرد ادبیات ایران که از سرزمین آهن و فولاد شهر بافق واقع در استان یزد  به دنیا معرفی شده است

یزدفردا در جشنواره فرهنگی این بزرگمرد خطه کویر اقدام به برپایی جشنواره فرهنگی اشعار و مطالب مرتبط با وحشی بافقی نموده است و در این راستا غزل " 

.چـها بـا جـان خـود دور از رخ جـانان خـود کـردم/مگر دشمن کند اینها که من بـا جـان خـود کردم

   " را در ادامه می خوانید:      روحش شاد

چـها بـا جـان خـود دور از رخ جـانان خـود کـردم مگر دشمن کند اینها که من بـا جـان خـود کردم
طـبـیـبـم گـفـت درمـانـی نـدارد درد مـهـجـوری غلط می گفت خود را کشتم و درمان خود کردم
مگو وقتـی دل سـد پـاره ای بـودت کجـا بـردی کــجــا بــردم ز راه دیــده در دامــان خــود کــردم
ز سر بگذشت آب دیده اش از سر گذشت من بـه هـر کـس شـرح آب دیـده گـریـان خـود کـردم
ز حـرف گرم وحـشی آتـشی در سـینه افکندم بــاو اظـهـار ســوز ســیـنـه ســوزان خــود کـردم




و یادش گرامی باد