زمان : 16 Mehr 1392 - 20:11
شناسه : 78034
بازدید : 12338
غزلی از وحشی بافقی:صبـرم نماند و نیسـت دگر تـاب فرقتـم/	خوش بر سر بهانه نشسته ست طاقتم مولانا کمال الدینی (شمس الدین) محمد وحشی بافقی غزلی از وحشی بافقی:صبـرم نماند و نیسـت دگر تـاب فرقتـم/ خوش بر سر بهانه نشسته ست طاقتم

سرویس فرهنگی یزدفردا :در جهت همراهی با کنگره مولانا کمال الدینی (شمس الدین)  محمد وحشی بافقی بزرگمرد ادبیات ایران که از سرزمین آهن و فولاد شهر بافق واقع در استان یزد  به دنیا معرفی شده است

یزدفردا در جشنواره فرهنگی این بزرگمرد خطه کویر اقدام به برپایی جشنواره فرهنگی اشعار و مطالب مرتبط با وحشی بافقی نموده است و در این راستا غزل " 

.صبـرم نماند و نیسـت دگر تـاب فرقتـم/خوش بر سر بهانه نشسته ست طاقتم

   " را در ادامه می خوانید:      روحش شاد

صبـرم نماند و نیسـت دگر تـاب فرقتـم خوش بر سر بهانه نشسته ست طاقتم
من مـرد حـمـلـه سـپـه هجـر نیسـتـم گـیـرم کــه اســتــوار بــود پــای جــرأتــم
زندان بـی در است کدورتـسرای هجـر من چون در این طلسم فتـادم بـه حیرتم
جایز نداشته ست کسی هجر دائمی مـن مـفـتـی مـسـائل کـیـش مـحـبــتــم
وحـشـی مـنـم مـورخ زنـدانـیـان هـجـر زیـرا کــه دیـر ســالـه زنـدان حــســرتــم




و یادش گرامی باد