سرویس فرهنگی یزدفردا :در جهت همراهی با کنگره مولانا کمال الدینی (شمس الدین) محمد وحشی بافقی بزرگمرد ادبیات ایران که از سرزمین آهن و فولاد شهر بافق واقع در استان یزد به دنیا معرفی شده است
یزدفردا در جشنواره فرهنگی این بزرگمرد خطه کویر اقدام به برپایی جشنواره فرهنگی اشعار و مطالب مرتبط با وحشی بافقی نموده است و در این راستا غزل "
" را در ادامه می خوانید: روحش شاد
در آن مـجـلـس کـه او را هـمـدم اغـیـار مـی دیدم | اگر خـود را نمی کشـتـم بـسـی آزار می دیدم |
چـه بـودی گـر مـن بـیمـار چـنـدان زنده مـی بـودم | کـه او را بـر سـر بـالـین خـود یکـبـار مـی دیـدم |
بـه مـن لـطـفـی نداری ورنه می کـردی سـد آزارم | که می ماندم بسی تا من ترا بسیار می دیدم |
بـه مجـلس کاش از من غیر می شـد آنقدر غـافل | کـه یک ره بـر مـراد خـویش روی یـار مـی دیدم |
عجب گر زنده ماند شمع سان تا صبحدم وحشی | که امشـب ز آتـش دل کـار او دشـوار می دیدم |
و یادش گرامی باد