زمان : 16 Mehr 1392 - 19:54
شناسه : 78019
بازدید : 11876
غزلی از وحشی بافقی:از آن تـــر شــد بـــه خـــون دیــده دامــانــی کــه دارم	/کـه بـا تـردامنان یار اسـت جـانانی که من دارم مولانا کمال الدینی (شمس الدین) محمد وحشی بافقی غزلی از وحشی بافقی:از آن تـــر شــد بـــه خـــون دیــده دامــانــی کــه دارم /کـه بـا تـردامنان یار اسـت جـانانی که من دارم

سرویس فرهنگی یزدفردا :در جهت همراهی با کنگره مولانا کمال الدینی (شمس الدین)  محمد وحشی بافقی بزرگمرد ادبیات ایران که از سرزمین آهن و فولاد شهر بافق واقع در استان یزد  به دنیا معرفی شده است

یزدفردا در جشنواره فرهنگی این بزرگمرد خطه کویر اقدام به برپایی جشنواره فرهنگی اشعار و مطالب مرتبط با وحشی بافقی نموده است و در این راستا غزل " 

از آن تـــر شــد بـــه خـــون دیــده دامــانــی کــه دارم/کـه بـا تـردامنان یار اسـت جـانانی که من دارم

   " را در ادامه می خوانید:      روحش شاد

 

از آن تـــر شــد بـــه خـــون دیــده دامــانــی کــه دارم کـه بـا تـردامنان یار اسـت جـانانی که من دارم
اگــر بــا مـن چــنـیـن مـانـد پــریـشــان اخــتــلـاط مـن ازین بـدتـر شـود حـال پـریشـانی کـه مـن دارم
ز مـردم گـر چـه مـی پــوشـم خـراش سـیـنـه خـود را ولـی پـیداسـت از چـاک گـریبـانی کـه من دارم
کـشـم تـا کـی غـم هجـران اجـل گو قـصـد جـانم کـن نمی ارزد به چندین درد سر جانی که من دارم
مپرس از من که ویران از چه شد غمخانه ات وحشی جـهان ویران کند این چشم گریانی که من دارم



و یادش گرامی باد