زمان : 14 Mehr 1392 - 01:12
شناسه : 77885
بازدید : 11544
غزلی از وحشی بافقی:می تـوانم کـه لـب از آب خـضـر تـر نکـنم/	می رم از تشنگی و چشم به کوثر نکنم مولانا کمال الدینی (شمس الدین) محمد وحشی بافقی غزلی از وحشی بافقی:می تـوانم کـه لـب از آب خـضـر تـر نکـنم/ می رم از تشنگی و چشم به کوثر نکنم

یزدفردا :در جهت همراهی با کنگره مولانا کمال الدینی (شمس الدین)  محمد وحشی بافقی بزرگمرد ادبیات ایران که از سرزمین آهن و فولاد شهر بافق واقع در استان یزد  به دنیا معرفی شده است

یزدفردا در جشنواره فرهنگی این بزرگمرد خطه کویر اقدام به برپایی جشنواره فرهنگی اشعار و مطالب مرتبط با وحشی بافقی نموده است و در این راستا غزل " 

می تـوانم کـه لـب از آب خـضـر تـر نکـنممی رم از تشنگی و چشم به کوثر نکنم

   " را در ادامه می خوانید:روحش شاد و یادش گرامی باد

می تـوانم کـه لـب از آب خـضـر تـر نکـنم می رم از تشنگی و چشم به کوثر نکنم
شـوق یوسـف اگـرم ثـانی یعـقـوب کـنـد دارم آن تــاب کــز او دیـده مــنـور نـکــنـم
آن قوی حوصله بازم که اگر حسرت صید چـنـگ در جـان زنـدم مـیل کـبـوتـر نـکـنم
دارم آن صبـر که بـا چـاشنی ذوق مگس بـر لب تـنگ شـکر دسـت بـه شـکر نکنم
در جـنت بـگشـا بـر رخـم ای خـازن خـلد کـه دمـاغ از گـل بــاغ تــو مـعـطـر نـکـنـم
حــلــه نـو را گــرم حــور بــه اکــراه دهـد پـیشـش انـدازم و نسـتـانم و در بـرنکـنم
وحــشـی آزردگـیـی داری و از مـن داری من چـه کردم که غلط بـود که دیگر نکنم