زمان : 14 Mehr 1392 - 00:56
شناسه : 77866
بازدید : 13216
غزلی از وحشی بافقی:مـده از خـنده فـریب و مزن از غـمزه خـدنگ/	رو که ما را به تو من بعد نه صلح است و نه جنگ مولانا کمال الدینی (شمس الدین) محمد وحشی بافقی غزلی از وحشی بافقی:مـده از خـنده فـریب و مزن از غـمزه خـدنگ/ رو که ما را به تو من بعد نه صلح است و نه جنگ

یزدفردا :در جهت همراهی با کنگره مولانا کمال الدینی (شمس الدین)  محمد وحشی بافقی بزرگمرد ادبیات ایران که از سرزمین آهن و فولاد شهر بافق واقع در استان یزد  به دنیا معرفی شده است

یزدفردا در جشنواره فرهنگی این بزرگمرد خطه کویر اقدام به برپایی جشنواره فرهنگی اشعار و مطالب مرتبط با وحشی بافقی نموده است و در این راستا غزل " 

.

   " را در ادامه می خوانید:روحش شاد و یادش گرامی باد

مـده از خـنده فـریب و مزن از غـمزه خـدنگ رو که ما را به تو من بعد نه صلح است و نه جنگ
غـمزه گو ناوک خـود بـیهده زن پـس مفـکن کـه دل و جــان دگـر ســاخــتــم از آهـن و سـنـگ
عذرم این بس اگر از کوی تو رفتم که نماند نـام نـیکـی کـه تـوانـم بـدنـش سـاخـت بـه نـنـگ
بــلـبـل آن بـه کـه فـریـب گـل رعـنـا نـخـورد کـــه دو روزیـــســــت وفــــاداری یـــاران دو رنـــگ
آه حـسـرت نـه بـه آییـنـه وحـشـی آن کـرد کــه تــوان بــردنــش از صــیـقــل ابــروی تــو زنـگ