زمان : 14 Mehr 1392 - 00:51
شناسه : 77859
بازدید : 12997
غزلی از وحشی بافقی:نیسـتـم یک دم ز درد و محـنت هجـران خـلـاص/	کو اجـل تـا سازدم زین درد بـی درمان خـلاص مولانا کمال الدینی (شمس الدین) محمد وحشی بافقی غزلی از وحشی بافقی:نیسـتـم یک دم ز درد و محـنت هجـران خـلـاص/ کو اجـل تـا سازدم زین درد بـی درمان خـلاص

یزدفردا :در جهت همراهی با کنگره مولانا کمال الدینی (شمس الدین)  محمد وحشی بافقی بزرگمرد ادبیات ایران که از سرزمین آهن و فولاد شهر بافق واقع در استان یزد  به دنیا معرفی شده است

یزدفردا در جشنواره فرهنگی این بزرگمرد خطه کویر اقدام به برپایی جشنواره فرهنگی اشعار و مطالب مرتبط با وحشی بافقی نموده است و در این راستا غزل " 

.

   " را در ادامه می خوانید:روحش شاد و یادش گرامی باد

نیسـتـم یک دم ز درد و محـنت هجـران خـلـاص کو اجـل تـا سازدم زین درد بـی درمان خـلاص
کار دشوار است برمن ، وقت کار است ای اجل سعی کن بـاشد که گردانی مرا آسان خلاص
کشتی تـابـوت می خواهم که آب از سرگذشت تا به آن کشتی کنم خود را ازین توفان خلاص
چـنـد نـالـم بـردرش ای همـنـشـین زارم بـکـش کو رهد از درد سـر ، من گردم از افغان خـلاص
بـست وحـشی بـا دل خرم ازین غمخـانه رخـت چـون گرفتـاری که خود را یابـد از زندان خلاص