زمان : 14 Mehr 1392 - 00:42
شناسه : 77848
بازدید : 16861
غزلی از وحشی بافقی:در مـانـده ام بـه درد دل بـی عـلـاج خـویش/	و ز بــد مـزاجـی دل کـودک مـزاج خـویـش مولانا کمال الدینی (شمس الدین) محمد وحشی بافقی غزلی از وحشی بافقی:در مـانـده ام بـه درد دل بـی عـلـاج خـویش/ و ز بــد مـزاجـی دل کـودک مـزاج خـویـش

یزدفردا :در جهت همراهی با کنگره مولانا کمال الدینی (شمس الدین)  محمد وحشی بافقی بزرگمرد ادبیات ایران که از سرزمین آهن و فولاد شهر بافق واقع در استان یزد  به دنیا معرفی شده است

یزدفردا در جشنواره فرهنگی این بزرگمرد خطه کویر اقدام به برپایی جشنواره فرهنگی اشعار و مطالب مرتبط با وحشی بافقی نموده است و در این راستا غزل " 

.

   " را در ادامه می خوانید:روحش شاد و یادش گرامی باد

در مـانـده ام بـه درد دل بـی عـلـاج خـویش و ز بــد مـزاجـی دل کـودک مـزاج خـویـش
مـهر خـزانه یافـت دل و جـان و هر چـه بـود جـویـد هـنـوز ازین ده ویـران خـراج خـویش
جـان را مـگـر بـه مـشـعـلـه دل بــرون بــرم زین روزهـای تـیره و شـبـهـای داج خـویش
فرهاد را که بـگذرد از سر چه نسبـت است با آنکه مشکل است بر او ترک تاج خویش
عـذب فـرات گو دگری خـور که ما خـوشـیم بــا آب شـور دیـده و تــلـخ اجــاج خــویـش
ای صــاحــب مـتــاع صـبــاحــت تــلـطـفـی کـاورده عـاجـزی بـه درت احـتـیـاج خـویش
وحشی رواج نیست سخن را ، زبان به بند تـا چـند دعوی از سخـن بـی رواج خـویش