زمان : 14 Mehr 1392 - 00:40
شناسه : 77846
بازدید : 11549
غزلی از وحشی بافقی:روزی این بـیگـانگـی بـیرون کـند از خـوی خـویش/	آشـنای مـا شـود مـارا بـخـواند سـوی خـویش مولانا کمال الدینی (شمس الدین) محمد وحشی بافقی غزلی از وحشی بافقی:روزی این بـیگـانگـی بـیرون کـند از خـوی خـویش/ آشـنای مـا شـود مـارا بـخـواند سـوی خـویش

یزدفردا :در جهت همراهی با کنگره مولانا کمال الدینی (شمس الدین)  محمد وحشی بافقی بزرگمرد ادبیات ایران که از سرزمین آهن و فولاد شهر بافق واقع در استان یزد  به دنیا معرفی شده است

یزدفردا در جشنواره فرهنگی این بزرگمرد خطه کویر اقدام به برپایی جشنواره فرهنگی اشعار و مطالب مرتبط با وحشی بافقی نموده است و در این راستا غزل " 

.

   " را در ادامه می خوانید:روحش شاد و یادش گرامی باد

روزی این بـیگـانگـی بـیرون کـند از خـوی خـویش آشـنای مـا شـود مـارا بـخـواند سـوی خـویش
هـم رســد روزی کــه در کــار بــد آمــوز افــکــنـد این گره کامروز افکنده ست بـر ابـروی خـویش
لـازم ناکـامـی عـشـق اسـت اسـتـغـنای حـسـن نیست جای شکوه گر میراندم از کوی خویش
چــون پــسـنـدم بــاز فـتــراک تــو ، زیـر پــا فـکـن این سـری کز بـار او فرسوده ام زانوی خـویش
سود وحشی چهره بر خاک درش چندان که شد هم خـجـل از راه او هم منفعل از روی خـویش