زمان : 14 Mehr 1392 - 00:04
شناسه : 77820
بازدید : 12385
غزلی از وحشی بافقی:روزهـا شــد تــا کـســم پــیـرامـن ایـن در نـدیـد/	تـا تـو گفتـی دور شو زین در کسـم دیگر ندید مولانا کمال الدینی (شمس الدین) محمد وحشی بافقی غزلی از وحشی بافقی:روزهـا شــد تــا کـســم پــیـرامـن ایـن در نـدیـد/ تـا تـو گفتـی دور شو زین در کسـم دیگر ندید

یزدفردا :در جهت همراهی با کنگره مولانا کمال الدینی (شمس الدین)  محمد وحشی بافقی بزرگمرد ادبیات ایران که از سرزمین آهن و فولاد شهر بافق واقع در استان یزد  به دنیا معرفی شده است

یزدفردا در جشنواره فرهنگی این بزرگمرد خطه کویر اقدام به برپایی جشنواره فرهنگی اشعار و مطالب مرتبط با وحشی بافقی نموده است و در این راستا غزل " 

روزهـا شــد تــا کـســم پــیـرامـن ایـن در نـدیـد/تـا تـو گفتـی دور شو زین در کسـم دیگر ندید

   " را در ادامه می خوانید:روحش شاد و یادش گرامی باد

 

روزهـا شــد تــا کـســم پــیـرامـن ایـن در نـدیـد تـا تـو گفتـی دور شو زین در کسـم دیگر ندید
سـوخـت ما را آنچـنان حـرمان عـاشـق سـوز ما کز تنم آن کو نشان می جست خاکستر ندید
الوداع ای سـر که ما را می بـرد سودای عشق بـر سـر راهی که هر کس رفت آنجـا سر ندید
مرد عشق است آنکه گر عالم سپاه غم گرفت تـاخـت در مـیدان و بـر بـسـیاری لـشـکـر ندید
گر چـه وحـشی ناخوشیها دید و سختـیها ولی سـخـت تـر از روزگـار هجـر و نـاخـوشـتـر ندید