یزدفردا :در جهت همراهی با کنگره مولانا کمال الدینی (شمس الدین) محمد وحشی بافقی بزرگمرد ادبیات ایران که از سرزمین آهن و فولاد شهر بافق واقع در استان یزد به دنیا معرفی شده است
یزدفردا در جشنواره فرهنگی این بزرگمرد خطه کویر اقدام به برپایی جشنواره فرهنگی اشعار و مطالب مرتبط با وحشی بافقی نموده است و در این راستا غزل "
جـنونی داشـتـم زین پـیش بـازم آن جـنون آمـد/مـرا تـا چـون بــرون آرد کـه پــر غـوغـا درون آمـد
" را در ادامه می خوانید:روحش شاد و یادش گرامی باد
جـنونی داشـتـم زین پـیش بـازم آن جـنون آمـد | مـرا تـا چـون بــرون آرد کـه پــر غـوغـا درون آمـد |
که دارد بـاطل السحری که بر بـازوی جان بندم | که جـادوی قدیمی بـر سـر سـحـر و فسون آمد |
ندانم چون شود انجام مجلس کان حریف افکن | میی افـکند در سـاغـر کزان می بـوی خـون آمد |
سـپـر انـداخـتـیـم اینـسـت اگـر چـین خـم ابـرو | کـه زور ایـن کـمـان از بــازوی طـاقـت فـزون آمـد |
مرا خوانی و من دوری کنم بـا یک جهان رغبـت | چنین بـاشد بلی آن کس که بختش واژگون آمد |
مگـو وحـشـی چـگونه آمدت این مهر در سـینه | همی دانم که خوب آمد نمی دانم که چون آمد |