یزدفردا :در جهت همراهی با کنگره مولانا کمال الدینی (شمس الدین) محمد وحشی بافقی بزرگمرد ادبیات ایران که از سرزمین آهن و فولاد شهر بافق واقع در استان یزد به دنیا معرفی شده است
یزدفردا در جشنواره فرهنگی این بزرگمرد خطه کویر اقدام به برپایی جشنواره فرهنگی اشعار و مطالب مرتبط با وحشی بافقی نموده است و در این راستا غزل "
" را در ادامه می خوانید:روحش شاد و یادش گرامی باد
شـوقم گرفـت و از در عـقـلم بـرون کشـید | یکروزه مهر بـین که بـه عشـق و جـنون کشید |
آن آرزو کـــه دوش نــبـــودش اثـــر هــنــوز | بـسـیـار زود بـود بـه این عـشـق چـون کـشـید |
فـرهاد وضـع مـجـلـس شـیرین نظـاره کـرد | برجست و رخت خود به سوی بیستون کشید |
خـود را نهفتـه بـود بـر این آسـتـانه عشق | بـــیــرون دویــد نــاگــه و مــارا درون کــشــیــد |
آن نم که بـود قطره شـد و قطره جـوی آب | وز آب جـو گـذشـت بـه تـوفـان جـنـون کـشـیـد |
زین می بـه جـرعه دگر از خـود بـرون رویم | زیـن بــادهـای درد کــه از مــا فــزون کــشــیـد |
وحشی به خود نکرد چنین خوار خویش را | گـر خـواریـی کـشـیـد ز بــخــت زبــون کـشـیـد |