یزدفردا :در جهت همراهی با کنگره مولانا کمال الدینی (شمس الدین) محمد وحشی بافقی بزرگمرد ادبیات ایران که از سرزمین آهن و فولاد شهر بافق واقع در استان یزد به دنیا معرفی شده است
یزدفردا در جشنواره فرهنگی این بزرگمرد خطه کویر اقدام به برپایی جشنواره فرهنگی اشعار و مطالب مرتبط با وحشی بافقی نموده است و در این راستا غزل "
" را در ادامه می خوانید:روحش شاد و یادش گرامی باد
کــه جــان بــرد اگــر آن مـســت ســرگــران بــدرآیـد | کــلـاه کــج نـهـد از نـاز و بــر ســرگـذر آیـد |
رســیـد بــار دگـر بــار حــســن حــکـم چــه بــاشـد | دگـر کـه از نـظـر افـتـد کـه بـاز در نـظـر آید |
ز سـوی مصـر بـه کنعان عجـب رهیسـت که بـاشـد | هنوز قـافـلـه در مـصـر و قـاصـد و خـبـر آید |
کـمینه خـاصـیت عـشـق جـذبـه ایسـت کـه کـس را | ز هر دری کـه پـرانـنـد بـیش ، بـیشـتـر آید |
سبو به دوش و صراحی به دست و محتسب از پی | نعـوذبـالـلـه اگـر پـای من بـه سـنگ بـر آید |
مــگــو کــه وحــشــیــم آیــد ز پــی اگــر بــروم مــن | چه مانعست نیاید چرا به چشم و سر آید |