زمان : 12 Mehr 1392 - 15:06
شناسه : 77711
بازدید : 12560
غزلی از وحشی بافقی:دوش اندک شکوه ای از یار می بایست کرد مولانا کمال الدینی (شمس الدین) محمد وحشی بافقی غزلی از وحشی بافقی:دوش اندک شکوه ای از یار می بایست کرد

یزدفردا :در جهت همراهی با کنگره مولانا کمال الدینی (شمس الدین)  محمد وحشی بافقی بزرگمرد ادبیات ایران که از سرزمین آهن و فولاد شهر بافق واقع در استان یزد  به دنیا معرفی شده است

یزدفردا در جشنواره فرهنگی این بزرگمرد خطه کویر اقدام به برپایی جشنواره فرهنگی اشعار و مطالب مرتبط با وحشی بافقی نموده است و در این راستا غزل " 

دوش اندک شکوه ای از یار می بایست کرد

   " را در ادامه می خوانید:روحش شاد و یادش گرامی باد

 

دوش انـدک شــکـوه ای از یـار مـی بــایـســت کـرد و ز پـی آن گـریه ای بـسـیـار مـی بـایـسـت کـرد
حـال خـود گر عـرض می کـردم بـه این سـوز و گـداز چــاره کــار مــنـش نـاچــار مـی بــایـســت کــرد
بـعـد عـمری کـامـدی یک لـحـظـه می بـایسـت بـود پــرسـش حـال مـن بــیـمـار مـی بــایـسـت کـرد
امـتــحــان نـاکـرده خـوانـدی غـیـر را در بــزم خــاص چـنـد روزی چـون مـنـش آزار مـی بـایـسـت کـرد
رفتن از مجلس بدین صورت چه معنی داشت دوش رنجـشـی گـر داشـتـی اظـهار می بـایسـت کـرد
تــا شــود ظـاهـر کـه نـام مـا نـرفـت از یـاد دوســت یـاد مـا در نـامـه ای یـک بــار مـی بـایـسـت کـرد
کـار خــود بــد کـردم از عــرض مـحــبــت پــیـش یـار خـود غـلط کـردم چـرا این کـار می بـایسـت کـرد
شـب کـه مـی بـردنـد مـسـت از بـزم آن بـدخـو مـرا هر چه دل می خواست با اغیار می بایست کرد
ایـنـکـه وحـشـی را زدی بــر دار کـم لـطـفـی نـبــود اولــش بــســیـار مـنـت دار مـی بــایـســت کــرد