زمان : 12 Mehr 1392 - 15:03
شناسه : 77708
بازدید : 13057
 غزلی از وحشی بافقی:آیینه جمال ترا آن صفا نماند مولانا کمال الدینی (شمس الدین) محمد وحشی بافقی غزلی از وحشی بافقی:آیینه جمال ترا آن صفا نماند

یزدفردا :در جهت همراهی با کنگره مولانا کمال الدینی (شمس الدین)  محمد وحشی بافقی بزرگمرد ادبیات ایران که از سرزمین آهن و فولاد شهر بافق واقع در استان یزد  به دنیا معرفی شده است

یزدفردا در جشنواره فرهنگی این بزرگمرد خطه کویر اقدام به برپایی جشنواره فرهنگی اشعار و مطالب مرتبط با وحشی بافقی نموده است و در این راستا غزل " 

آیینه جمال ترا آن صفا نماند

   " را در ادامه می خوانید:روحش شاد و یادش گرامی باد

 

آیـیـنـه جــمـال تــرا آن صــفـا نـمـانـد آهی زدیم و آینـه ات را جـلـا نـمـانـد
روزی که ما ز بـند تـو آزاد می شدیم بـودند سد اسیر و یکی مبـتـلا نماند
دیگر من و شـکایت آن بـی وفـا کز او هیچـم امـیدواری مـهر و وفـا نـمـانـد
سوی مصاحبـان تو هرگز کسی ندید کز انفعال چشم تو بر پشت پا نماند
وحشی ز آستانه او بار بست و رفت از ضعف چـون تـحـمل بـار جـفا نماند