زمان : 12 Mehr 1392 - 14:35
شناسه : 77672
بازدید : 12117
غزلی از وحشی بافقی:هر دلی کز عشق جان شعله اندوزش نبود مولانا کمال الدینی (شمس الدین) محمد وحشی بافقی غزلی از وحشی بافقی:هر دلی کز عشق جان شعله اندوزش نبود

یزدفردا :در جهت همراهی با کنگره مولانا کمال الدینی (شمس الدین)  محمد وحشی بافقی بزرگمرد ادبیات ایران که از سرزمین آهن و فولاد شهر بافق واقع در استان یزد  به دنیا معرفی شده است

یزدفردا در جشنواره فرهنگی این بزرگمرد خطه کویر اقدام به برپایی جشنواره فرهنگی اشعار و مطالب مرتبط با وحشی بافقی نموده است و در این راستا غزل " 

هر دلی کز عشق جان شعله اندوزش نبود

   " را در ادامه می خوانید:روحش شاد و یادش گرامی باد

 

هر دلی کز عـشـق جـان شـعـله اندوزش نبـود گر سـراپـا آتـش سـوزنده شد سوزش نبـود
عـشـق را آماده بـود اسـبـاب و جـان مسـتـعـد کار چـون افـتـاد بـا دل بـخـت فـیروزش نبـود
خـرمن من بـود و خـرمن سوز شوخـی بـود نیز گرمی خاصی که باشد شعله افروزش نبود
در کـمـان ناز آن تـیری کـه مـن مـی خـواسـتـم بـود پـر ، کش لیک پـیکـان جـگر دوزش نبـود
طـاقـت آوردیـم چـنـدیـن سـال ازو بــیـگـانـگـی آشـنـایی شـد ضـرورت تـاب یک روزش نبـود
آنکه سد مرغ است در دامش اگر وحشی رمد گـو تـصـور کـن کـه یک مـرغ نو آموزش نبـود