یزدفردا :در جهت همراهی با کنگره مولانا کمال الدینی (شمس الدین) محمد وحشی بافقی بزرگمرد ادبیات ایران که از سرزمین آهن و فولاد شهر بافق واقع در استان یزد به دنیا معرفی شده است
یزدفردا در جشنواره فرهنگی این بزرگمرد خطه کویر اقدام به برپایی جشنواره فرهنگی اشعار و مطالب مرتبط با وحشی بافقی نموده است و در این راستا غزل "
" را در ادامه می خوانید:روحش شاد و یادش گرامی باد
چون تو مستغنی ز دل بودی دل آرایی چه بود | بـر دل و جـان ناز را چـندین تـقـاضـایی چـه بـود |
در تـصـرف چـون نمـی آورد حـسـنت مـلـک دل | این حـشـر بـردن بـه اقـلیم شـکیبـایی چـه بـود |
مـشـکـلـی دارم بــپــرسـم از تــو ، یـا از یـارتـو | جـلـوه خـوبـی چـه و مـنـع تـمـاشـایی چـه بـود |
بـود چون در کیش خوبـی عیب عاشق داشتن | جـرم چشم ما چه بـاشد عرض زیبـایی چه بـود |
گشته بـودم مستـعد عشق ، تقصیر از تو شد | آنچـه بـاشد کم مرا زاسـبـاب رسوایی چـه بـود |
از پــی رم کــرده آهـویـی کــه پــنـداری پــریـد | کس نمی پرسد مراکاین دشت پیمایی چه بود |
گـر مـرا می کـرد بـدخـو همـنشـینیهای خـاص | وحشی اکنون حال من در کنج تـنهایی چه بـود |