یزدفردا :در جهت همراهی با کنگره مولانا کمال الدینی (شمس الدین) محمد وحشی بافقی بزرگمرد ادبیات ایران که از سرزمین آهن و فولاد شهر بافق واقع در استان یزد به دنیا معرفی شده است
یزدفردا در جشنواره فرهنگی این بزرگمرد خطه کویر اقدام به برپایی جشنواره فرهنگی اشعار و مطالب مرتبط با وحشی بافقی نموده است و در این راستا غزل "
" را در ادامه می خوانید:روحش شاد و یادش گرامی باد
ماه من گفتـم که بـا من مهربـان بـاشد ، نبـود | مـرهـم جــان مـن آزرده جــان بــاشــد ، نـبــود |
از میان بـی موجبـی خنجر بـه خون من کشید | اینکـه اندک گـفـتـگـویی در مـیان بـاشـد ، نبـود |
بــر دلـم ســد کـوه غــم از ســرگـرانـیـهـای او | بـود امـا ایـنـکـه بـر خـاطـر گـران بـاشـد ، نـبـود |
خاطر هرکس از و می شد، به نوعی شادمان | شادمان گشتم که با من همچنان باشد ، نبود |
وحشی از بـی لطفی او سد شکایت داشتیم | پـیـش او گـفـتـم کـه یـارای زبـان بـاشـد، نـبـود |