زمان : 12 Mehr 1392 - 14:19
شناسه : 77652
بازدید : 12419
غزلی از وحشی بافقی:مهرم ز حرمان شد فزون شوقی ز حسرت کم نشد مولانا کمال الدینی (شمس الدین) محمد وحشی بافقی غزلی از وحشی بافقی:مهرم ز حرمان شد فزون شوقی ز حسرت کم نشد

یزدفردا :در جهت همراهی با کنگره مولانا کمال الدینی (شمس الدین)  محمد وحشی بافقی بزرگمرد ادبیات ایران که از سرزمین آهن و فولاد شهر بافق واقع در استان یزد  به دنیا معرفی شده است

یزدفردا در جشنواره فرهنگی این بزرگمرد خطه کویر اقدام به برپایی جشنواره فرهنگی اشعار و مطالب مرتبط با وحشی بافقی نموده است و در این راستا غزل " 

مهرم ز حرمان شد فزون شوقی ز حسرت کم نشد

   " را در ادامه می خوانید:روحش شاد و یادش گرامی باد

 

مهرم ز حـرمان شد فزون شوقی ز حسرت کم نشد هر چند حسرت بیش شد شوق و محبت کم نشد
تــخــم امـیـد مـا از و نـارســتــه مـانـد از بــی نـمـی امـا بــه کـشـت دیـگـران بــاران رحـمـت کـم نـشـد
خوش بخت تو ای مدعی کاینجا که من خوارم چنین بـا یک جهان بـی حرمتی هیچت ز حرمت کم نشد
عـمـری زدم لـاف سـگـی امـا چـه حـاصـل چـون مـرا بــا ایـنـهـمـه حــق وفـا خــواری و ذلـت کـم نـشــد
وحـشـی از و بـر خـاطـرم پـیوسـتـه بـود این گرد غم ز آیـیـنـه مـن هـیـچــگــه گــرد کــدورت کــم نـشــد