زمان : 12 Mehr 1392 - 12:51
شناسه : 77628
بازدید : 13835
غزلی از وحشی بافقی:تو منکری ولیک ، به من مهربانیت غزلی از وحشی بافقی:تو منکری ولیک ، به من مهربانیت مولانا کمال الدینی (شمس الدین) محمد وحشی بافقی

یزدفردا :در جهت همراهی با کنگره مولانا کمال الدینی (شمس الدین)  محمد وحشی بافقی بزرگمرد ادبیات ایران که از سرزمین آهن و فولاد شهر بافق واقع در استان یزد  به دنیا معرفی شده است

یزدفردا در جشنواره فرهنگی این بزرگمرد خطه کویر اقدام به برپایی جشنواره فرهنگی اشعار و مطالب مرتبط با وحشی بافقی نموده است و در این راستا غزل " 

تو منکری ولیک ، به من مهربانیت

   " را در ادامه می خوانید:روحش شاد و یادش گرامی باد

 

تـو مـنـکـری ولـیک ، بـه مـن مـهربـانیت مــی بـــارد از ادای نــگــاه نــهــانــیــت
می رم بـه ملتـفت نشدنهای سـاخـتـه وان طــرز بــازدیـدن و تــقــریـب دانـیـت
یک خـم شـدن ز گوشـه ابـروی التـفات آیـد بــرون ز عـهـده سـد سـر گـرانـیـت
نازم کرشمه را که سدم نکته حل نمود بــی مـنـت مـوافــقــت و هـمـزبــانـیـت
شــادی الـتــفـات تــو کـارم تــمـام کـرد بــادا بــقــای عــمــر تــو و زنـدگــانـیـت
ای شـاهـبـاز دوری مـا از تـو لـازمـسـت گـنـجـشـک را چـه زهره هم آشـیانـیت
جنبـیدت این هوس ز کجا ای نهال لطف کـی اوفـتـاد رغـبــت مـیـوه فـشـانـیـت
مـن از کــجــا و ایـنـهـمـه نـوبــاوه امـیـد یـارب کـه بـر خـوری ز درخـت جـوانـیـت
شاخ گلی کجـاسـت بـدین پـاک دامنی بــیـهـوده سـالـهـا نـکـنـم بــاغـبــانـیـت
سـد نوبـهار را ز تـو آبـسـت و رنـگ و بـو دارد خـــدا نـــگـــاه ز بـــاد خـــزانــیــت
وحشی پـیاله گیر که دیگر حریف تست کز خم به شیشه رفت می شادمانیت