یزدفردا :در جهت همراهی با کنگره مولانا کمال الدینی (شمس الدین )محمد وحشی بافقی بزرگمرد ادبیات ایران که از سرزمین آهن و فولاد شهر بافق واقع در استان یزد به دنیا معرفی شده است
یزدفردا در جشنواره فرهنگی این بزرگمرد خطه کویر اقدام به برپایی جشنواره فرهنگی اشعار و مطالب مرتبط با وحشی بافقی نموده است و در این راستا غزل "
" را در ادامه می خوانید:روحش شاد و یادش گرامی باد
بـاز این عتاب و شیوه عاشق گداز چیست | بـر ابـرو ایـنـهـمـه گـره نـیـم بـاز چـیـسـت |
زهرم دهند یا شـکـر آن چـشـم و لب بـگـو | امـر کـرشـمـه تــو و فـرمـان نـاز چـیـسـت |
مـا خــود بــسـوخــتــیـم در اول نـگـاه گـرم | این شـعـله تـغـافـل طـاقـت گداز چـیسـت |
از مـا اگــر کــنـاره کــنـی حــایـلـی بــکــن | امــا نـگــاه را ز نـگــار احــتــراز چــیـســت |
یک زخـم دور بـاش چـو کـوتـه نظـر نـخـورد | پـس مـدعـا از این مژه های دراز چـیسـت |
این لطـفـها که صـرف دگرهاسـت کـو یکی | تـا بـنـگـرد کـه عـجـز کـدام و نیاز چـیسـت |
وحشی همیشه راز تو فاش از زبان تست | باز این سخن گزاری و افشای راز چیست |