زمان : 09 Mehr 1392 - 12:49
شناسه : 77429
بازدید : 15041
غزلی از وحشی بافقی :کوچنان یاری که داند قدر اهل درد چیست غزلی از وحشی بافقی :کوچنان یاری که داند قدر اهل درد چیست مولانا کمال الدینی (شمس الدین) محمد وحشی بافقی

یزدفردا :در جهت همراهی با کنگره مولانا کمال الدینی (شمس الدین)  محمد وحشی بافقی بزرگمرد ادبیات ایران که از سرزمین آهن و فولاد شهر بافق واقع در استان یزد  به دنیا معرفی شده است

یزدفردا در جشنواره فرهنگی این بزرگمرد خطه کویر اقدام به برپایی جشنواره فرهنگی اشعار و مطالب مرتبط با وحشی بافقی نموده است و در این راستا غزل " 

کوچنان یاری که داند قدر اهل درد چیست

   " را در ادامه می خوانید:روحش شاد و یادش گرامی باد

کـوچـنـان یاری کـه دانـد قـدر اهل درد چـیسـت چیست عشق و کیست مرد عشق و درد مرد چیست
گـلـشـن حـسـنی ولـی بـر آه سـرد مـا مـخـند آه اگــر یــابـــی کــه تأثـــیــر هــوای ســرد چــیــســت
ای که می گویی نداری شاهدی بر درد عشق جـــان غــم پـــرورد و آه ســـرد و روی زرد چـــیــســـت
آنـکـه مـی پــرسـد نـشـان راحــت و لـذت ز مـا کاش پـرسد اول این معنی که خـواب و خـورد چـیسـت
گرنه عاشق صبـر می دارد به تنهایی ز دوست آنـچــه مـی گـویـنـد از مـجــنـون تــنـهـا گـرد چــیـسـت
وحـشـی از پــی گـر نـبــودی آن سـوار تــنـد را مـی رسـی بــاز از کـجـا ویـن چـهـره پـر گـرد چـیـسـت