زمان : 09 Mehr 1392 - 01:49
شناسه : 77388
بازدید : 14845
غزلی از وحشی بافقی :بهر دلم که درد کش و داغدار تست......داروی صــبــر بـــایــد و آن در دیــار تــســت غزلی از وحشی بافقی :بهر دلم که درد کش و داغدار تست......داروی صــبــر بـــایــد و آن در دیــار تــســت مولانا کمال الدین (شمس الدین) محمد وحشی بافقی

یزدفردا :در جهت همراهی با کنگره مولانا کمال الدین (شمس الدین) محمد وحشی بافقی بزرگمرد ادبیات ایران که از سرزمین آهن و فولاد شهر بافق واقع در استان یزد  به دنیا معرفی شده است

یزدفردا در جشنواره فرهنگی این بزرگمرد خطه کویر اقدام به برپایی جشنواره فرهنگی اشعار و مطالب مرتبط با وحشی بافقی نموده است و در این راستا غزل " 

بهر دلم که درد کش و داغدار تست

   " را در ادامه می خوانید:روحش شاد و یادش گرامی باد

 

بـهر دلم کـه درد کـش و داغـدار تـسـت داروی صــبــر بـــایــد و آن در دیــار تــســت
یک بـار نـام مـن بـه غـلـط بـر زبـان نراند مـا را شـکـایـت از قـلـم مـشـکـبــار تـسـت
بر پاره کاغذی دو سه مدی توان کشید دشنام و هر چه هست غرض یادگار تست
تـو بـی وفا چـه بـاز فراموش پـیشـه ای بــیـچــاره آن اســیـر کــه امـیـدوار تــســت
هان این پـیام وصل که اینک روانه است جـانم بـه لب رسـیده که در انتـظـار تـسـت
مجـنون هزار نامه ز لـیلـی زیاده داشـت وحـشـی که همچـو یار فراموشـکار تـسـت