یزدفردا :در جهت همراهی با کنگره مولانا کمال الدین (شمس الدین) محمد وحشی بافقی بزرگمرد ادبیات ایران که از سرزمین آهن و فولاد شهر بافق واقع در استان یزد به دنیا معرفی شده است
یزدفردا در جشنواره فرهنگی این بزرگمرد خطه کویر اقدام به برپایی جشنواره فرهنگی اشعار و مطالب مرتبط با وحشی بافقی نموده است و در این راستا غزل "
" را در ادامه می خوانید:روحش شاد و یادش گرامی باد
خـوار می کن ، زار می کش، منتـت بـر جـان ماست | خــواری ظــاهـر گــواه عــزت پــنـهـان مـاســت |
چــشـم ظـاهـر بــیـن بــر آزار اســت وای ار بــنـگـرد | این گلسـتـانها که پـنهان زیر خـارستـان ماست |
تـرک مـا کـردی و مـهـر و لـطـف بــیـعـت بــا تـو کـرد | ناز و استغنا ولی هم عهد و هم پـیمان ماست |
بــی رضــای مــاســت ســویـت آمـدن از مــا مـرنـج | ایـن نـه جـرم مـا گـنـاه پـای نـافـرمـان مـاسـت |
بــر وجــود مـا طــلـســمـی بــســتــه حــرمـان درت | کـانچـه غـیر از ماسـت دیوار و در زندان ماسـت |
تــلـخ داروی اسـت زهـر چـشـم و تــرک نـوشـخـنـد | لـیکـن آن دردی کـه ما داریم این درمان ماسـت |
عقل را با عشق و عاشق را به سامان دشمنیست | بی خرد وحشی که در اندیشه سامان ماست |