زمان : 09 Mehr 1392 - 01:39
شناسه : 77380
بازدید : 15450
غزلی از وحشی بافقی :خوار می کن ، زار می کش، منتت بر جان ماست ....خــواری ظــاهـر گــواه عــزت پــنـهـان مـاســت مولانا کمال الدین (شمس الدین) محمد وحشی بافقی غزلی از وحشی بافقی :خوار می کن ، زار می کش، منتت بر جان ماست ....خــواری ظــاهـر گــواه عــزت پــنـهـان مـاســت

یزدفردا :در جهت همراهی با کنگره مولانا کمال الدین (شمس الدین) محمد وحشی بافقی بزرگمرد ادبیات ایران که از سرزمین آهن و فولاد شهر بافق واقع در استان یزد  به دنیا معرفی شده است

یزدفردا در جشنواره فرهنگی این بزرگمرد خطه کویر اقدام به برپایی جشنواره فرهنگی اشعار و مطالب مرتبط با وحشی بافقی نموده است و در این راستا غزل " 

خوار می کن ، زار می کش، منتت بر جان ماست

   " را در ادامه می خوانید:روحش شاد و یادش گرامی باد

 

خـوار می کن ، زار می کش، منتـت بـر جـان ماست خــواری ظــاهـر گــواه عــزت پــنـهـان مـاســت
چــشـم ظـاهـر بــیـن بــر آزار اســت وای ار بــنـگـرد این گلسـتـانها که پـنهان زیر خـارستـان ماست
تـرک مـا کـردی و مـهـر و لـطـف بــیـعـت بــا تـو کـرد ناز و استغنا ولی هم عهد و هم پـیمان ماست
بــی رضــای مــاســت ســویـت آمـدن از مــا مـرنـج ایـن نـه جـرم مـا گـنـاه پـای نـافـرمـان مـاسـت
بــر وجــود مـا طــلـســمـی بــســتــه حــرمـان درت کـانچـه غـیر از ماسـت دیوار و در زندان ماسـت
تــلـخ داروی اسـت زهـر چـشـم و تــرک نـوشـخـنـد لـیکـن آن دردی کـه ما داریم این درمان ماسـت
عقل را با عشق و عاشق را به سامان دشمنیست بی خرد وحشی که در اندیشه سامان ماست