زمان : 09 Mehr 1392 - 00:54
شناسه : 77354
بازدید : 12263
غزلی از وحشی بافقی :ننموده استخوان ز تن ناتوان مرا ..............پـیـدا شـده فـتـیـلـه زخـم پــنـهـان مـرا مولانا کمال الدین (شمس الدین) محمد وحشی بافقی غزلی از وحشی بافقی :ننموده استخوان ز تن ناتوان مرا ..............پـیـدا شـده فـتـیـلـه زخـم پــنـهـان مـرا

یزدفردا :در جهت همراهی با کنگره مولانا کمال الدین (شمس الدین) محمد وحشی بافقی بزرگمرد ادبیات ایران که از سرزمین آهن و فولاد شهر بافق واقع در استان یزد  به دنیا معرفی شده است

یزدفردا در جشنواره فرهنگی این بزرگمرد خطه کویر اقدام به برپایی جشنواره فرهنگی اشعار و مطالب مرتبط با وحشی بافقی نموده است و در این راستا غزل " 

ننموده استخوان ز تن ناتوان مرا

   " را در ادامه می خوانید:روحش شاد و یادش گرامی باد

 

نــنــمــوده اســتـــخــوان ز تــن نــاتــوان مــرا پـیـدا شـده فـتـیـلـه زخـم پــنـهـان مـرا
تــا زد بــه نــام مــن غــم او قــرعــه جــنــون شد پاره پاره قرعه صفت استخوان مرا
عـمری بـه سـر سـبـوی حـریفـان کشـیده ام هرگز ندیده اسـت کسی سـرگران مرا
از یـک نـفـس بــرآر ز مـن دود شــمـعــســان نـبـود اگـر بـه بــزم تـو ، بـنـد زبــان مـرا
وحشی ببین که یار به عشرت سرا نشست بـیرون در گذاشـت بـه حـال سـگان مرا