یزدفردا :در جهت همراهی با کنگره مولانا کمال الدین (شمس الدین) محمد وحشی بافقی بزرگمرد ادبیات ایران که از سرزمین آهن و فولاد شهر بافق واقع در استان یزد به دنیا معرفی شده است
یزدفردا در جشنواره فرهنگی این بزرگمرد خطه کویر اقدام به برپایی جشنواره فرهنگی اشعار و مطالب مرتبط با وحشی بافقی نموده است و در این راستا غزل "
" را در ادامه می خوانید:روحش شاد و یادش گرامی باد
هسـت امـید قـوتـی بـخـت ضـعـیف حـال را | مــژده یــک خـــرام ده مــنــتـــظــر وصـــال را |
گــوشــه نـاامـیـدیـم داد ز ســد بــلــا امــان | هست قفس حصار جان مرغ شکسته بال را |
رشـحـه وصـل کـو کـزو گـرد امـید نم کـشـد | وز نـــم آن بــــرآورم رخـــنـــه انـــفـــصـــال را |
نیم شبـان نشستـه جان ، بـر در خلوت دلم | مــنـتــظــر صــدای پــا مـهـد کــش خــیـال را |
من که به وصل تشنه ام خضر چه آبم آورد؟ | رفـع عـطـش نمـی شـود تـشـنه این زلـال را |
دل ز فـریب حـسـن او بـزم فـسـوس و اندرو | انـجــمــنـی بــه هـر طــرف آرزوی مــحــال را |
وحـشـی محـو مانده را قوت شـکر وصـل کو | حــیـرت دیـده گــو بــه گـو عــذر زبــان لـال را |